
هفت صبح، مرتضی کلیلی | برگی از تاریخ امروزمان را به انورسادات رئیسجمهور مصر اختصاص دادیم؛ ششم اکتبر امسال ۴4سال از ترور رئیسجمهور مصر میگذرد؛ انورسادات در این روز یعنی سال ۱۹۸۱ (1360) توسط گروهی از افسران ارتش در جریان یک رژه نظامی در قاهره به مناسبت هشتمین سالگرد آغاز جنگ اکتبر ۱۹۷۳ بین اعراب و اسرائیل به رهبری مصر، ترور شد. سادات درست در روزی ترور شد که پیروزی خود بر ارتش اسرائیل را در نظر داشت. دو سال قبل از ترورش، انور سادات اولین رهبر عرب بود که با اسرائیل صلح کرد؛ تصمیمی که بسیاری از مصریها و اعراب را خشمگین کرد و منجر به اعتراضات خشونتآمیز علیه او شد. برای همین هم بود که طرفدارانش القابی مثل «قهرمان جنگ و صلح» به خاطر نقشش در جنگ اکتبر و دستیابی به صلح و «غول قهوهای» را به او داده بودند.

از او چه میدانیم؟
محمد انورسادات در ۲۵ دسامبر ۱۹۱۸ (1297 شمسی) در روستای میت ابوالقوم در استان منوفیه مصر متولد شد؛ در خانوادهای فقیر که ۱۴ خواهر و برادر داشت. سادات سال ۱۹۳۸ از آکادمی نظامی قاهره فارغالتحصیل شد. سادات در طول زندگی خود دو بار ازدواج کرد؛ همسرانش اقبال ماضی و جهان سادات بودند؛ سادات که در طول جنگ جهانی دوم، قصد داشت با کمک آلمان، بریتانیاییها را از مصر اخراج کند. او در سال ۱۹۴۲ توسط بریتانیاییها دستگیر و زندانی شد اما دو سال بعد فرار کرد.
در سال ۱۹۴۶، سادات پس از متهم شدن به دست داشتن در ترور وزیر طرفدار بریتانیا، امین عثمان، دوباره دستگیر شد و تا زمان تبرئه شدنش در سال ۱۹۴۸ در زندان ماند. در سال ۱۹۵۰ او به جنبش آزادیبخش ملی پیوست. سادات یکی از رهبران سازمان افسران آزاد بود که در سال ۱۹۵۲ سلطنت مصر را سرنگون کردند. او همچنین از انتخاب جمال عبدالناصر به ریاستجمهوری در سال ۱۹۵۶ حمایت کرد.
ریاستجمهوری و چالشها
سادات مناصب عالیرتبه مختلفی از جمله معاون رئیسجمهور از سال ۱۹۶۴ تا ۱۹۶۶ و دوباره از سال ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۰ را برعهده داشت. او سپس پس از مرگ ناصر در ۲۸ سپتامبر ۱۹۷۰ (1349 شمسی) به عنوان رئیسجمهور موقت منصوب و در ۱۵ اکتبر ۱۹۷۰ در یک همهپرسی عمومی به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد.
او با به دست گرفتن قدرت از سوی کسانی که به عنوان مراکز قدرت - ستونهای رژیم ناصر - شناخته میشدند، با چالشهای قابلتوجهی روبهرو شد و در آنچه در مصر به عنوان «انقلاب اصلاحی» شناخته شد، موفق به سرنگونی آنها شد. اقتصاد مصر نیز پس از جنگ ۱۹۶۷ و شکست ارتش مصر از اسرائیل در شرایط وخیمی قرار داشت و جامعه مصر از تورم و کمبود خدمات اساسی رنج میبرد.
جنگ ۱۹۷۳
ابتکارات صلح مصر نسبت به اسرائیل در اوایل ریاستجمهوری سادات آغاز شد، زمانی که او تمایل خود را برای دستیابی به یک توافق صلحآمیز در صورت بازگرداندن شبهجزیره سینا (که اسرائیل در جنگ ۱۹۶۷ اشغال کرده بود) توسط اسرائیل اعلام کرد. پس از شکست این ابتکار، سادات با هماهنگی سوریه، حمله نظامی را برای بازپسگیری این سرزمین آغاز کرد و بدین ترتیب جنگ اعراب و اسرائیل در ۶ اکتبر ۱۹۷۳ (1352 شمسی) آغاز شد.
