وضعیت سریالهای تلویزیونی و خانگی در زمینه اقتباس

روزنامه هفت صبح، احمد رنجبر| تا جایی که یادمان میآید «اقتباس» موضوع ثابت رسانهها و اصحاب فن بوده! غالبا هم به این نکته اشاره شده که سینمای ایران در این زمینه کوتاهی کرده است. سوژه امروز هفت صبح کاری به نظر موافقان و مخالفان ندارد. به بهانه پخش «سوران»، هدف صرفا نگاهی به سریالهای چند سال اخیر است که داستانشان بر اساس یک کتاب روایت شده. همین که عدد آثار اقتباسی تلویزیونی و خانگی پایین است یعنی شرایط سریالها نسبتبه فیلمها وضعیت خوبی ندارد. دلیل چیست؟
سریالسازان به حوزه ادبیات اشراف ندارند یا نویسندگان و ناشران سختگیر هستند؟ اصلا همه کتابها شرایط اقتباس را دارند؟ فعلا محض اطلاع مصاحبه چند وقت پیش بهمن فرمانآرا را مرور کنیم که درباره دلیل انصراف از ساخت سریال «چشمهایش» براساس رمان بزرگ علوی گفته بود: «چگونه میتوانستیم این داستان را تعریف کنیم و آن هم رمان به این مهمی را بسازیم ولی شخصیت اصلی حجاب داشته باشد؟» با گذشت چند سال هم خبری از سریال مسعود کیمیایی بر اساس رمان خود یعنی «جسدهای شیشهای» نیست.
این اتفاق برای سریال «خون خورده» با اقتباس از کتاب مهدی یزدانی خرم هم افتاده است. پروسه تولید فیلم و سریال از آثار ادبی امری روتین در سینمای جهان است که البته گاهی هم نتیجهای مطلوب بهدست نمیآید. مثل اتفاقی که برای سریال «جنگ دنیاها» بر اساس رمان اچ جی ولز یا سریال «جنگل» اقتباس شده از کتاب هارلن کوبن افتاد.
سوران / 1402| شبکه یک
درباره منبع اقتباس: سریال «سوران» از کتاب «عصرهای کریسکان» نوشته کیانوش گلزار راغب اقتباس شده است. این کتاب سرگذشت واقعی و عجیب جوانی بهنام سعید سردشتی را روایت میکند که بیش از شش سال در زندانهای گروه کومله و دموکرات شکنجه شد. او از زندان مخوف کریسکان نجابت یافت اما بقیه همبندیهایش اعدام شدند. «کریسکان» منطقهای در کردستان عراق است که مقر اصلی حزب دموکرات ایران بود و نام کتاب از همین نقطه جغرافیایی گرفته شده.
درباره سازندگان: عباس ریاحی فیلمنامه «سوران» را نوشته و سروش محمدزاده کارگردانی آن را برعهده داشته است. محمدزاده در مصاحبهای گفته: «وقتی کتاب «عصرهای کریسکان» را خواندم، علاقهمند بودم نعل به نعل کتاب را تبدیل به فیلم و سریال کنم. اما در گفتوگو با نویسنده اثر به این نتیجه رسیدیم که جزئیات و ریزهکاریهای داستانی مناسب رمان است.» نقش سوران به مهدی نصرتی رسیده که عملکردی درخشان داشته است.
سرانجام سریال: تاکنون 14 قسمت از «سوران» به شکل هفتگی روی آنتن شبکه یک رفته و رضایت پیگیران را بهدست آورده. پیشتر دربارهاش نوشتیم که سریال توانسته شرایط کردستان در ابتدای انقلاب را بهخوبی بازنمایی کند؛ روزهایی که احزاب مختلف مثل کومله، دموکرات و… در این منطقه جولان میدادند و نتیجه حضورشان جز سلب آرامش و البته گرفتن جان مردم کرد نبود! «سوران» مدخل مناسبی است برای کسانیکه دوست دارند درباره آن زمان بیشتر مطالعه کنند.
یاغی / 1401| فیلیمو
درباره منبع اقتباس: سریال «یاغی» با نگاهی به رمان «سالتو» اثر مهدی افروزمنش ساخته شد. او که نخستین رمانش یعنی «تاول»، جایزه بهترین رمان سال جایزه هفت اقلیم را از آن خود کرد، در دومین رمان خود به سرنوشت قهرمانی پرداخته که در حاشیه شهر مشغول کشتی است و مردی ثروتمند تصمیم میگیرد از او حمایت کند.
