کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۲۸۵۲۷۴
تاریخ خبر:

نبیرگانِ خورشید بانو

روزنامه هفت صبح، ابراهیم افشار | یک: این «سَرکار-علّیه»هایی که دیروز استادیوم آزادی را روی سرشان برداشتند و ۱۴بار از فرط شادی تا آسمان رفتند و برگشتند، در حکم نبیرگان منیرخانم و ماه خورشیدبانو و نیز نوادگان زنان توپچی ایرانی مدل دهه ۵۰ بودند که از تیم ملی بانوان ایتالیا پنج گل خوردند و آخ نگفتند.

‌پنج گل ناقابل که با هر گل‌اش صدها گل پلاس می‌شدند و می‌پژمردند. اکنون به نظرم می‌رسد که از آن ۱۱مادربزرگ‌، هیچکس زنده نباشد اما آن هم برای خود روز تعیین‌کننده‌ای بود. مثل همین امروز که تیتر خیلی از روزنامه‌ها درباره حضور زنان در استادیوم آزادی، فمنیستیک شده است؛ تیتر آن روز کیهان‌ورزشی -به شماره ۸۷۰ به تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۳۵۰- نیز رنگ و بوی «فمنیستی» داشت:«دختران فوتبالیست ایتالیا نمایشی مردانه از فوتبال دادند».

نویسنده آن گزارش آقای پیروز شعارغفاری بود که بعدها رفت تو آمریکا دکترای علوم ارتباطات گرفت و این روزها گاهی برای درس دادن به روزنامه‌نگاران نخبه ایرانی به تهران می‌آید. در گزارش پیروز آمده بود تیم بانوان تهران در سراسر بازی فقط چهار بار توانستند از خط نیمه میدان بگذرند!:«یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ماه ۵۰٫ امجدیه. هوا خوب. تماشاگر در حدود پنج هزار تن. گل‌های ایتالیا: گروبندر دقایق ۲۴ و ۳۷، تونی دقیقه ۱۵ ، پزنتی ۵۴ و گوالدی ۵۹٫» آن روز تیم ملی بانوان ایران متشکل از دختران فوتبالیست باشگاه‌های تاج، پاس، انجمن و دیهیم تهران به میدان رفت و فاصله دو تیم ایران و ایتالیا چنان پُرشکاف بود که روزنامه‌ها نوشتند:«این دو مسابقه هیچگاه قیافه یک مسابقه جدی را به خود نگرفت.»

شعارغفاری با تصویرسازی از «عدم وجود تعادل بین نیروی دو تیم، قیافه بی‌تفاوت داور در سوت زدن و خالی بودن جایگاه‌های امجدیه از تماشاگر» گزارشی سرد از یک مسابقه کم‌رونق نوشت: نیمه اول در حالی با دو گل به نفع ایتالیا به پایان رسید که بازیکنان این تیم ۹ نفره روی دروازه تهران حلقه زده بودند و در کار دفاع، تنها از دروازه‌بان و یک دفاع پوششی سود می‌بردند.

در تمام وقت نخست دختران تهران فقط یک بار موفق شدند مقابل دروازه استایلا حضور یابند که نتیجه این حمله، دو کرنر بی‌حاصل بود. گل سوم ایتالیا در دقیقه۳۷ گلی سمبلیک از فقر فوتبال زنانه در ایران بود که دخملِ فوتبالیست ایتالیایی توپ را بلند مقابل دروازه تهران فرستاد و توپ بدون دخالت بازیکن دیگری و پس از فرود مقابل دروازه‌بان میزبان، از بالای دست‌های او پّله کرد و وارد دروازه شد. شاید تنها بخش پرهلهله بازی یک حمله توفیق‌آمیز و یک شلیک زیبا از فریده رضوی بود که دروازه‌بان ایتالیا با پرش بلند خود مانع از ورود توپ به دروازه شد.

آن روز اعضای منتخب بانوان تهران را ژنیک شهبازیان (دروازه‌بان)، مریم هداوند، شمسی امیریان، شعله قراب، الهه علافر (کاپیتان)، استلا مددیان، فریده رضوی، لیلا علیها ، شهلا گلبندی، فاطمه محمدی و ملیحه علاف تشکیل می‌دادند که بعدها خیلی‌هایشان در پرگار روزگار نیست‌ونابود شدند و دیگر خبری ازشان نیست. بازی بانوان فوتبالیست ایران - ایتالیا در اردیبهشت ۱۳۵۰ چنان بی‌رمق و تماشاگرگریز بود و چنان فوتبالیست‌های زن ایرانی را سرخورده کرد که دیگر تا مدت‌ها خبری از آنها روی چمن‌ها و سکوها نشد.

* دو: نه، این چندهزار نفر زن ایرانی که دیروز درهای استادیوم ‌آزادی را از پاشنه درآوردند، نه آن ۱۱ توپچی زن ایرانی که آن سال به مصاف ایتالیایی‌ها رفته و سرخورده شدند، هیچ‌کدام نمی‌دانستند و نمی‌دانند که زن ایرانی تمام تاریخ خود را در حوزه ورزش مدیون منیرخانم است. منیر مهران. اولین باشگاه‌دار زن ایرانی. منیر مهران اولین سردبیر زن ایرانی.

