پیرمردها در میدان| آنجا کسی نه میمیرد و نه کشته میشود!
روزنامه هفت صبح،حمید رستمی| یک: این روزها یکی از معدود سریالهای حال خوبکن که در آن خبری از قتل و جنایت و خون و خونریزی و خیانت و دسیسه نیست، «مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» (سروش صحت) است که یکی از مهمترین جذابیتهایش علاوه بر مناظر طبیعی و کارگردانی جاهطلبانه صحت در انتخاب لوکیشنهای متفاوت و همچنین طنز شریف و عاری از جلفبازیهای مرسوم و آلبوم صوتی که آکنده از ترانهها و تصنیفهای نوستالژیک و قدیمی است، حضور درخشان تیم بازیگری سریال که یکی از مهمترینشان اردشیر کاظمی با ۸۵ سال سن است که در سکانسهای زیادی بازی دارد و در بزنگاههای حساس بخشی از بار کمیک سریال را به دوش میکشد.
اینکه پیرمردی در آن سن و سال، ساعتها در پشت صحنه سریال حضور داشته باشد و منتظر شود تا نوبت ضبط یک سکانس ۵ دقیقهای بشود، یکی از سختترین کارهای بشریت است که گاهی حتی برای جوانان ۳۰ساله هم قابل تحمل نیست چهبرسد به مردی با آن سن و سال! سروش صحت با انتخابهایی چنین، حس کمالگرای خود و جاهطلبیهایش در ساخت اثر را به نمایش میگذارد. در حالیکه انسان به صورت طبیعی در سنین بالا هم از نظر روحی، روانی و هم از نظر فیزیکی تحلیل رفته بیحوصله شده و شاید اصلاً توان حفظ دیالوگ و ادای آن را نداشته باشد.
این را در سالهای اخیر با گوشت و پوست و استخوان درک کردیم. آنگاه که پدر ۱۰ سال آخر عمر را خانهنشین و زمینگیر شد و در حالیکه در عمرش لب به سیگار و الکل نزده و مرد قویبنیه و خودساختهای بود ولی نزدیکهای ۸۰ سالگی بهشدت تحلیل رفته و حتی حوصله چهار کلمه حرف زدن هم نداشت. حالا با دیدن پیرمردهایی چون اردشیر کاظمی و حجم بالای فعالیت هنری و صبر و بردباریاش در پشت صحنه سریالی طولانی، نمیشود بیاختیار به احترامش کلاه از سر برنداشت.
دو: در جمع بازیگران ایران، علی نصیریان -که عمرش دراز باد- سرآمد این پیوستگی فعالیت در عرصه سینما و تلویزیون است که همین امروز در ۸۸ سالگی خبر رسیده که از تهران به اردبیل رفته تا در مراسم تجلیل از هنرمندان پیشکسوت این شهر حضور داشته باشد. او که از ۳۵ سالگی وارد کار سینما شد و اولین تجربه تصویریاش فیلم گاو (داریوش مهرجویی) بود در طی بیش از نیم قرن اخیر توانسته در تمام دوران و برههها شاهنقشهایی را در سینما و تلویزیون جان بخشیده و خود را بهعنوان یکی از مهمترین و با تداومترین بازیگران تاریخ سینما و تلویزیون ایران معرفی کند و همچنان با تمام انرژی به فعالیت بازیگری ادامه دهد.
او نقشهای مهمی چون آقای هالو و پستچی را در دهه ۵۰ بازی کرد و در دهه ۶۰ شخصیتهایی چون ابوالفتح در هزاردستان، مستر فرهان در ناخدا خورشید، قاضی شارح (سربداران)، حکیم (گرگها) و آقا معلم در جادههای سرد، در دهه ۷۰ دایی غفور (بوی پیراهن یوسف)، جزیره آهنی (محمد رسولاف) و میوه ممنوعه (حسن فتحی) را در دهه ۸۰ و آقا بزرگ (شهرزاد) را در دهه ۹۰ بازی کرد تا به نوعی رکورددار ایران باشد.