ارتش مصر در حمله ششم اکتبر خود به استحکامات به ظاهر نفوذناپذیر اسرائیل در امتداد ساحل شرقی کانال سوئز، غافلگیری تاکتیکی را رقم زد. اگرچه اسرائیل پیشروی مصر برای بازپسگیری شبه جزیره سینا را دفع کرد اما متحمل خسارات سنگینی شد. سادات با افزایش قابلتوجه اعتبار خود به عنوان اولین رهبر عرب که واقعا بخشی از قلمرو خود را از اسرائیل پس گرفت، از این جنگ بیرون آمد. جایگاه بینالمللی او نیز بسیار ارتقا یافت و بسیاری او را یک قهرمان ملی و یک رهبر زیرک میدانستند که عزت ملت عرب را بازگرداند. با این حال، این جنگ صرفا یک اقدام نظامی نبود؛ بلکه راه را برای اقدامات دیپلماتیک بزرگ هموار کرد.
صلح
پس از جنگ، سادات برای دستیابی به صلح در خاورمیانه تلاش کرد. او در ۱۹ و ۲۰ نوامبر ۱۹۷۷ سفری تاریخی به سرزمینهای اشغالی داشت و طی آن به اورشلیم سفر کرد تا طرح صلح خود را به کنست اسرائیل ارائه دهد. این سفر منجر به مجموعهای از تلاشهای دیپلماتیک شد که سادات با وجود مخالفت شدید اکثر جهان عرب و اتحاد جماهیر شوروی، آنها را ادامه داد. جیمی کارتر، رئیسجمهور ایالات متحده، میانجی مذاکرات بین سادات و مناخیم بگین بود که منجر به امضای پیمان کمپ دیوید در ۱۷ سپتامبر ۱۹۷۸، یک توافق اولیه صلح بین مصر و اسرائیل شد. سادات و بگین در سال ۱۹۷۸ جایزه صلح نوبل را دریافت کردند و مذاکرات سیاسی مداوم آنها منجر به امضای پیمان صلح در ۲۶ مارس ۱۹۷۹ بین مصر و اسرائیل شد.
نارضایتی و ترور
در حالی که محبوبیت سادات در غرب افزایش یافته بود، در مصر به دلیل مخالفت داخلی با پیمان، وخیمتر شدن بحران اقتصادی و سرکوب مخالفان توسط سادات، به شدت کاهش یافت. در سپتامبر ۱۹۸۱، سادات سرکوب امنیتی گستردهای را علیه مخالفان خود آغاز کرد و بیش از ۱۵۰۰ نفر از طیفهای سیاسی مختلف را زندانی کرد. ماه بعد، سادات در رژه نظامی روز نیروهای مسلح در ۶ اکتبر ۱۹۷۳ توسط اعضای جنبش جهاد اسلامی مصر با پرتاب دو نارنجک و شلیک مسلسل و اصابت مستقیم تیر به سرش ترور و به قتل رسید.
روابط میان خاندان پهلوی و سادات
محمدرضا پهلوی برخلاف رابطه نهچندان خوبش با کشورهای عربی، با سادات رابطه خوب و صمیمانهای داشت؛ زیرا در زمان سادات بود که این کشور به سمت بلوک غرب حرکت کرد و میانجی افزایش این تعاملات با غرب شاه بود تا جایی که شاه یک میلیارد دارایی مملکت را در قالب وام و کمک اقتصادی در اختیار سادات گذاشت. برای همین ارادت سادات به پهلوی بود که آقای رئیسجمهور ۲۶ دی ۱۳۵۷در پناه دادن به شاه درنگ نکرد و در روزهای پایانی عمر محمدرضا پذیرای او و خاندان پهلوی در مصر بود.






