داستان کودتای نوژه؛ توطئه افسران
روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | در سال پرحادثه ۵۹، ۷۵روز پس از شکست عملیات پنجه عقاب آمریکا در طبس که به یاری طوفان شن شکل گرفت،نظام جمهوری اسلامی از یک توطئه دیگر هم به شکل معجزهآسایی نجات یافت. داستان از این قرار بود که یک سرهنگ بازنشسته ژاندارمری به نام سرهنگ بنی عامری به فکر کودتا افتاد. او توانست سفری مخفیانه به پاریس بکند و آنجا با شاپوربختیار و به روایتی با تیمسار اویسی دیدار کند.
بختیار از طرح بنی عامری استقبال میکند. از قرار با استخبارات عراق مکاتباتی میشود و هزینه کودتا تامین میشود. روایت است که تا شروع عملیات ۱۰۰میلیون تومان پول در ایران هزینه شده بود. شاخه نظامی به بنی عامری تعلق میگیرد، شاخه سیاسی به قادسی و شاخه مالی و پشتیبانی به قربانیفر.
بنی عامری در تهران شروع میکند به دیدار با بازماندههای هنگ کلاه سبزهای ارتش،ژنرالها و افسران پاکسازی شده و خلبانها و البته نفوذیهایی در لشگر یک که ترکیبی از گارد جاویدان سابق و رفقای سابق اویسی بودند و لشگر ۲،نیروی ویژه هوابرد و لشگر ۹۲ زرهی اهواز و نیروهایی در لشگرقزوین و لشگر ۸۱ باختران.او میتواند دو تیمسار را به کار با خودش راضی کند.
تیمسار سعید مهدیون یکی ازآخرین فرماندهان نیروی هوایی شاه و تیمسار آیت محققی که فرماندهی گروه آکرو جت در حکومت پهلوی را برعهده داشت. قرار میشود هسته اصلی کودتا جمعی از خلبانهای سابق و کماندوهای باقیمانده از دوران پهلوی از پارک لاله سوار بر چند اتوبوس به پایگاه هوایی نوژه در ۶۰ کیلومتری همدان بروند و با هماهنگی نیروهای نفوذی وارد قسمت پرواز شوند و آنجا سوار بر سی جنگنده تسلیح شده مراکز حساس تهران از جمله محل سکونت آیت الله خمینی،صداوسیما و ستاد مشترک ارتش و فرودگاه مهرآباد و همینطور مدرسه فیضیه قم را بمباران کنند و سپس با شکستن دیوار صوتی به شاخه زمینی کودتا علامت مشارکت و حمله را صادر کنند.
هدف کودتاچیان سرنگونی جمهوری اسلامی و روی کار آوردن یک دولت نظامی به مدت دو سال بود و پس از آن طی برگزاری یک انتخابات، نوع حکومت معلوم میشد. این گروه کودتاگر هدف خودرا برقراری حکومتی سکولار و انجام یک رفراندوم با چندین گزینه متفاوت حکومتی اعلام کرده بودند. از سلطنت مشروطه تا جمهوری دموکراتیک. آنها به سفارش بختیار هماهنگیهایی هم با آیت الله شریعتمداری برای پشتیبانی از کودتا گران انجام داده بودند. علت انتخاب پایگاه نوژه به جای مهرآباد هم ترس از واکنش مردم در مخالفت با کودتا بود. پس پایگاهی را انتخاب کردند که هم هواپیماهای جنگی بیشتری داشته باشند و هم از واکنش آنی مردم دور باشند.
این کودتا شکست میخورد. دلیل؟ چندین روایت متعدد،مکمل و حتی متناقضی وجود دارد. سعید حجاریان که در دفتر اطلاعات نخست وزیری کار میکرد خبر از سرنخهایی داد که توسط حزب توده در اختیارشان قرار گرفته بود. روایت است که این اطلاعات در اصل توسط سازمان جاسوسی شوروی و در شنودهای بینالمللی کشف شده بود. عمویی از سران قدیمی حزب توده گفته که خودش شخصا در دیدار با حمید انصاری از نزدیکان بیت امام جزئیات این کودتا را در اختیار آنها گذاشته است.
مرحوم هادی خسروشاهی نقل کرده است که اطلاعات مربوط به کودتا را مستقیما از کیانوری دریافت کرده و به سید احمد خمینی منتقل ساخته است. محسن رضایی که در اطلاعات سپاه مشغول بود از پیدا کردن سرنخهای مربوط به کودتا توسط افراد زیر دست خود سخن گفته است.یکی از اعضای کودتاگران اشتباه دو تن از نیروها در تماس با بختیار و اعلام ساعت و مکان عملیات را دلیل اصلی شکست کودتا میدانند.
این همان مکالمهای است که احتمالا توسط روسها شنود شده بود. در این میان یک روایت مشهور و معتبر دیگر نیز وجود دارد. سحرگاه روز کودتا،خلبانی که مسئول بمباران بیت امام بوده دچار عذاب وجدان شده و خود را به منزل آیت الله خامنهای میرساند و در ساعت اذان صبح با دلهره و هیجان نقشه کودتا را فاش میکند. آیتالله خامنهای با محسن رضایی تماس میگیرد. با این تماس مشخص میشود که ماشین کودتا به راه افتاده و بخشی از کودتاگران در راه همدان هستند.
در این میان بخشی از پایگاه بسیج حر همدان ماموریت مقابله با این گروه از نظامیهای کهنه کار را پیدا میکنند. در نهایت این توطئه خنثی میشود و بیش از ۵۰۰نفر بازداشت میشوند. هرچند بنی عامری و قادسی و قربانی فر موفق به فرار میشوند اما رهبران شاخه نظامی یعنی تیمسار مهدیون ۵۲ساله و تیمسار محققی ۵۰ساله در ۲۸ تیرماه یعنی در فاصله ۱۰روز پس از کشف کودتا اعدام میشوند.
تعداد زیادی از افسران نیروهای هوایی و زمینی دخیل در کودتا به جوخه آتش سپرده میشوند. بعد از این اتفاق در سازمان ارتش شاهد هرج و مرج قابل انتظاری هستیم که بعدها به یکی از دلایلی بدل شد که به صدام حسین شجاعت حمله به ایران را داد. بنی عامری هم در بهمن سال ۱۳۹۴ یعنی ۳۵ سال بعد از نقشه کودتا در لندن درگذشت. و اما شاپور بختیار؟
در همان سال ۱۳۵۹ او از یک سوء قصد جان سالم به در میبرد. سوء قصدی که توسط انیس نقاش لبنانی و دو همکارش برنامهریزی شده بود اما در نهایت بختیار ۱۱ سال بعد در حالی که به شدت توسط پلیس فرانسه محافظت میشد در منزل مسکونیاش در پاریس توسط سه تن از ملاقاتکنندگانش به قتل میرسد.