درباره سازندگان: محمد کارت جزو کارگردانهای تازهنفس سینما و حوزه مستند است که برای اولین سریال خود تصمیم گرفت «یاغی» را با نگاهی به رمان «سالتو» بسازد. اینکه میگوییم «با نگاهی»، به این خاطر است که در تیتراژ هم اینگونه قید شده و البته بعدها مشخص شد رمان و سریال تفاوتهایی در شیوه پیشبرد داستان و نیز وضعیت شخصیتها دارند. کارت به همراه پدرام پورامیری و حسین دوماری فیلمنامه سریال را نوشتند و پارسا پیروزفر، طناز طباطبایی، علی شادمان و… بازیگران اصلیاش بودند.
سرانجام سریال: «یاغی» از همان قسمت نخست مورد توجه مخاطبان واقع شد و عنوان یکی از موفقترین سریالهای سال را بهدست آورد. طبق آمار رسمی، پس از موفقیت «یاغی» رمان «سالتو» هم در لیست پرفروشترین کتابهای فیدیبو قرار گرفت و نسخه فیزیکی آن از چاپ ششم بود به چاپ دوازدهم رسید. نویسنده کتاب بعدا در مصاحبهای از تفاوت اساسی داستان رمان با آنچه در قالب «یاغی» به تصویر درآمد گفت، که خب بخشی از آن حاصل تفاوت دو مدیوم است.
مستوران / 1401| شبکه یک
درباره منبع اقتباس: محمد حنیف کتابی دارد بهنام «مستوران» که دربرگیرنده حکایتهای کهن ایرانی است. حنیف برای اهالی ادبیات نامی آشنا دارد و تاکنون آثارش برگزیده جوایزی چون کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، جایزه جلال آلاحمد، جایزه ادبی حبیب غنیپور و… شدهاند.
درباره سازندگان : بخشهایی از کتاب «مستوران» مورد توجه فائزه یارمحمدی و یزدان کاظمی قرار گرفت و تبدیل به فیلمنامه این سریال شد. بعدها خبر رسید که زاویه نگاه نویسندگان جوان «مستوران» سهمی پررنگ در محصول نهایی داشته است و اتکای آنها صرفا بر کتاب نبوده. مسعود آبپرور و سیدجمال سیدحاتمی کارگردانی «مستوران» را برعهده داشتند و حمیدرضا آذرنگ، رویا میرعلمی، نازنین فراهانی، بیژن بنفشهخواه و رابعه اسکویی ازجمله بازیگرانش بودند.
سرانجام سریال: سریال با پیروی از الگوی «یکی بود یکی نبود» قصه خود را تعریف میکرد و توانسته گرد فراموشی از عادت دیرین و شیرین ایرانیها بزداید. «مستوران» در کنار یک داستان سرراست، افسانههایی مثل لوح سفید، سیمرغ، دوال پا و… را هم در خود داشت. بعد از پایان این سریال، سازمان اوج فصل دوم «مستوران» را به کارگردانی علی هاشمی وارد فاز تولید کرد و حالا با حضور داریوش فرهنگ، علیرام نورایی، کاوه خداشناس، محیا دهقانی و… آماده پخش است. اینبار خود محمد حنیف فیلمنامه سریال را نوشته و احتمالا سری دوم «مستوران» بیش از فصل اول وفادار به عنصر اقتباس مانده باشد.
سووشون / 1401| آماده انتشار
درباره منبع اقتباس: «سووشون» نخستین رمان سیمین دانشور است که سال ۱۳۴۸ منتشر شد. داستان این رمان در شیراز و در سالهای پایانی جنگ جهانی دوم رخ میدهد و فضای اجتماعی سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۵ را ترسیم میکند. این کتاب تاکنون به زبانهای مختلف دنیا از جمله انگلیسی، فرانسوی، ایتالیایی، ژاپنی و چینی نیز ترجمه شده است.
