شب ژنرالها در تهران
روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | کابینه نظامی ارتشبد ازهاری حاصل شکست فضای باز دولت شریف امامی بود. شریف امامی سانسور را از مطبوعات و تلویزیون برداشت و امتیازات متعددی به معترضین داد از جمله آزادی زندانیان مهم سیاسی. شریف امامی قدرت طبقه مذهبی و روحانیون را به خوبی درک کرده بود و از توهم سروکله زدن با مخالفین کمونیست و یا ملی گرا خارج شده بود و مستقیما درصدد راضی ساختن روحانیون بود.
در این میان او دستور رهایی آیتالله طالقانی و آیتالله منتظری را صادر کرده بود. اما برآوردهای او از حجم خشم انقلاب اشتباه بود و در دوره مثلا فضای باز که او به دنبالش بود، دو حادثه مهم و سرنوشتساز هفده شهریور و سیزده آبان رخ داده بود تا شریف امامی دست آخر در 14 آبان لقای نخست وزیری را به عطایش ببخشد و استعفا دهد.
شریف امامی در این موقع، یک سیاستمدار 67 ساله است. شکست پروژه شریف امامی همزمان میشود با نامه عذرخواهی محمدرضا پهلوی که نشانههای غیر مترقبه و حتی خامدستانه استیصال و شکست را در خود داشت:« من در اینجا از آیات عظام و علمای اعلام که رهبران روحانی و مذهبی جامعه و پاسداران اسلام بهخصوص مذهب شیعه هستند تقاضا دارم تا با راهنماييهای خود و دعوت مردم به آرامش و نظم برای حفظ تنها کشور شیعه جهان بکوشند.»
محمدرضا که دو مشاور اصلی و معتمد خودرا در کمتر از یک سال از دست داده بود(علم و اقبال ) در کمند توصیههای فرح دیبا و اطرافیان فرح از یکسو و گسترش بیماری سرطان از سوی دیگر، از پا افتاده بود و از واشنگتن و از دولت دموکرات جیمی کارتر، سیگنال حمایتی مناسبی دریافت نمیکرد. سقوط کابل به دست نیروهای وابسته به شوروی، ذهن سیاستمداران کاخ سفید را قفل کرده بود.
بهخصوص برژینسکی مشاور لهستانیالاصل جیمی کارتر که تمام اولویتهای سیاسی و دیپلماتیک کارتر را بر مبنای مواجهه با نفوذ شوروی تنظیم میکرد و آنها بیآنکه ذات انقلاب ایران و ذات عمیقا مذهبی آن را دریابند در هراس به قدرت رسیدن کمونیستها در ایران، شاه را باردیگر ترغیب به استفاده از زور کرده بودند. فکر این که همزمان با افغانستان در ایران هم حکومتی کمونیستی به قدرت برسد آنها را متوحش ساخته بود.
و این نشان میدهد که چقدر از مفهوم جامعه ایرانی دهه پنجاه به دور بودهاند. پس به شکلی متناقض و همزمان با نامه عذرخواهی محمدرضا، یک کابینه نظامی بر سرکار میآید. ارتشبد ازهاری که حتی از شریف امامی هم پیرتر بود و در سال 1349 یک بار از ارتش بازنشسته شده بود اما در دهه پنجاه به عنوان رئیس ستاد مشترک جانشین فریدون جم شده بود. جالب آنکه اصرار محمدرضا بر اویسی فرماندار نظامی تهران بود که مسئول تشکیل کابینه شود اما خصومت فرح و گروه مشاوران و نزدیکانش (شامل رضا قطبی، حسین نصر، جوادیان، لیلی امیرارجمند و…) با اویسی موجب شد تا محمدرضا کار را به ازهاری بسپرد.
ازهاری مهرههای خود را برای تشکیل کابینه معرفی کرد که مملو بودند از چهرههای نظامی و امنیتی. ژنرال قرهباغی وزیر کشور و سرپرست وزارت امور اقتصادی و دارایی، ابوالحسن سعادتمند سرپرست وزارت اطلاعات و جهانگردی، اویسی به عنوان وزیر کار و امور اجتماعی انتخاب شد و امیرخسرو افشار قاسملو وزیر امور خارجه، سپهبد امیرحسین ربیعی هم به عنوان سرپرستی وزارت مسکن و شهرسازی انتخاب شد. ایرج مقدم هم سرپرست وزارت نیرو. کلا کابینهای با 9 نفر !
این ارسال علامت ضعفی آشکار به انقلابیون بود. این دولت که با دستپاچگی و شتاب شکل گرفته بود دو هفته بعد ترمیم شد و اکثر نظامیان از کابینه خارج شدند. تظاهرات در شهرهای مختلف با شدت تمام ادامه داشت. در این میان حضور تیمهای ورزشی ایران در بازیهای آسیایی بانکوک 1978 هم لغو میشود و دستگیری نصیری و همایون و ولیان و آزمون و نیکپی و هویدا هم کلید میخورد.