مرور کارنامه بازیگری باران کوثری از دهه هفتاد تاکنون

روزنامه هفت صبح، مرجان فاطمی| باران کوثری از جمله بازیگرهای پرکار سینماست. او از پنج سالگی تا به حال در حدود شصت فیلم سینمایی حضور پیدا کرده و اخیرا در شبکه نمایش خانگی هم بسیار پرکار شده است. یکی از مهمترین ویژگیهای کوثری تلاش برای ایفای نقشهای کاملا متفاوت با گریمهای جدید است. وقتی به کارنامهاش نگاه میکنیم خیلی کم پیش میآید به نقشهایی برسیم که شباهتهای زیادی بههم دارند.سعی میکند در هر نقش جدید، یا با گریم یا شیوه بازی، تفاوت ا یجاد کند.
او دو سال پیش در فیلم «بیهمه چیز» به کارگردانی محسن قرائی، در نقش یک روستایی بازی کرد. دختری نازیبا به نام نوری که تنها دلخوشیاش یک گاو بود. سال گذشته در سریال «ملکهگدایان» او را در نقش یکی از سردستههای گدایان دیدیم. دختری که تلاش میکرد زندگی بچههای کار به جاهای بد کشیده نشود. در دو سریال «آفتابپرست» و «شبکه مخفی زنان» هم در چهار نقش مختلف بازی کرده.
در «آفتابپرست» نقش یک خبرنگار را دارد و در «شبکه مخفی زنان» در سه نقش پروین اعتصامی، وارتو طریان و ایراندخت تیمورتاش حضور دارد. او در مصاحبهای گفته که دلش میخواهد مدام با نقشهایش چالش داشته باشد و یک نقش معمولی و تکراری ساده نه برایش جذابیتی دارد و نه راضیاش میکند. در این پرونده مروری داریم بر مهمترین نقشهای کارنامه این بازیگر و مهمترین اتفاقهایی که از سر گذرانده است.
باران کوثری از ابتدای دهه هفتاد به همراه مادرش رخشان بنیاعتماد وارد سینما شد و از جمله بازیگرانی است که از کودکی وارد این عرصه شد و بازیگری را تجربه کرده. او در تمام این سالها با اکثر کارگردانهای مهم همکاری داشته و با بعضی از آنها بیش از یک فیلم و سریال کار کرده است. تعداد آثار مطرح کارنامه کوثری بالاست و بارها نامش در فهرست نامزدها و برگزیدههای جشنوارههای مختلف قرار گرفته. در این بخش روی ده اثر مهم کارنامه این بازیگر دست گذاشتهایم و در هر مورد درباره ویژگیهای نقش، اهمیت فیلم، موفقیت بازیگر در ایفای نقش و بهطور کلی اهمیت اثر در کارنامه کارگردان نوشتهایم و موفقیتهای آن را در جشنوارههای مختلف ایرانی و بینالمللی بررسی کردهایم.
مروری بر ۹ فیلم سینمایی و یک سریال تلویزیونی با بازی باران کوثری از دهه هفتاد تاکنون؛ آثاری که جزو شاخصترینهای کارنامه بازیگری او به حساب میآیند
زیر پوست شهر| رخشان بنیاعتماد| ۱۳۷۹ / نام نقش: محبوبه
ویژگی نقش: این اولین نقش مهمی بود که باران کوثری در جایگاه یک نوجوان بازی کرد. پیش از این در نقش کودک در فیلمهای مختلف حضور داشت اما اینبار نقشی مهم و دارای هویتی مستقل برایش در نظر گرفته شده بود. اهمیت محبوبه از این جهت بود که به واسطه او میتوانستیم ظلمی که به دختر همسایه روا میشود را دریابیم. او درحالی که کنار دختر همسایه بغلی جذابیتهای دوران نوجوانی را تجربه میکرد ناگهان در همان سن و سال با واقعیت تلخ جامعه مواجه میشد. فرار دوستش و قرار یواشکی و مواجه شدن با پلیس، نقطهای برای تحول شخصیت او از نوجوانی به جوانی بود و یا شاید پایان دوران خوشی را برایش رقم میزد.
ماجرا چه بود: رخشان بنیاعتماد در این فیلم توأمان روی مسئله فقر مالی و فرهنگی دست گذاشته بود و اوضاع و احوال خانوادهای را در آستانه انتخابات مورد توجه قرار داده بود. خانوادهای که هرکدام از اعضای آن برای پیشرفت تلاش میکردند اما راهی به جایی نداشتند. فیلم از زنانی میگفت که یا تحت سلطه بودند یا نقشی در تصمیمگیری نداشتند و یا مجبور بودند با وجود ناملایمات و تحقیرهایی که میشوند بایستند و زندگی را ادامه دهند. بنیاعتماد سالها بعد در یکی از اپیزودهای فیلم «قصهها» سرنوشت شخصیتهای این فیلم را پیشرویمان گذاشت.