درباره سازندگان: نرگس آبیار از سال 99 مقدمات ساخت سریال خانگی «سووشون» را به تهیهکنندگی محمدحسین قاسمی فراهم کرد و آن را سال گذشته کلید زد. بهنوش طباطبایی، میلاد کیمرام، سام درخشانی و… ازجمله بازیگران این سریال هستند. گفته میشود قرار است ابتدا نسخه سینمایی «سووشون» روی پرده سینماها برود و پس از آن نسخه سریالیاش توسط یکی از پلتفرمها عرضه شود. این خبر مربوط به چند ماه پیش است و چهبسا تصمیم سازندگان تغییر کند.
سرانجام سریال: پیشینه نرگس آبیار در زمینه نویسندگی به اشراف او بر وادی ادبیات گواهی میدهد. پس حتما خود خانم آبیار بیش از دیگران آگاه بوده که تبدیل یک کتاب خاص به اثری تصویری چه کار سخت و حساسیتبرانگیزی است. وانگهی آثار سینمایی این کارگردان میتواند نقطه امیدوارکنندهای باشد که «سووشون» هم تبدیل به کاری قابلقبول شده باشد. آیا این اتفاق رخ داده است؟ امیدواریم؛ چرا که موفقیت خانم آبیار میتواند راه را برای اقتباس دیگران از رمانهای موفق معاصر باز کند.
کاتب اعظم / 1401| شبکه دو
درباره منبع اقتباس: تلهتئاتر «کاتب اعظم» اقتباسی از کتاب «اعترافات کاتب کشته شده» نوشته ساسان ناطق است. در معرفی کتاب اینطور عنوان شده که: «در هفت فصل نوشته شده است و وقایع نیمروز عاشورا را از زبان دو شخصیت روایت میکند. شخص اول، چوپانی جوان است که در داستان با هویت واقعیاش آشنا میشویم و دیگری کاتبی که در سپاه عمربنسعد است و وقایع را مینگارد. این دو علاوه بر اینکه حادثه عاشورا و وقایع پیشین را براساس دیدهها و خواندهها و دانستههایشان روایت میکنند، میخواهند به حقیقت و راز آن پی ببرند.»
درباره سازندگان: تلهتئاتر «کاتب اعظم» به نویسندگی و کارگردانی هنری مهدی غفوری و کارگردانی تلویزیونی علی عبادی اولینبار سال پیش روی آنتن رفت و امسال بازپخش آن در کنداکتور شبکه چهار قرار گرفت. امین زندگانی، سیامک صفری، نادر فلاح، نازنین فراهانی، فاطمه گودرزی، حدیث میرامینی و خسرو شهراز ازجمله بازیگران «کاتب اعظم» هستند.
سرانجام سریال: بازار تلهتئاتر در یک دوره داغ بود اما مدت زیادی است به آن توجه نمیشود. همین که «کاتب اعظم» سراغ آن رفت اتفاقی خوب محسوب میشود. ضمن آنکه این اثر در مجموع نمره قبولی میگیرد؛ خاصه آنکه در اقتباس از کتاب هم موفق عمل کرده. کارگردان «کاتب اعظم» گفته: «سعی کردیم میزانسن، همان میزانسنهای عادی و مرسوم تئاتر باشد؛ اما در دکوپاژ و فیلمبرداری، قالب را کمی شکستیم تا برای تماشاگر جذابتر باشد.»
بامداد خمار / 1401| در مرحله پیشتولید
درباره منبع اقتباس: رمان «بامداد خمار» نوشته فتانه حاج سیدجوادی سال 1374 منتشر و تبدیل به یکی از رمانهای پرفروش عامهپسند شد. کتاب زندگی دخترکی نورسیده بهنام سودابه در دوران قاجار را روایت میکند که متعلق به خانوادهای اعیانزاده است اما عشقش به رحیم، شاگرد نجاری فقیر سرنوشت او را تغییر میدهد.
درباره سازندگان: سال 1399 خبر رسید که ابراهیم ایرجزاد سریالی براساس رمان «بامداد خمار» به تهیهکنندگی جواد نوروزبیگی برای شبکه نمایش خانگی خواهد ساخت. حتی گفته شد ساعد سهیلی، مهرداد صدیقیان و سارا رسولزاده با این پروژه قرارداد بستهاند. مدتی بعد ایرجزاد انصراف داد و محمد رحمانیان جایگزین او شد و بازیگران نیز اعلام انصراف کردند. بهمن 1401 گفته شد امیرحسین عسگری «بامداد خمار» را به تهیهکنندگی حسن مصطفوی کارگردانی خواهد کرد.
