روایت دست اول از تزریق واکسن کرونا
روزنامه هفت صبح، نگین باقری | حدود ۷۷ کشور واکسیناسیون را شروع کردهاند که در بین جمعیتشان، ایرانیهای مقیم هم دیده میشود. برای اینکه ببینیم ماجرای واکسن زدن را آنها چطور پشت سر گذاردهاند، با چند نفرشان گفتوگو کردیم. این را هم بگوییم که خوشبختانه ایران هم به این کاروان به زودی اضافه می شود. واکسیناسیون ما با واکسن اسپوتنیک که این روزها مورد تحسین مجامع پزشکی جهان قرار گرفته شروع می شود و با واکسن های آسترازنکا و واکسن های چینی و ایرانی ادامه پیدا می کند.
*** مسعود، دوبی، امارات
وقتی واکسن زدم میترسیدم. هم واکسن جدیدی بود، هم چینی بود، خلاصه نمیفهمیدیم چه میشود. یک روز بدون اینکه به کسی بگویم رفتم جایی که پسرم واکسنهای چندماهگیاش را زده بود و کار را تمام کردم. تا به خانواده گفتم، خبرش رسید به گروه خانوادگی و تا سه روز بعد همه مدام سراغ حالم را میگرفتند و نگران بودند.
در فاز اول واکسن سینوفارم در امارات نزدیک به ۳۰ هزار نفر واکسینه شده بودند اما ما میترسیدیم آن موقع واکسن بزنیم. بعد که وزارت بهداشت آن را تایید کرد و خود شیخ محمد، حاکم دوبی و وزیر بهداشت تزریقش کردند کمی دو به شک شدیم که بزنیم یا نه. دست آخر ششم ژانویه تصمیمم را گرفتم و ساعت ۵ بعد ازظهر رسیدم به درمانگاه.
بغل ساختمان آن یک خیمه زده بودند و مردم با فاصله از هم روی صندلی نشسته بودند. فشار من را هم مثل فشار بقیه مراجعین گرفتند. با خودم میگفتم همینجوری آمده بودی اینجا ولی حالا وسط اتاق دکتر هستی تا واکسن بزنی. از استرس فشار و ضربان قلبم بالا رفته بود ولی گفتم واکسنم را بزنید چون از این در بروم بیرون اصلا شاید دیگر نیایم.
شماره کارت هویتم را در یک سامانه وارد کردند. داخل این سامانه مشخص میشد که افراد چه واکسنی را چه ساعتی و چه روزی زدهاند. دوباره از لحظهای که آمدم بیرون استرس گرفتم که حالا دیگر راه برگشتی ندارم ولی کلا فقط روز دوم یک کم سردرد گرفتم. به خانواده گفتم، آنها هم ترسیدند. حالا جالب اینکه مادرم این وسط کرونا گرفت و پدر و برادرم و بعد همه فامیل رفتند واکسن زدند.
بیست و هفتم ژانویه خواستم که دوز دوم را تزریق کنم، متوجه شدم توی همین فاصله مردم برای واکسن هجوم برده بودند و دیگر به آن راحتی نمیشد نوبت خالی پیدا کرد. با شلوغ شدن صفهای انتظار، دولت دوباره دارد واکسیناسیون را اولویتبندی میکند. ۲۱۸ درمانگاه جدید هم باز میکنند که به آن پنج، شش بیمارستان قبلی اضافه شده است. این مراکز جدید دیگر نیاز به پیاده شدن از ماشین هم ندارد. یعنی با ماشین وارد خیمه میشویم، فشارمان را میگیرند، واکسن را میزنند و خارج میشویم.
*** شهره، سنگاپور
من سنگاپور واکسنزدم. به ما گفته بودند که هر کسی زودتر ثبتنام کند،توی اولویت قرار میگیرد البته به استثنای گروههای پر خطر و افراد بالای ۶۰ سال که از همان اول توی اولویت بودند. سنگاپور تا چند روز پیش فقط واکسن فایزر را تایید کرده بود و ما هم همان فایزر را گرفتیم ولی خبر تازهای آمده که اخیرا مدرنا هم تایید شده است.
وقتی میخواستم واکسن بزنم، خیلی فکر کردم که برای خانوادهام هم تهیه کنم ولی چون دما باید خیلی پایین باشد امکان حمل و نقل آن وجود نداشت. لحظهای هم که داشتم واکسن میزدم از پرستار پرسیدم:«این همون شیشههای واکسن فایزره که گفتند بیشتر توش داره؟» نشانم داد و گفت:«آره. از واکسن تو هنوز داخلش مونده ولی چون این محصول خیلی گرانبهاست ما دور نمیاندازیمش. فقط برای استفاده نفر بعدی یک سرنگ تمیز دیگه میزنیم داخلش.»