سه: هنوز فیلم قاتلین ماه کامل جدیدترین ساخته مارتین اسکورسیزی را ندیدهام ولی همین که کارگردانی با کولهباری از فیلمهای ماندگار، هنوز در دهه نهم عمرش آنقدر هوش و حواس و حوصله دارد که فیلمی سه ساعت و نیمه با شرکت رابرت دنیرو و لئوناردو دیکاپریو بسازد، باید تندیس تلاش و پشتکار را به او تقدیم کرد. این حجم از امید به زندگی و تلاش برای خلق اثر توسط کسی که ستارهای چون دونیرو ۱۰ بار در فیلمهایش ظاهر شده و خالق شاهکارهایی همچون راننده تاکسی، گاو خشمگین، تنگه وحشت، خیابانهای پایین شهر، رفقای خوب، مرد ایرلندی، آخرین وسوسههای مسیح، کازینو و… است به شدت تحسینبرانگیز و رشکآور است.
۵۶ سال حضور فعالانه و موفق در هالیوود و ساخت ۲۵ فیلم بلند داستانی و ۱۶ فیلم مستند که تکتک آنها از سوی علاقهمندان سینما و کارشناسان متخصص مورد استقبال قرار گرفته و برای سایر همکارانش در بخشهای مختلف از بازیگری تا امور فنی افتخارات بسیاری به ارمغان آورده، دستاوردی نیست که به این سادگیها بتوان از آن چشمپوشی کرد ولی مارتین اسکورسیزی با تمام قدرت به پیری و سالمندی روی خوش نشان نداده و پیش میرود و قصد بازنشستگی ندارد.
چهار: اخیراً عکسی از کلینت ایستوود در سر صحنه فیلمبرداری فیلم جدیدش هیات منصفه شماره ۲ منتشر شده است که او را در ۹۳ سالگی مشغول کارگردانی نشان میدهد و انگار سن برای او صرفاً یک عدد است در شناسنامه و با کفشهای اسپرت، خود را جوانی ۲۰ساله تصور میکند. هرچند که در تاریخ سینما کارگردانان مسنتر از او هم حضوری فعال داشتهاند و مانوئل دی اولیویرا در ۱۰۳ سالگی فیلم گابو و سایه، لنی ریفنشتال در ۱۰۰ سالگی فیلم برداشتهای زیر آب و کانتو شیندو در ۹۸ سالگی کارت پستال را کارگردانی کرده باشند اما کمتر کسی میتواند همچون او پیوستگی کارگردانیاش در سنین بالا را حفظ کرده و بهطور مرتب همه ساله فیلم بسازد.
ستاره اسبق سینمای وسترن بعدها تبدیل به کارگردان معتبری شد که شاهکاری چون «پلهای مدیسون کانتی» را ساخت تا کمتر کسی بتواند بین هفت تیرکش بینام «بهخاطر یک مشت دلار» (سرجیو لئونه) با عکاس میانسال تازه عاشق شده پلهای مدیسون کانتی رابطهای برقرار کند. او که از سال ۱۹۵۵ فعالیت سینمایياش را با بازی در فیلم انتقام از مخلوق شروع کرد حالا بعد از ۶۸ سال حضور بیوقفه در سینمای جهان بیشتر بهعنوان کارگردان شناخته میشود و فیلمهای درخشانی چون دختر میلیون دلاری، بچه عوضی، گرن تورینو، میول، ریچارد جول و… در سالهای اخیر ساخته است و هنوز با تمام قوا سرپاست و ادامه میدهد.
پنج: بهرغم تمام حاشیههای سالهای اخیر وودی آلن، نمیشود او را دوست نداشت و با دیدن فیلمهایش قهقهههای تمامنشدنی نزد. از موزها تا دوباره بنواز سام، آنی هال، منهتن، پول را بردار و فرار کن، هری ساختارشکن و… او امسال در ۸۸ سالگی فیلم سکه شانس را به زبان فرانسوی ساخته که آنگونه که روایت میکنند در حال و هوای فیلمهای چند سال اخیر اوست. آلن همان قدر که میتواند فیلمهای کمدی درخشان بسازد به همان میزان قادر است فیلمهای جدی و ماندگار همچون امتیاز نهایی یا نیمه شب در پاریس را بسازد.
او میتواند با آن شخصیت پرحرف، خجول، بیاعتماد به نفس به خصوص در مواجهه با جنس مخالف یک عمر فیلمهای متفاوت بسازد و مخاطب لذت ببرد. او هم ۶۷ سال تمام است که بیوقفه مینویسد و بازی میکند و میسازد تا اینکه امسال گفته دیگر حال و حوصله سر و کله زدن با تهیهکنندهها برای تامین منابع مالی تولید فیلمش را ندارد و میخواهد خود را بازنشسته کند. امیدواریم که صحت نداشته باشد.