خطرات و مصائب ناخنهای کاشته شده
روزنامه هفت صبح، فاطمه رجبی | در شبکههای اجتماعی روایتی از یک خانم دکتر در مورد خطری که کاشت ناخن برای زنان ایجاد میکند دست بهدست میشود. در این مطلب نوشته شده که زنی باردار را با علائم شدید تنگینفس به بیمارستان آوردهاند و چون تمام ناخنهایش کاشت داشته، نتوانستهاند میزان اکسیژن خونش را بررسی کنند. او روایت میکند که قبلا هم موردی در آیسییو دیده که خانم جوانی بوده و فریاد میزده که نفسش بالا نمیآید اما امکان اندازهگیری اکسیژن خونش وجود نداشته و حتی خانوادهاش یک ناخنکار برای پاک کردن کاشتها آورده بودند که او را نجات بدهند اما در نهایت دیر شد و نتوانستند برای او کاری انجام بدهند و زن جوان از دنیا رفت.
کسانیکه این مطلب را دست بهدست میکنند، درباره خطرات کاشت ناخن برای زنان هشدار میدهند اما این هشدار چقدر علمی است و واقعا کسی ممکن است بهدلیل داشتن ناخن کاشتهشده در بیمارستان از بین برود؟ مصطفی حسنزاده، متخصص بخش مراقبتهای ویژه در این مورد میگوید: «نمیتوان گفت که داشتن ناخن کاشتهشده مشکلی محسوب نمیشود؛
چون دستگاه اوکسیمتر باید دائما بهدست بیمار وصل باشد و وضعیت اکسیژن خون او را به دستگاه مخابره کند اما اینطور نیست که کسی به این خاطر جانش را از دست بدهد، چون اولا به محض ورود بیمار به بخش مراقبتهای ویژه با علائم کمبود اکسیژن، خدمات درمانی برای او شروع میشود و دوم اینکه راههای دیگری برای اندازهگیری میزان اکسیژن خون وجود دارد، مانند استفاده از انگشتهای پا. البته مواردی هم داشتهایم که انگشت شست پا هم کاشته شده بوده اما بقیه انگشتهای پا بدون مواد بودهاند و از آنها برای سنجش میزان اکسیژن خون استفاده کردهایم.
داشتن لاک یا موادی مانند لاک مشکلی برای سنجش میزان اکسیژن خون ایجاد نمیکنند اما اگر در نهایت دیدیم که از طریق انگشتان نمیتوانیم میزان اکسیژن خون را اندازه بگیریم، از آزمایش سنجش میزان گازهای شریانی استفاده میکنیم. البته موردی هم بوده که بلافاصله از همکاران خواستهایم با یک سوهان فورا بخشی از مواد انگشت اشاره یک دست را بردارند تا کار سریعتر پیش برود.»
او در مورد بیماران غیراورژانسی که قرار است به اتاق عمل بروند هم میگوید که از قبل به آنها گفته میشود که ناخن انگشت اشارهشان مواد سنگین نداشته باشد. حتی پزشکانی داریم که از بیمار میخواهند لاک هم نداشته باشد اما تحقیقات نشان میدهد که لاک یا مواد سبک نمیتوانند در عملکرد اوکسیمتر تداخلی ایجاد کنند، با این وجود پزشکان ترجیح میدهند ریسک نکنند.»
او روایت عجیبی دارد از چالش دیگری که ممکن است کاشت ناخن برای افراد ایجاد کند که به بعد از مرگشان مربوط است. میگوید: «شاید خیلی تلخ بهنظر برسد اما موضوع ناراحتکنندهای که چندینبار در مورد زنانی که ناخن کاشتهشده دارند و بهصورت ناگهانی فوت میکنند میشنویم که بهبعد از فوت آنها مربوط است؛ وقتی که به خانواده آنها اعلام میشود که در صورت انتقال به غسالخانه، غسل میت برای فوتی آنها صحیح نیست و برخی خانوادهها خواهش میکنند تا وقتی جنازه در سردخانه است، فردی را برای از بین بردن مواد روی ناخن میت بیاورند و گویا بعضی ناخنکارها هم چنین خدماتی انجام میدهند و بعضا از طرف خود خدمه بیمارستان به خانوادهها معرفی میشوند.
من بار اول که با چنین صحنهای مواجه شدم، وحشت کردم. یکبار هم دیدم خانوادهای خانمی را آوردهاند که در آیسییو ناخنهای مریض مرگ مغزیشان را پاک کند، چون پزشکان گفته بودند بیمار زنده نمیماند و آنها میخواستند در صورت مرگ بیمار این کار بهبعد از فوت او موکول نشود.»
گذشته از موضوع کاشت ناخن گویا کارهای دیگری هم وجود دارد که میتواند افراد را در مراجعه اورژانسی به بیمارستان به دردسر جدی بیاندازد. دکتر حسنزاده در این مورد میگوید: «ما برای فرستادن بیماری که بیهوش است به آزمایشگاه برای عکسبرداری باید چک کنیم که زیورآلات نداشته باشد و بعضیوقتها که این زیورآلات جداکردنی نیستند واقعا به مشکل میخوریم؛
مثلا بعضی پیرسینگها که کار گذاشته میشوند واقعا ما را اذیت میکنند و بیمار را بهخطر میاندازند و بعضا مجبوریم برای سریعتر پیش رفتن کار، آسیبهای کوچکی وارد کنیم؛ مثلا ممکن است برای برداشتن فوری بعضی پیرسینگها شکاف کوچکی ایجاد کنیم که بیمار بعد از بهبودی از دیدن این آسیب ناراحت میشود اما اینطور نیست که اجازه بدهیم این دست مسائل جان بیمار را تهدید کند.»