روزی که هویدا به آ.اس.پ رفت
روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | صفحه اول روزنامه اطلاعات ۱۶مرداد با یک خبر جالب همراه است: استعفای امیرعباس هویدا پس از سیزده سال و انتصاب جمشید آموزگار به منصب نخست وزیری. هویدا تعریف میکند که وقتی از تعطیلات جزیره کرس به تهران برگشته بلافاصله به کاخ نوشهر احضار میشود و آنجا محمدرضا به او میگوید که از نخستوزیری کنار برود و جایش را به جمشید آموزگار بسپرد (چقد روند دموکراتیکی داشته است!) فرضیات در این مورد است که مسئله بحران خاموشیها علت اصلی برکناری هویدا بوده البته مدرکی در این مورد در دست نیست.
هویدا مثل اقبال و مثل علم پس از نخست وزیری به منصب وزارت دربار میرسد. در کش و قوس این ماجرا خبرنگار روزنامه اطلاعات حرکات هویدا را در ساختمان نخست وزیری زیر نظر داشته و دیده او با دو چمدان از وسایلش از ساختمان بیرون آمده و سوار براتومبیل پیکانش حرکت کرده. خبرنگاران برآورد کردند که هویدا راهی خانه مادریاش در منطقه دروس است. از قرار فریدون هویدا و چندتا از وزرا هم قبلا به خانه مادر هویدا رفتهاند و منتظر او بودهاند.
پس از ناهار هویدا منزل مادرش را ترک میکند و آن طور که یک مامور حفاظتی میگوید عازم آپارتمان شخصیاش در طبقه بیست و دوم برجهای آ اس پ تهران میشود که به تازگی آنجا را آماده و مبله کرده بود. وقتی خبرنگاران به برجهای آ اس پ میروند میبینند که هویدا آنجا نیست و بعد معلوم میشود که او شام را خانه فریده امامی بیوه حسنعلی منصور و خواهرزن سابق خودش بوده و شام را آنجا صرف کرده است و نیمه شب به آپارتمان خود در آ اس پ بازگشته است. هویدا نمیدانسته آن موقع که یک سال و دو ماه بعد به شکلی عجیب از طرف محمدرضا به زندان میافتد و یک سال و نیم بعد توسط انقلابیون اعدام میشود…
در ستون چهل سال پیش خبری از ۱۶ مرداد ۱۳۱۷ کار شده که طبق آن یک سگ هار در سنندج به ۴۱ نفر حمله کرده است که همگی آنها در سنندج و یا در تهران بستری شدهاند. فهرست تیم ملی اعزامی به استرالیا هم پس از دو بازی تدارکاتی مقابل امید شوروی و رومانی تکمیل شد:حجازی، مودت، نظری، دادکان، اسکندریان، خبیری، کازرانی، عبداللهی، شجاعی، پروین، نایب آقا، صادقی، قاسمپور، مسلم خانی، روشن، غفور جهانی و فرکی و غلامحسین مظلومی.
در صفحه هنر مصاحبه بلندی با عزتالله انتظامی انجام شده که در آن بهترین کارهایش را بازی در گاو، آقای هالو، پستچی، صادق کرده و بیتا میداند. صفحه اول اطلاعات هفدهم مرداد عکس ملاقات وزرا و هیات دولت با محمدرضاست. داستان این ملاقات خیلی جالب بوده که اینجا برایتان نقل میکنم: هیات دولت صبح با هواپیما راهی رامسر میشوند.چرا؟چون محمدرضا و خانوادهاش در کاخ نوشهر در حال گذراندن تعطیلات تابستانی هستند.
محمدرضا هم علاقه نداشته به تهران برگردد حتی به خاطر ملاقات با هیات دولت جدید. پس وزرا و نخست وزیر صبح با هواپیما به سمت رامسر میروند. حالا چرا نوشهر نرفتند؟چون امکانات برگزاری مراسم رسمی در رامسر بوده است. وزرا وارد فرودگاه رامسر که میشوند بنزهای سیاه تشریفات در فرودگاه منتظرشان بوده و یک مینی بوس هم برای خبرنگارها میآید. آموزگار اما به سمت مینی بوس می رود و بقیه وزرا هم سوار بر مینیبوس میشوند و خبرنگارها سوار بنزهای مجلل تشریفات!
احتمالا آموزگار میخواسته همان داخل مینی بوس یک جلسه با وزرایش تا قبل از رسیدن به کاخ رامسر داشته باشد. همزمان محمدرضا هم با هلیکوپتر از کاخ خود در نوشهر به سمت رامسر حرکت میکند. ملاقات در کاخ رامسر انجام میشود و محمدرضا هم برای وزرای بخت برگشتهاش سخنرانی میکند. بعد قرار میشود همان شب ساعت شش اولین جلسه هیات دولت در باغشاه برگزار شود. اعضای دولت سریع به فرودگاه رامسر برمیگردند و با همان هواپیما به تهران میآیند.
آموزگار اما یکی دو ساعتی در کاخ میماند. وزرای طفلی حتی وقت خوردن ناهار را هم پیدا نمیکنند به جز خانم مهناز افخمی که سرفرصت به رامسر میروند و غذایشان را در رستوران میخورند و بعد به تهران برمیگردند. در این میان آموزگار با توجه به ترافیک تهران از قبل دستور میدهد یک هلیکوپتر در فرودگاه مهرآباد آماده باشد تا اورا به نخست وزیری ببرند تا جلسه هیات دولت در راس ساعت شش برگزار شود.
چه بند و بساطی بوده برای یک جلسه. هواپیما و هلیکوپتر و بنز و …چه هیجانی برای خودشان درست کرده بودند.
در صفحه هفت هم گزارشی کار شده از خانم اکرم منفرد اولین زن خلبان ایرانی که مادر ۵ فرزند است. در صفحه سینماها چند فیلم جدید اکران شده از جمله فیلم ایرانی هزاربار مردن با شرکت سعید راد و ملوسک و مهدی فخیمزاده. ماجرای زورگیری و تجاوز در جادهها ادامه داشته و این بار یک آریا با هشت سرنشین در جاده بوئین زهرا راه را بر یک اتومبیل بسته و درصدد تجاوز به همسر راننده بودند که هرطور بوده جان سالم به در میبرند و مهاجمان دستگیر میشوند.خداحافظ.