چرا مالک کارخانه، عذر استارتاپها را خواست؟
روزنامه هفت صبح| یکی از خبرهای داغ اکوسیستم استارتاپی در هفته گذشته تعطیلی کارخانه نوآوری آزادی بود. مکانی که در غرب میدان آزادی، روبهروی فرودگاه مهرآباد واقع شده و در 6 سال گذشته به یکی از نمادهای استارتاپی بدل شده بود. شرکت همآوا که مجری راهاندازی این مکان بوده یک بیانیه داده و از همه استمداد طلبیده که نگذارید این فضا تعطیل شود. اما گویا مالک اصلی این ملک بزرگ که آن را اجاره داده بعد از یک سال که مهلت مستاجرش تمام شده دیگر کوتاه نمیآید و گفته ملک را میخواهد و حتی تهدید کرده اگر تا یک ماه دیگر آن را تخلیه نکنند پای یگان ویژه را هم وسط خواهد کشید!
این فضای استارتاپی به عنوان یکی از اولین نمونهها با عنوان کارخانه نوآوری در سال 96 راه افتاد و اگرچه حالا کارخانههای نوآوری زیادی از مشهد گرفته تا تبریز و … در حال فعالیت هستند اما همیشه این کارخانه خاص موردتوجه چهرههای کسبوکاری و حتی سیاسی بوده است. فارغ از اینکه استارتاپیها و از جمله همآوا که از شرکتهای زیرمجموعه سرآوا (شرکتی که بنیانگذار آن سعید رحمانی و از سرمایهگذارهای دیجیکالا و کافه بازار و … است.) چقدر زورشان به مالک خواهد رسید چند سوال که ممکن است درباره این کارخانه بپرسید را جواب دادهایم.
کارخانه الان چه چیزی تولید میکند؟
این کارخانه چیزی تولید نمیکند. اصولا یک اسم وارداتی است که از روی دست برخی مراکز نوآوری در دنیا برداشته شده است. در دنیا مععمولا اگر به جایی استارتاپ فکتوری بگویند منظورشان همان مراکز نوآوری و شتابدهندههای استارتاپی است.
کارخانه نوآوری آزادی هم در واقع قرار بوده یک مرکز نوآوری باشد که در آن افراد یا صاحبان ایده یا تیمهای نوپای استارتاپی در آنها پذیرش شوند و با کمک تیم ادارهکننده آن نیازهای مختلف خود یا برخی از نیازهایشان را برطرف کنند. برای نمونه ممکن است شما یک ایده در حوزه سلامت داشته باشید و بعد از رد شدن از فیلترها و چارچوبهای این مرکز نوآوری در آنجا با هزینههای نسبتا پایین مستقر شوید و از اینترنت و دیگر امکانات و زیرساختهای آن استفاده کنید. همچنین به شبکهای از سرمایهگذاران و مربیان و مشاوران کسبوکار وصل شوید و بتوانید ایده یا کسبوکار نوپا و استارتاپی خود را رشد دهید.
این کارخانه قبلا چه چیزی تولید میکرده است؟
کارخانه نوآوری آزادی قبل از سال 96 یک فضای متروکه از یک کارخانه قدیمی الکترودسازی به نام آما بوده است. کارخانهای که مالک آن علیاکبر علیزاده از قدیمیهای صنعت و کارخانهداری در ایران بوده و قرارداد اجاره کارخانه نوآوری را هم خود او با سعید رحمانی امضا کرده است.
کارخانه آما به دلیل توسعه شهر تهران کم کم در دل شهر قرار میگیرد و مجبور میشود بنا به قانون به بیرون از تهران نقل مکان کند و اینگونه بوده که ساختمان آن متروکه میشود و ده سوله و دیگر بناهای آن رها میشوند تا روزی که فعالان استارتاپی به سراغ آن میروند… احتمالا خود علیزاده و خانواده و شرکایش هم فکرش را نمیکردند که با یک قرارداد 5ساله ملک متروکهشان اینچنین اسم در کند و مهم شود.
رابطه طراح پل طبیعت با کارخانه نوآوری چیست؟
کارخانه نوآوری آزادی تقریبا کامل بازسازی شده و دیگر نشانی از یک کارخانه الکترودسازی در آن دیده نمیشود. شرکت همآوا که مجری اصلی این کار بوده در بیانیهاش گفته در آن سالها (96-97) بیش از 60 میلیارد تومان هزینه این کار کرده است. گویا شرکت دیبا (طراح سازه پل طبیعت) برنده مناقصه بازسازی کارخانه نوآوری بوده و با الهام از مراکز استارتاپی معروف دنیا که در کارخانهها یا ایستگاههای متروک (مانند استیشن آف پاریس) شکل گرفتهاند معماری و طراحی صنعتیاش را زیاد تغییر نداده است.
صحبت از چقدر پول است؟
یکی از دلایلی که این روزها درباره انگیزه شرکت آما برای پس گرفتن ملکش مطرح میشود این است که این که توسط استارتاپیها در 6 سال گذشته حسابی بر سر زبانها افتاده حالا ارزش بسیار زیاد اقتصادی پیدا کرده است. شرکت همآوا در بیانیهاش گفته حاضر است اجاره بیشتری بپردازد و در یک مدل جدید کم کم این ملک را از آما بخرد (اجاره به شرط تملیک احتمالا اما با عددهای خیلی بالا)
اما گویا آما حاضر نیست دیگر با عدد و رقمهای استارتاپی این ملک را اجاره دهد یا بفروشد. شنیدههای غیررسمی گویا حکایت از ارزشگذاری 6 هزار میلیاردتومانی این ملک توسط آما دارد. عددی که گویا از توان همآوا و دیگر استارتاپیها خارج بوده و منجر به توافقی نشده است.
چه کسانی بیشترین ضرر را خواهند کرد؟
مهمترین شرکتهایی که این روزها سولههای اصلی این کارخانه نوآوری را در اختیار دارند نه استارتاپها و تیمهای کوچک بلکه برخی از شرکتهای بزرگ و شناخته شده هستند. علی بابا، دیجینکست (از زیرمجموعههای دیجی کالا)، هفت و هشت، کافه تلاونگ، یک شرکت دارویی نسبتا بزرگ مهمترین شرکتهایی هستند که احتمالا با تعطیلی یا جابهجایی این مکان باید به فکر دفاتر تازه با اجارههای خیلی بالا باشند. یکی از نقدهایی هم که به عملکرد این کارخانه میشود از قضا همین است که چرا بخش اعظم فضای این مرکز نوآوری در اختیار شرکتهای بزرگ و نه تیمها و استارتاپهای کوچک قرار گرفته است.
ماجراي کارخانه نوآوری چقدر سیاسی است؟
از توئیتر حسن روحانی تا برخی دیگر از تیم دولت سابق این روزها به تعطیلی این کارخانه واکنش نشان دادهاند. مخابره نوعی پیام طعنهآمیز که یکی از دستاوردهای آن دولت در دولت فعلی مورد تعرض قرار گرفته است. واقعیت این است که این کارخانه تا حد زیادی مرهون حمایتهای سورنا ستاری معاون علمی و فناوری حسن روحانی (که بیش از یک سال همین سمت را هم در دولت رئیسی حفظ کرد) بوده است. البته به نظر نمیرسد تعطیلی کارخانه ربطی به دعواها و حالگیری دولتها از یکدیگر داشته باشد و صرفا یک مسئله در حوزه مالکیت خصوصی یک ملک است که حالا ارزش زیادی پیدا کرده اما به نظر میرسد عدهای بدشان نمیآید کمی هم طعم و بوی سیاسی به ماجرا بدهند؟