برای من فرایند واکسن زدن بین ۵۰ دقیقه تا ۱.۵ ساعت طول کشید. این زمان شامل ثبتنام داخل سیستم، چک کردن توسط پرستار و دست آخر تزریق واکسن میشد. بعدش هم ر به آن حساسیت داشتند. هر سه نفر هم سابقه حساسیت به غذاهای دریایی (صدف) داشتهاند. اینجا دولت سنگاپور هر فرد را بعد از تزریق واکسن، ۱۰هزار دلار بیمه میکند.
با توجه به اینکه من بیماری خود ایمنی دارم و خانوادگی سابقه حساسیت داریم نگران بودم که دچار شوک آلرژیک بشوم. پرستار قبل از تزریق همه چیز را چک کرد اما باز من را نیم ساعت بعد از واکسن نگه داشتند که خدا را شکر خوب بودم. تنها عارضهام درد در بازویم بود که آن هم خیلی طبیعی به نظر میرسید و زود برطرف شد.
حتی احساس خستگی یا تب خفیف را که جزو عوارضش است، تجربه نکردم. واکسنم را که زدم برگشتم سرکار و اتفاقا تا دیروقت هم کار کردم. مادرم مدام نگران بود که دچار عارضه شوک آلرژیک نشوم، ولی بعد از چندساعت خیالش راحت شد و خوشحال بود که من واکسن زدهام. الان هم که چند روز است از دوز اولم میگذرد و حالم خوب است.
*** علی، کالیفرنیا، آمریکا
اینجا اول اولویت با گروه خط مقدم کرونا بود. در گروه دوم کارکنان خدمات بهداشتی و درمانی، افراد دارای نقص ایمنی و بیماریهای زمینهای و سالمندان قرار داشتند. من هم به خاطر شغلم در دسته دوم جا میگرفتم و به همین خاطر هم برای واکسن ثبتنام کردم. ما بین واکسن فایزر و مدرنا حق انتخاب داشتیم.
فاصله بین دوز اول و دوم برای مدرنا ۲۸ روز و در فایزر ۲۱ روز بود. هنگام ثبتنام چندین صفحه اطلاعات پرسیده و در پرونده ثبت میشود. واکسن برای همه رایگان است و در صورتی که فردی بیمه داشته باشد، هزینه آن را بیمه میپردازد. بعضی از جاها ممکن بود صف و شلوغی باشد اما جایی که من تزریق کردم بینظمی ندیدم.
اینجا برای سیستم واکسیناسیون باید از قبل به صورت اینترنتی ثبتنام کرد و نوبت گرفت. دست آخر هم کار در یک ربع تمام میشود. به خاطر اینکه چند مورد شوک آنافیلاکسی گزارش شده بود، باید همه بعد از واکسن یک ربع روی صندلی بنشینند و بعد از محل خارج شوند. بعد از دریافت واکسن یک ایمیل و sms دریافت میکنیم که شامل پرونده الکترونیک ماست. داخل این پرونده نام فرد تزریقکننده، یک شماره شناسایی از واکسن دریافتی، اطلاعات محل و زمان
تزریق هم مشخص شده است. معمولا برای اینکه ازدحام و بیبرنامگی رخ ندهد، افراد در همان ۱۵دقیقه انتظار، نوبت دوم واکسن را هم رزرو میکنند. وقتی واکسن را زدم، در دوز اول هیچ علائمی نداشتم. بعد که دوز دوم را زدم، علائمی شبیه آنفلوآنزا نشان دادم. این علائم هم همان ۳۶ ساعت بعد رفع شد. اینجا یک سیستم گزارش دادن عوارض وجود دارد. در صورتی که کسی دچار علائم خاصی شد، داخل این سیستم، عوارضش را ثبت میکند. بعد از اعلام عوارض، مستقیما شرکت دارویی و هم سیستم درمانی به آن رسیدگی میکنند.
*** مسعود بهنود، لندن، انگلیس
مسعود بهنود، خبرنگار هم هفته پیش عکسی از خودش حین تزریق واکسن منتشر کرد و نوشت:«من مشرف شدم به اعتبار سن و سالم به واکسن کرونا.» او گفت که واکسن آکسفورد-آسترازنکا تزریق کرده است. برای تزریق پرستاران پنج سوال از او پرسیدهاند و بعد آن را تزریق کردهاند.