سرانجام سریال: «بامداد خمار» ویژگیهای کافی (ولو کلیشهای) برای همراه کردن طیفی از مخاطبان را دارد. ضمن آنکه اگر کتاب را خوانده باشید با ما همنظر هستید که اقتباس از آن کار چندان سختی نیست. حاشیه اصلی سریال خبری است که روزنامه سازندگی 28 تیر امسال منتشر کرد و از سرمایهگذاری محمد امامی نوشت: «برخی شنیدهها از بازی علی شادمان و سینا مهراد در این مجموعه حکایت دارد. اینطور که معلوم است «بامداد خمار» اولین تولید امامی در شبکه نمایش خانگی بعد از محکومیتش است.»
زخم کاری / 1400| فیلیمو
درباره منبع اقتباس: فیلمنامه سریال «زخم کاری» براساس کتاب «بیست زخم کاری» نوشته محمود حسینیزاد آماده شد. حسینیزاد در این کتاب داستان چند مرد ثروتمند، مقتدر و بانفوذ را روایت کرده که در شرکتهای مختلف سودده مانند شرکتهای نفتی فعالیتهای گسترده دارند و با کشورهای خارجی معامله میکنند.
درباره سازندگان: محمدحسین مهدویان به اقتضای شرایط سریال و تفاوت آن با اثر مکتوب، فضای روایت و ویژگیهای برخی شخصیتها را تغییر داد که حاصلش شد «زخم کاری». او در این سریال از بازیگرانی چون جواد عزتی، رعنا آزادیور، هانیه توسلی و… استفاده کرد.
سرانجام سریال: نتیجه «زخم کاری» شکست رکورد میزان تماشا در پلتفرم فیلیمو با میانگین ۲۰ میلیون دقیقه تماشا بود. این سریال در طول پخش بحثهای مختلفی ایجاد کرد و در نهایت با کسب جایزه بهترین مجموعه تلویزیونی و جایزه بهترین بازیگر زن درام (رعنا آزادیور) مهر تاییدی دیگر گرفت. موفقیت سریال «زخم کاری» شاهدی است بر اینکه اقتباس در صورت مهیا بودن شرایط، میتواند منجر به اتفاقات ویژه شود. دستاورد دیگر سریال، بالا رفتن فروش رمان در طول پخش این اثر بود. محمدحسین مهدویان این روزها مشغول ساخت فصل دوم سریال با نام «زخم کاری بازگشت» است که بهزودی در فیلیمو منتشر خواهد شد. فیلمنامه فصل دوم به قلم گروهی از نویسندگان، شامل: میلاد نجفی، میلاد اکبرنژاد، اعظم بهروز و علی بحرینی به سرپرستی محمدحسین مهدویان به نگارش در آمده است.
بوم و بانو / 1399| شبکه دو
درباره منبع اقتباس: همین ابتدا یادآور شویم که سریال «بوم و بانو» اشارهای به کتاب «چشمهایش» اثر معروف بزرگ علوی نداشت و به مرور مشخص شد سازندگان نگاهی خاص به آن برای روایت داستان خود داشتهاند. ماجراهای کتاب در دوره رضاشاه اتفاق میافتد و زندگی یک استاد بزرگ نقاشی را روایت میکند.
درباره سازندگان: شعله شریعتی فیلمنامه «بوم و بانو» را نوشت؛ سعید سلطانی کارگردانیاش کرد و مسعود رایگان، دیبا زاهدی، ساغر قناعت، مهدی احمدی و… بازیگرانش بودند.
سرانجام سریال: «بوم و بانو» بهرغم ویژگیهای مثبت نتوانست جایگاهی ویژه پیش مخاطب بهدست آورد. یاسر نوروزی همکارمان در اینباره نوشته است: «بعضی منتقدان ابتدا ردپای «شهرزاد» را در آن پیدا کردند و بعد مشخص شد اصل قصه بهشدت به «چشمهایش» شباهت دارد. هرچند هیچ اشارهای به این اقتباس نشده بود و انصاف هم این بود که دستکم ادای دینی به بزرگ علوی که جزو نسل اول داستاننویسان ایرانی است، صورت گیرد. عوامل سریال به این برداشت از رمان اشارهای نکردند و در مجموع سریال هم بین مردم اقبالی نداشت. واقعیت هم این بود که چطور میشد بعضی صحنههای عاشقانه در «چشمهایش» را در چنین فیلمنامهای جا داد؟ سریالی که قرار است در صداوسیما پخش شود و چندان هم علاقهای به مطرح شدن نام بزرگ علوی ندارد؛ گویا نمیداند که بزرگ علوی جایگاهی باثبات در ادبیات داستانی ایران یافته است.»
