کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۵۴۶۴۸
تاریخ خبر:

نگاهی به متفاوت‌ترین بازی ویدئویی یک دهه اخیر

روزنامه هفت صبح، ‌محمد طالبیان | حق انتخاب، بازی‌های ویدئویی را از هر مدیوم دیگری در صنعت سرگرمی متمایز می‌کند. انتخاب‌هایی که سال‌هاست در کنار بازی‌های ویدئویی، داستان‌سرایی را وارد مرحله‌ای جدید کرده‌اند. با وجود این موضوع اما انتخاب‌ها در یک بازی ویدئویی باز هم به مسیرهایی منتهی می‌شوند که سازنده از پیش در مقابل شما قرار می‌دهد. هرچند شما انتخاب می‌کنید اما باز هم در مسیری از پیش طراحی شده حرکت خود را ادامه می‌دهید.

بیش از یک دهه پیش یک طراح ماد به‌دنبال جواب این سوال رفت که آیا می‌توان تمامی انتخاب‌های ممکن را در مقابل گیمر قرار داد. آیا می‌توان هر طرز فکری را راضی کرد. دیوی رِدن ۲۲ ساله در سال ۲۰۱۱ با ساخت یک ماد برای Half Life 2، توانست تاحدودی به این سوال پاسخ دهد. دو سال بعد بازی The Stanley Parable به شکل یک عنوان مستقل عرضه شد و حالا نوبت به نسخه Ultra Deluxe آن رسیده تا در اختیار دارندگان کنسول‌ و کامپیوترهای شخصی قرار گرفته و همراه با خود محتوای جدیدی را نیز به همراه داشته باشد.

شما در The Stanley Parable نقش استنلی را برعهده می‌گیرید. کارمند شرکتی عجیب که وظیفه دارد هر روز به محل کار خود حاضر شده، کلید‌هایی که روی صفحه نمایش نشان داده می‌شود را فشار دهد و همین کار را برای روزهای آینده تکرار کند. یک روز اما هیچ کلیدی برای استنلی روی صفحه نشان داده نمی‌شود. استنلی از جای خود بلند شده و متوجه می‌شود که هیچکدام از همکارانش در محل کارشان حاضر نیستند. مسیری مستقیم را دنبال کرده و به یک دو راهی می‌رسد.

دو درب مشابه در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند و راوی توضیح می‌دهد که استنلی برای رفتن به اتاق جلسات درب سمت چپ را انتخاب می‌کند. اینجا اولین انتخاب واقعی بازی در مقابل گیمر قرار می‌گیرد. اینکه حرف راوی را گوش داده به درب سمت چپ بروید یا گزینه دوم یعنی درب سمت راست را انتخاب کنید. اگر صحبت‌های راوی را دنبال کنید، تقریبا بعد از پنج دقیقه به انتهای بازی می‌رسید. سرنوشت استنلی تا حدودی مشخص می‌شود اما متوجه نمی‌شوید که چه داستانی پشت ناپدید شدن تمامی کارکنان، این کمپانی عجیب و اتفاقات داخل آن، نوشته شده.

شما حتی متوجه نمی‌شوید که استنلی از کجا آمده، چگونه آدمی است و چرا در محل کارش تنها مانده. اصلا راوی در کجای این ماجرای عجیب و گنگ قرار دارد. چرا او تمام حرکات استنلی را روایت می‌کند. انتخاب شما را به پاسخ پرسش‌هایتان می‌رساند. فرقی نمی‌کند در کجا و چه زمانی از بازی انتخاب کنید و چه کاری را انجام دهید. حتی ایستادن در نقطه‌ای بی‌حرکت ماندن در همان‌جا، مسیری است که می‌توانید آن را انتخاب کنید. دو درب ابتدای بازی و ترکیب آن‌ها با راوی داستان شاید قطره‌ای باشد در اقیانوس بی‌پایان بازی The Stanley Parable.

سازنده بازی متوجه شده که طراحی چیزی به نام اختیار در یک بازی ویدئویی تقریبا غیرممکن است. اختیار به شما اجازه می‌دهد در چارچوب واقعیت هر کاری را انجام دهید. اینجا اما در نهایت با رفتار میلیون‌ها مخاطب مواجه هستیم که پیش‌بینی آنها عملا غیرممکن است. چاره کار اما در جایی دیگر پنهان شده. واقعیت کنش و واکنش در داستان و ساختار The Stanley Parable آثار پروانه‌ای پرهزینه این روزها را تبدیل به پرودی‌هایی بی‌نمک می‌کند.

آثاری که سعی دارند چیزی شبیه به توهم انتخاب را برای مخاطب رقم بزنند اما در عملا به شکل مساوی داستانی مشابه با جزئیات متفاوت را روایت می‌کنند. اینجا اما بازی خود را آماده کرده تا شما را با احتمالات دیوانه‌وار روبه‌رو کند. احتمالاتی که در نسخه Ultra Deluxe بازی به آن‌ها افزوده شده و حالا با نتایجی عملا غیرقابل پیش‌بینی روبه‌رو می‌شویم. دلیل اصلی این نتایج بدون‌شک تصمیمات گیمر در نقش استنلی است اما بخش عمده‌ای از جذابیت بازی در نمایش این احتمالات و نتایج دیده می‌شود.

موضوعی که راوی در شکل‌گیری آنها نقش بسزایی دارد. شخصیتی ناشناس که معلوم نیست چه هدفی را دنبال کرده، اصلا چطور صدایش در ذهن استنلی شنیده می‌شود. آیا اصلی استنلی مخاطب راوی است یا او می‌داند که فرد دیگری یا همان گیمر در پشت ماجرای تصمیمات متفاوت استنلی قرار گرفته.

سناریو راوی برای روایت داستان بازی شاید نقطه عطفی در صنعت بازی‌های ویدئویی باشد. عملا می‌توان به‌راحتی گفت که The Stanley Parable در سال ۲۰۱۱ روایت داستان در بازی‌های ویدئویی را وارد مرحله‌ای تازه کرده و هنوز هم هیچ بازی دیگری نتوانسته این موضوع را حتی یک قدم دیگر به جلو حرکت دهد. تمام این دستاوردها در شرایطی دنبال می‌شود که از لحاظ کارگردانی در جریان بازی با نکته خاصی روبه‌رو نیستیم و این طراحی محیط و صحبت‌های راوی است که بار کارگردانی بازی را به دوش می‌کشد.

شکلی دیوانه‌وار برای داستان‌سرایی که بازی توانسته آن را به بهترین شکل ممکن اجرا کند. اگر بعد از تماشای سریال Severance از تازگی داستان و روایت در آن متعجب شده‌اید بد نیست بدانید Stanley Parable یکی از اصلی‌ترین منابع الهام این مجموعه موفق اپل است. طراحی محیط در این اثر دیگر عاملی است که به ناب بودن آن کمک‌ چشمگیری کرده.

شاید تصور اولیه به این‌گونه شکل گیرد که با ساختاری آشنا از آینده سیاه روبه‌رو هستیم اما Stanley Parable حتی پا را فراتر از شاهکارهایی مثل برزیل تری گیلیماز می‌گذارد. سادگی ظاهر این بازی ترفندی است برای رسیدن راوی به اصلی‌ترین رویکرد یعنی هدایت استنلی در مسیری تعیین شده.

شرح عکس: این بازی بزرگ‌ترین منبع الهام سریال محبوب Severance است.

کدخبر: ۴۵۴۶۴۸
تاریخ خبر:
ارسال نظر