میزان موفقیت: «زیر پوست شهر» یکی از مهمترین فیلمهای رخشان بنیاعتماد است و هنوز هم تماشای آن جذابیت دارد. این فیلم در جشنوارههای مختلف جهانی مثل جشنواره فیلم مسکو، جشنواره کارلوی واری و … مورد توجه قرار گرفت و در جشن خانه سینما هم تقدیر شد. باران کوثری برای این فیلم جایزهای نگرفت.
رقص در غبار| اصغر فرهادی| ۱۳۸۱ / نام نقش: ریحانه
ویژگی نقش: بعد از چند همکاری مختلف با رخشان بنیاعتماد باران کوثری برای اولین بار با بازی در فیلم «رقص در غبار» همکاری با کارگردانی جز مادرش را تجربه کرد. «رقص در غبار» اولین تجربه کارگردانی اصغر فرهادی در سینما بود. نقش اصلی فیلم پسری به نام نظر بود و باران کوثری نقش نامزد او ریحانه را بازی میکرد. ریحانه در محلهای فقیرنشین در حومه شهر روزگار میگذراند و مادرش فرد خوشنامی نبود. ریحانه خجالتی بود و نه میتوانست از حقش دفاع کند و نه مقابل تصمیم نظر بایستد. برای همین هم وقتی نظر تصمیم میگرفت به خاطر بدنامی مادرش از او جدا شود پذیرفت.
ماجرای فیلم: محور اصلی داستان نظر بود که با وجود علاقه بسیار زیادش به ریحانه نمیتوانست زیر بار وصلت با خانوادهای برود که پشت سرشان حرف است. نظر قصد داشت ریحانه را طلاق دهد اما مهریهاش را تمام و کمال پرداخت کند با این حال وضع مالی خودش از ریحانه بدتر بود و آه در بساط نداشت برای همین هم تلاش میکرد هرطور شده با هر زحمتی پول به دست بیاورد. او در مسیر به دست آوردن این پول با مردی مارگیر روبهرو میشد که در همراهی با او به شناختی جدید از زندگی میرسید.
میزان موفقیت: «رقص در غبار» به عنوان اولین فیلم فرهادی با استقبال زیادی در جشنوارههای ایرانی و خارجی مختلفی روبهرو شد اما این اقبال بیشتر از همه متوجه اصغر فرهادی بود. کوثری نقش چندان زیادی در این فیلم نداشت اما در همین مدت کوتاه توانسته بود به خوبی از پس نقش بربیاید اما بازیاش جایزهای در بر نداشت.
خوابگاه دختران | محمدحسین لطیفی | ۱۳۸۲ / نام نقش: رویا
ویژگی نقش: باران کوثری در «خوابگاه دختران» نقش دختر نترسی به اسم رویا را بازی میکرد که دلش میخواست لیدر باشد و شرایط را سروسامان دهد. در ماجراهای خانه ترسناک و خاطراتی که از وجود جن در این خانه میگفتند او تنها کسی بود که جدی نمیگرفت و میخواست ثابت کند چنین ماجرایی نیست و اصلا نباید باورش کرد. با این حال بین همه فقط او بود که وقتی لباس عروسی پوشید درگیر ماجرای سرایدار آن خانه شد و بالاخره هم ماجرای اصلی را کشف کرد.
ماجرای فیلم: فیلم «خوابگاه دختران» به کارگردانی محمدحسین لطیفی و براساس فیلمنامه ایرج طهماسب نوشته شد و در عین متعلق بودن به ژانر وحشت، حالوهوای کمدی آثار طهماسب را هم داشت. ماجرای فیلم درباره چند دختر بود که با شور و شعف به دانشگاه میرفتند اما به خاطر آماده نبودن خوابگاه دانشجویی مجبور میشدند به صورت موقت در خانهای نزدیکی خرابهای زندگی کنند. خرابهای که به گفته اهالی محله جن دارد. آنها که به جن و روح باور ندارند اما کمکم با بروز اتفاقهایی که اطرافشان رخ میداد به نحوی درگیر ماجراهایی میشدند که نمیتوانستند بیتفاوت بمانند.
