خرده روایتهایی خواندنی از ۲۶ اسفند ۱۳۵۵
روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | خبر اول مربوط به قتلعامی است که دروزیهای لبنان به انتقام ترور کمال جنبلاط به راه انداخته بودند، عکس صفحه طبق عرف این چند مدت فرح دیباست که در مراسم اهدای گواهی پایان تحصیل فارغالتحصیلان دانشگاه ملی (بهشتی) حاضر شده است و در کنارش تیتر تجلیل از علیاحضرت ملکه پهلوی هم آن بالا درج شده که خب این تیتر مربوط به تقدیر از فرح در مراسم سازمان شیروخورشید سرخ بوده.
فرح اینجا، فرح آنجا، فرح همهجا! صفحه ۳ گزارش شده که تلویزیون رنگی وارداتی ارزان شد. این سالها دوران آشنایی مردم در ایران با تلویزیون رنگی و مسئله جادویی کنترل از راه دور بوده!در صفحه ۴ از اجرای آثار بتهوون توسط ارکستر سمفونیک تهران به رهبری فرهاد مشکات در حضور محمدرضا پهلوی و همینطور عبدالرضا و همسرش پریسیما و فریده دیبا گزارش کوتاهی کار شده. در تالار رودکی.
صفحه ۵ گزارشی کار شده با این مضمون که تهران در تب مصرف میسوزد و یک سوتیتر جالب: میان افزایش سوپرمارکتها و آمار طلاق چه رابطهای وجود دارد؟در صفحه هفت گزارش مفصلی درباره فواید تغییر ساعت در شب سال نو کار شده که گویی برای اولینبار قرار است انجام گیرد.
در صفحه ۱۶ با تایتل پشتپرده، در مورد یک مجری مطرح تلویزیون به نام آزاده وزیری این توصیفات بیرحمانه آمده است: «اصولا گویندگان تلویزیون دو دسته هستند. یک دسته آنهایی که گویندگی را بهخاطر گویندگی دوست دارند مثل مریم خموش، خاقانی و یحیوی و دسته دوم آنهایی که ادای گویندگی را درمیآورند و مثل عروسک مینشینند جلوی دوربین و سعی میکنند متن را زیبا بخوانند و خود را زیبا جلوه بدهند.
آزاده وزیری از دسته دوم است. همردیفش دلارام کشمیری است که روزبهروز پهنتر میشود آنطور که دوربین اگر بخواهد نمای نزدیک از او نشان دهد شانههایش از کادر خارج میشود! آزاده وزیری در آرایشهای مو و دستکاری در سروصورت هم ید طولائی دارد و…». دوتا مطلب انتقادی دیگر هم در این صفحه هست درباره فرشته جنابی و فتانه ملکزاده.
اینکه فرشته جنابی در سینمای مردانه ایران نتوانسته جلوه کند و اینکه فتانه ملکزاده هم از آن دسته خوانندههایی است که تا از خانه قهر کردهاند درهای دنیای موسیقی به رویش باز شده است!آن تشکر و تقدیر فرهنگیان از آن پاداش آخر سال هم ادامه دارد. اینبار فرهنگیان و مدارس فرخشهر در استان چهارمحالوبختیاری نیمصفحه تشکر و تقدیر آگهی کردهاند. فرایند گرفتن این آگهیها هم باید جالب باشد. مثلا نمایندگی روزنامه اطلاعات زنگ میزده به تکتک مدیران مدارس و میگفته: خیلی بده اگر شما آگهی ندید. براتون بد میشه!
دوتا بانک داریوش و اعتبارات هم مراسم کیک بریدن برای ۵۰سالگی سلطنت پهلوی داشتند و با همان فرمول خواندن بیانیه توسط مدیرعامل و بعد نماینده کارمندان (یا کارگران) کلا یک فرمول یکسان در همه این جشنها بوده. درجه چاپلوسی و تملق به اندازههای خطرناکی رسیده بوده. نکته جالب اینکه رئیس بانک داریوش جعفر اخوان بود که رئیس هیأتمدیره جنرالموتورز در ایران هم بوده و آنجا هم در جشن ۵۰سالگی سلطنت پهلوی همین حرفها را زده بود.
در صفحه سینما، اکران عید کامل مشخص شده و فقط سروکله یک فیلم جدید پیدا شده با نام: وقتی که کلفت پولدار میشه با بازی ادویژ فنک. فیلمهای ایرانی روی پرده عبارتند از: همکلاس، صمد در راه اژدها، سالار مردان، یک اصفهانی در سرزمین هیتلر و مادر دوستت دارم. در صفحه ۴۵ در گزارش هفته ششم مسابقات کشتی از یک تیتر کلیشهای مشهور استفاده شده است: آب تهران، برق مازندران را خاموش کرد!
حشمت مهاجرانی هم اسامی نفرات اعزامی به تورنمنت مادرید را اعلام کرده است که شگفتی خاصی در آنها نیست، فقط نبود ناصر حجازی که هنوز به دلیل انضباطی از تیم ملی دور مانده است.
در صفحه ۴۶ خبری چاپ شده از محمد ثقفیان، یک قالیفروش ورشکسته که با افتتاح ۸۸ حساب در بانک صادرات و جعل مهر و سربرگ میخواسته ۱۰میلیون تومان از بانک صادرات کلاهبرداری کند که به دام میافتد. خبری هم هست از حکم حبس ابد برای خرس بیابانهای تهران. مردی به اسم قدمعلی ذکاوتیشهرودی ۲۰ساله که دختران کودک و نوجوان را به اطراف تهران میکشانده و به آنها تجاوز میکرده و حالا به حبس ابد محکوم شده است.