منیر مهران اولین مترجم داستان در ایران. زنی شیردل که بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ وقتی که «سومکایی»‌ها باشگاه نیرووراستی‌اش را با چوب و چماق و چاقو ویران کردند، تنها چاره را در آن دید که دست دو بچه‌اش را بگیرد و همراه با لله‌شان، از کوچه سیدهاشم به شمرون بگریزند تا با ترجمه کتاب‌هایی چون کلبه عموتم و سرگشته راه حق (نیکوس کازانتازاکیس) جهان‌سوم و مسائل آن-گرسنگی و کم‌ رشدی( دوکاسترو) آب‌ها از آسیاب بیفتد و او روانه پاریس شود.

این تنها البته منیرخانم نبود که یک عمر برای فرهنگ ورزش جنگید. «ماه‌خورشید» خانوم هم مادری دیگرگونه بود. زنی پارسا و فداکار که یک عمر تلاش کرد تا این تفکر قرون‌وسطایی‌ مردها درباره اینکه «دختران ورزشکار هرگز نمی‌توانند مادر شوند»! از بین برود. خورشیدبانو همان مادری که فرمانده زنان ورزشکار ایران در بازی‌های آسیایی ۱۹۵۸ بود در سالخوردگی لباس ساده زرتشتی می‌پوشید و رُز سفیدی به سینه می‌زد و روی ویلچر می‌نشست و کسی نمی‌دانست که او آخرین بازمانده از نخستین نسل معلمین ورزش کشور است. سال ۱۳۲۱ که او در کلاس‌های ورزش بانوان شرکت کرد هنوز در ایران فدراسیون‌های ورزشی تشکیل نشده بود.

ماه‌خورشیدی که در ورزش‌های گروهی (والیبال و بسکتبال) و انفرادی (شنا، دوومیدانی، تنیس‌روی‌میز، ژیمناستیک) صدها بچه را به قله رساند و در سال ۳۳ همراه با تیم ملی ژیمناستیک عازم مسابقات جهانی رُم شد و آنجا کلاس‌های فنی نخبگان را گذراند. زنی که برای قهرمانان تازه به دوران رسیده ورزش ایران مادری ‌کرد؛ هم آشپزی یادشان می‌داد، هم آفتابّ‌مهتاب و هم آیین شوهرداری و پرهیزکاری. حالا۷۰،۶۰سال بعد از آنها، دختران آزادی پرچم منیر و ماه‌خورشید را دست گرفته‌اند اما این کجا و آن کجا.

* سه: فکر نکنید که تنها این زنان ایرانی بودند که برای تسخیر استادیوم‌ها جان دادند و کم نگذاشتند. داستان چنین زنانی در اروپا هم مصیبت‌آمیز بود. فوتبال زنان اروپا اگرچه بسیار بعدتر از مردان پا به عرصه نمایش نهاد اما آنها هم در دهه‌های اولیه راه‌اندازی‌اش با مقاومت‌ها و طعنه‌های بسیاری مواجه شدند. حتی تاپ‌ترین ستاره‌های مرد جهان فوتبال با موضع‌گیری‌های عجیب و غریب خود، زنان را همچنان به حضور در مطبخ‌ها سفارش می‌کردند تا اینکه روی سکوها و چمن‌ها شلتاق کنند.

یکی از مشهورترین توپچی‌های مونث نسل اول اروپا پلنگ جامائیکا بود که در دهه ۵۰ چنان نامش عالمگیر شد که رسانه‌های اروپایی عنوان «پله مونث»! را روی سجل احوالش گذاشتند. «پله مونث»ای که از«پله مذکر» متنفر بود! و اسمش «بیورلی رنجر» بود. اولین حمله‌ها به او از طرف ستارگان فوتبال مذکر به ویژه ستاره‌هایی چون گردمولر بمب‌افکن آلمانی صورت گرفت که بعد از شنیدن اسم و رسم پله مونث گفته بود:«زن‌ها به تنهایی جایی که تعلق ندارند زمین بازی فوتبال است، چه بهتر که آنها به مردها منت بگذارند و از پشت اجاق خوراک‌پزی‌شان تکان نخورند!»

این جملات همان روزها فمنیست‌های اروپایی را چنان آتش زد که دست به تحقیر‌ مولر برداشتند. از نظر آنها این ادبیات فرومایه و مضحک،‌ متعلق به ستاره بی‌جانشین فوتبال مردان آلمان نبود و او باید حرفش را پس می‌گرفت. نشریه«اشترن» آلمان در تمسخر او نوشت:«اگر همه شوت‌های گردمولر تاکنون در دروازه‌ها جا گرفته اما این شوت اخیرش (دُرافشانی قرون وسطایی درباره پله مونث) به تمامی به خطا رفته است.» شاید بعد از این طنزها و طعنه‌های ستاره ژرمن بود که پله مونث در مقام پاسخگویی برآمد و گفت که«گردمولر بهتر است بداند که در ذائقه من، فوتبال خوش‌طعم‌تر از بقیه خوراک‌های مطبخ است!»

کدخبر: ۲۸۵۲۷۴
تاریخ خبر:
ارسال نظر