حکایتهای کمال / ۱۳۹۸|شبکه دو
درباره منبع اقتباس: کتاب «حکایتهای کمال» اثر محمد میرکیانی مجموعهای پنج جلدی است که نویسنده در آنها به شرح داستانهایی کوتاه در باب سبک زندگی مردم، نوع آداب و رسوم و فرهنگ پذیرفته شده در جامعه دهه چهل و مسائل سیاسی و اجتماعی رایج در آن عصر میپردازد.
درباره سازندگان: یک گروه از نویسندگان شامل سید حسین امیرجهانی،نسیم عرب امیری، آزاده محسنی و کریم خودسیانی بخشی از داستانهای کتاب «حکایتهای کمال» را تبدیل به فیلمنامه کردند و قدرتالله صلح میرزایی آن را ساخت. محمود پاکنیت، شهره لرستانی، حمید ابراهیمی، نگار عابدی، شهرام عبدلی، فلور نظری و … در این سریال اپیزودیک حضور داشتند.
سرانجام سریال: داستانهای کتاب «حکایتهای کمال» برای طیفی از مخاطبان کودک و نوجوان جذابیت دارد. در برگردان سریالی هم برخی با آن همراه شدند اما این اثر در مجموع نتوانست رضایت جمعی مخاطبان را به همراه داشته باشد. فارغ از ضعفها که بخشی از آن به اصل منبع اقتباس برمیگردد، همین که تلویزیون تصمیم به اقتباس گرفت ارزشمند بود که خب این اتفاق دنبالهدار نشده است. کما اینکه پس از پایان پخش قرار بود فصل بعدی سریال ساخته شود اما سال پیش تهیهکننده مجموعه «حکایتهای کمال» در گفتوگو با خبرگزاری مهر بیان کرد :« با توجه به تغییر سن بازیگران نوجوان این سریال دیگر امکان ساخت فصل دوم فراهم نیست.»
مورد ویژه / خاصترینها
سریالهای اقتباسی: در مرور سریالهای اقتباسی نمیتوان چند مورد خاص را از قلم انداخت: «دایی جان ناپلئون» با اقتباس از کتاب ایرج پزشکزاد،«قصههای مجید» با اقتباس از کتاب هوشنگ مرادی کرمانی و «کوچک جنگلی» بر اساس کتاب «مردی از جنگل» نوشته احمد احرار. شاکله «در چشم باد» هم بر اساس رمان «جاده جنگ» شکل گرفت و تبدیل به سریالی موفق شد.
جایگاه: سریالهایی که اشاره شد همچنان جزو آثار موفق محسوب میشوند و مخاطب از تماشای آنها لذت میبرد. ناصر تقوایی «دایی جان ناپلئون» را با دقت و ظرافت خاصی تصویر کرد و به درونمایه طنز و لحن انتقادی رمان ایرج پزشکزاد وفادار ماند. «دایی جان ناپلئون» قصه عشق سعید به لیلا را روایت میکند و در خلال آن از روابط ریاکارانه میان افراد خانواده اشرافی دایی جان نیز پردهبرداری میشود.
غلام حسین نقشینه در نقش دایی جان ناپلئون، پرویز فنیزاده در نقش مشقاسم و دیگر بازیگران سریال عملکردی شگفتانگیر به ثبت رساندند. زندهیاد کیومرث پوراحمد بستر روایت «قصههای مجید» را از کرمان به اصفهان برد چون معتقد بود لهجه این خطه بیشتر به کمک سریال میآید. ماجراهایی که برای مجید رخ میدهد برای چند نسل به یادگار مانده است. حاصل کار بهروز افخمی در «کوچک جنگلی» و مسعود جعفری جوزانی در «در چشم باد» منجر به روایتی متفاوت و ماندگار از حوادث معاصر کشور شده.