جنجال بزرگ و دردسرهای خاکسپاری رضاشاه
روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | داستان به خاکسپاری رضاشاه در بهار سال ۱۳۲۹ به یک جنجال بزرگ در حوزه علمیه قم بدل شد. جسد رضاشاه را از ژوهانسبورگ به قاهره بردند و بعد به تهران آوردند و قرار شده بود دور ضریح حضرت معصومه طواف داده شود و به ری برده شود. این چالش بزرگی برای آیتالله بروجردی بود. آیتالله بروجردی که از سال ۱۳۲۵ مرجع عام شیعیان تلقی میشد با گرایشات رادیکال سیاسی مخالف بود.
روایت است که تجربه از سرگذراندن انقلاب مشروطیت و فرجام تلخ آیتالله شیخ فضلالله نوری، آیتالله بروجردی را از تحولات سیاسی شدید دلزده ساخته بود. او خواهان پیروی حکومت وقت از اصول شیعه بود و راه براندازی را مناسب نمیدانست. روابط آیت الله بروجردی با حکومت چندان گرم نبود ولی مشخص است که او طرفدار حرکت سیاسی علیه رژیم وقت نبود.
شاه جوان از میزان محبوبیت آیتالله بروجردی با خبر بود و سعی میکرد کاری برخلاف میل او انجام ندهد. حتی وقتی آیتالله بروجردی در سال ۱۳۲۴ در بیمارستان فیروزآبادی تهران بستری شد شاه به عیادتش آمد. آیتالله بروجردی هم سعی میکرد مطالبات خود را درحدی نگه دارد که رابطه دربار و حوزه علمیه را متشنج نسازد.
اما وقتی از او دعوت شد که بر سر جنازه رضاشاه نماز بخواند امتناع کرد. نماز خواندن بر سر جنازه مهمترین دشمن روحانیت و همینطور در زمانهای که طیف فدائیان اسلام به رهبری نواب صفوی پیشتاز مبارزه مسلحانه با نظام حکومتی وقت هستند و در قم و میان طلبههای جوان هم طرفداران فراوانی دارند کار خردمندانهای محسوب نمیشد.طبیعتا جواب آیتالله بروجردی منفی بود اما در مورد طواف جنازه در مرقد حضرت معصومه و برگزاری مراسم مخالفتی نداشتند.
آیتالله بروجردی آن روز کل حوزه علمیه را تعطیل کرد. شاید به نشانه احترام وشاید هم به نشانه اعتراض. اما در حوالی مرقد اوضاع متشنج بود. طرفداران نواب اعلام کرده بودند با هر طلبه و روحانی که برای مراسم حاضر شود به شدت مقابله خواهند کرد. فدائیان اسلام پایگاه اصلیشان در تهران بود و با ترور کسروی و هژیر برای خود نفوذ اجتماعی بزرگی دست و پا کرده بودند.
رهبرشان نواب صفوی ۲۶ساله و واحدی ۲۰ساله بود که خودش در قم طلبه بود. با حضور واحدی، فدائیان اسلام میان طلاب قم هم طرفداران سفت و سختی داشتند.روایت است که میزان محبوبیت فدائیان اسلام در میان طلاب جوان آنقدر شدید بود که مثلا برای بیرون آمدن به قصد حمام واحدی، یک گروه انبوه از طلاب با او همراهی میکردند و در بین راه بحث و جدل میکردند!
فدائیان اسلام اعلام کرده بودند که مرجع تقلیدشان آیتالله بروجردی نیست و از آیتالله صدرالدین صدر(پدر امام موسی صدر )پیروی میکنند که نگاه رادیکالی به عرصه سیاست داشتند. به هرحال مراسم طواف جنازه رضاشاه سوت وکور برگزار و حکومت به شدت عصبانی و آزرده میشود.(تصویر بالا)آیتالله بروجردی که از دخالت فدائیان اسلام در مدیریت حوزه عاصی شده بود، به شکل ضمنی موافقت خودرا مبنی بر اخراج طرفداران فدائیان از قم اعلام میکنند و خب یادمان باشد آیتالله بروجردی اهل بروجرد بوده و نسب لر داشتند و در این میان جمعی از طلاب اهل لرستان برای انجام خواسته آیتالله پیشقدم میشوند.
این گروه به سرکردگی طلبهای به نام شیخ علی لر که بسیار درشت اندام نیز بوده شروع به ضرب و شتم طرفداران نواب صفوی و واحدی و شیخ هاشم حسینی میکنند. آنها را کتک میزنند و از قم بیرون میاندازند.بهخصوص هاشم حسینی کتک سختی میخورد چراکه چندروز قبلتر آیتالله بروجردی را با ابوبکر مقایسه کرده بود.
خبر این اتفاق نواب را به واکنش وا میدارد. به او پیشنهاد میشود که دو مینیبوس از طرفداران خود را به قم ببرد و گروه شیخ علی لر را تنبیه کند اما نواب در آخرین لحظه منصرف میشود چراکه ظن سوءاستفاده حکومت از این اتفاق را در نظر میگیرد. او راه دیگری را انتخاب میکند و از بازار تهران که مهمترین پشتیبان حرکت فدائیان اسلام بودند میخواهد که یک هفته سهم بیت آیتالله بروجردی را قطع و به طلبههای کتک خورده بدهند. به این ترتیب بازار تهران هم نارضایتی خود را از حوزه علمیه به شکل نمادین اعلام میکند.