نامهربانی وثوقی نسبت به کیمیایی
روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | ۲۴ مرداد ۱۳۵۷٫ فضای انقلاب کاملا صفحه اول روزنامه اطلاعات را تسخیر کرده است. خبرهایی درباره ناآرامیهای اصفهان، آزادی قریبالوقوع زندانیان سیاسی و امنیتی و مسئله حکومت نظامی از مهمترین تیترهای صفحه اول هستند. در صفحه ۳ نوشته شده که قلم حجاری شده در مجسمه فردوسی در جوار آرامگاهش در طوس دزدیده شده است و دست فردوسی قلم ندارد! وزیر بهداشت از خبرنگارها خواسته که هرموقع در شبانهروز اگر در مورد مسئلهای دچار ابهام شدند قبل از انعکاس آن به شماره منزل او تلفن بزنند چرا که هیچ خدمتکار خارجی و یا فیلیپینی ندارد و خودش تلفنها را جواب خواهد داد.
هژبر یزدانی بالاخره بازداشت شده است و قرار وثیقهاش ۱۶۰میلیون تومان مشخص شده است که رقم بسیار سنگینی است. یزدانی اولین قربانی تلاش حکومت پهلوی برای راضی ساختن مردم محسوب میشود. اعلام شده که ۴۰ نفر در انفجار رستوران خوانسالار مجروح شدهاند که ۱۰نفر از آنها آمریکایی بودهاند. ستوان دوم محمد حافظنیا، به سمت فرمانده لشگر خراسان یعنی سرلشگر شهیدیمطلق شلیک کرده و او را به سختی مجروح کرده است.
پرونده ۱۱۳ نفر از تظاهرکنندگان شیرازی هم در دست بررسی است. فیلم نیویورک نیویورک از مارتین اسکورسیزی و فیلم ولی نعمت با بازی بهمن مفید و آرام و ولی شیراندامی اکران شدهاند. همینطور فیلم بچه رزمری و فیلم بنهور. رفعت دختر ۱۸ ساله رفته است دم در خانه پسر مورد علاقهاش اسرافیل بست نشسته و هرچه بهش گفتهاند اسرافیل دیگر زن دارد فایدهای نکرده و بابای رفعت هم رفته از اسرافیل شکایت کرده است. این اتفاق در منطقه ۳ تهران رخ داده است.
در جاده اراک به قم هم یک شورولت به یک گله گوسفند زده و ۴۳ تای آنها را کشته است! در شمیران زوج آمریکایی به مسافرت میروند و کودک ۹ماههشان را به مستخدم ۶۰ سالهشان اختر عطارپور میسپرند. اختر اما سکته میکند و میمیرد و نوزاد ۹ ساعت تمام بیوقفه گریه میکند تاآخر سر همسایهها وارد خانه میشوند و جسد اختر را مشاهده میکنند. در جنگ طایفهای در روستای مظفری در ۶۰ کیلومتری شیراز، سه نفر با گلوله کشته شدهاند.
۲۵ مرداد ۱۳۵۷٫ عکس روی صفحه اول به هژبر یزدانی اختصاص دارد که با ۲۵ محافظ و میلیونها تومان پول به دادسرا رفته است. در گزارش مربوطه علاوه بر اتهامات زمین خواری هژبر(در اراک و ورامین و یزد) به این اشاره شده که ماموران او فردی به نام جهانبخش انهاری که سابقا یکی از مدیران بانک اصناف بود و بعدها کارگزار هژبر شد را طی یک اختلاف کاری به شکلی کتک زدهاند که قریب یک سال است که انهاری در کما به سر میبرد.
در گزارش اشاره شده که شهرت هژبر از سال ۱۳۵۵ اوج گرفت وقتی که ساختمان پلاسکو و بانک ایرانیان را همزمان خرید. صفحه ۳ گزارشی کار شده از تله کابین تازه تاسیس توچال تهران و این که مردم از ترس قطع برق از سوار شدن به آن میترسند و حالا مسئولین تلهکابین تابلوهایی را گذاشتهاند که به مردم اطمینان بدهد که این مرکز برق اضطراری دارد. یازدهمین جشن هنر شیراز به خاطر ناآرامیهای این شهر لغو شده است.
جشن فرهنگ و هنر اصفهان هم برگزار نخواهد شد. جشن هنر شیراز قرار بود بین ۱۲ تا ۲۱ شهریورماه برگزار شود. مصاحبهای با بهروز وثوقی کار شده که درآن وثوقی گفته بازی من در قیصر باعث شهرت کیمیایی شد و من دیگر با او کار نخواهم کرد! و این که ازدواجم با گوگوش در شرایط خاصی رخ داد و دیگر ازدواج نخواهم کرد و این که من خار چشم همکارانم شدهام. او میگوید که در خداحافظ تهران کیمیایی دستیار خاچیکیان بود و طرح فیلم بیگانه بیا را با من مطرح کرد و من توانستم پول تهیه کنندهها را جور کنم.
در فیلم قیصر هم من یک بازیگر مشهور و معروف بودم و حضور من باعث حضور تهیه کنندهها و موفقیت فیلم شد هرچند کیمیایی هم فیلمساز خوبی است! وثوقی در جایی دیگر میگوید سینمای خوب به پول زیاد احتیاج ندارد. مگر سهراب شهید ثالث با چقدر پول فیلمهایش را ساخت.
فیلمهای دزد بغداد و دام هم به اکران سینماهای تهران اضافه شدند. در برنامه موسیقی ایرانی در شبکه دوم پریسا قرار است آواز بخواند. احمد محبی یک تعمیرکار اتومبیل در خیابان غیاثی برای مشکل معدهاش میرود تا در مرکز رادیولوژی در خیابان تخت جمشید عکس رنگی بگیرد که در حین این عمل بر اثر سهل انگاری تکنسین مربوطه، ضربهای به جمجمه احمد وارد میشود که او را به اغما فرو میبرد و بعد از ۲۴ ساعت موجب مرگ او میشود!