میزان موفقیت: «خوابگاه دختران» یکی از معدود فیلمهای موفق ایرانی در ژانر وحشت است. شاید الان بعد از گذشت سالها فیلم درجه یکی به حساب نیاید اما در ابتدای دهه هشتاد و با حال و هوای آن زمان توانست پای مخاطبان فراوانی را به سینماها باز کند. «خوابگاه دختران» فیلم درجه یکی در کارنامه محمدحسین لطیفی نبود و طبیعتا نه جایزهای برایش داشت و نه برای بازیگرانش افتخاری به دست آورد.
خون بازی | رخشان بنیاعتماد | ۱۳۸۵ / نام نقش: سارا
ویژگی نقش: باران کوثری در فیلم «خونبازی» نقش دختر معتادی به اسم سارا را بازی میکرد. باران کوثری برای این چهرهاش را تغییر داده بود و او را با موهای بسیار کوتاه و ابروهایی کمپشت و چشمهایی گود رفته میدیدیم. از ابتدای فیلم با تلاش سارا برای خرید مواد و تحقیر شدن خودش و مادرش توسط فروشندهها روبهرو میشدیم و بعد از آن شاهد تلاشهای سارا برای قانع کردن مادرش برای مصرف. کوثری برای قرار گرفتن در قالب یک معتاد به هیچوجه زیادهروی نکرده بود و در هیچ نقطهای حس نمیکردیم با الگوی کلیشهای زن معتاد در فیلمها و سریالها مواجهیم. او بیشتر سعی کرده بود روی تندخویی و رفتار عصبی معتادها تمرکز کند و چنین تصویری از خودش در فیلم بسازد.
ماجرای فیلم: ماجرای فیلم درباره رابطه یک مادر و دختر بود. مادر و دختری که در جادهای به سمت شمال باهم همراه میشدند. مادر با تمام وجود تلاش میکرد دخترش را از اعتیاد نجات دهد و به خانه بخت بفرستد. قرار بود نامزد دختر به زودی برگردد ایران تا مراسم ازدواجشان را برگزار کنند و در این مدت زمان کوتاه مادر خودش را به هر دری میزد تا وضعیت را سروسامان دهد.
میزان موفقیت: «خونبازی» جزو مهمترین فیلمهای کارنامه رخشان بنیاعتماد بود و باران کوثری هم یکی از بهترین بازیهایش را در آن به نماش گذاشت. کوثری در جشنواره بیستوپنجم برای این فیلم به صورت مشترک با «روز سوم» سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن را گرفت و دیپلم افتخار بخش مسابقه بینالملل فجر هم نصیبش شد. کوثری در یازدهمین جشن خانه سینما هم برنده تندیس بهترین بازیگر نقش اول زن شد.
صاحبدلان| محمدحسین لطیفی| ۱۳۸۵/ نام نقش: دینا
ویژگی نقش: دینا نوه سیدخلیل صحافزاده بود و با اینکه ظاهری مذهبی داشت اما تنها اصولی را میپذیرفت که میتوانست از دریچه منطق خودش با آنها روبهرو شود. او تفاوت زیادی با پدربزرگش داشت و زیر بار این مسئله نمیرفت که قرآن موردنظر ویژگیهای خاصی دارد و معتقد بود آن هم قرآنی معمولی مثل بقیه است. با این حال سعی میکرد هرطور شده درباره آن تحقیق کند و پشت پدربزرگش بایستد. کوثری برای اینکه بتواند رفتار و منش یک دختر محجبه را تقلید کند مدتها تمرین کرده و خودش گفته به تکتک رفتارهای دخترهای چادری دقت میکرده. بخش مهمی از باورپذیری نقش از دیدگاه کوثری رابطه صمیمانهای بوده که با حسین محبوب پشت صحنه داشته به طوری که به او بابا محجوب میگفته و سعی میکرده او را با ویژگیهای خلیل صحافزاده باور کند.
ماجرای سریال: داستان درباره دو برادر به نام خلیل و جلیل است که به خاطر تفاوت دیدگاه باهم اختلاف دارند. خلیل مردی مومن است و برادر کوچکترش جلیل برخلاف او فردی بیاعتقاد است و از طریق کلاهبرداری به ثروت زیادی رسیده. خلیل در شب اول ماه رمضان خواب عجیبی میبیند و فردای آن روز فردی یک قرآن و قدیمی برای صحافی کردن پیش او میآورد. خلیل با الهاماتی که در خوابش به او شده تصمیم میگیرد جلیل را هدایت کند و …
میزان موفقیت: صاحبدلان یکی از موفقترین سریالهای رمضانی تلویزیون و یکی از بهترینهای کارنامه محمدحسین لطیفی است. این سریال در بازپخش هم با استقبال زیادی روبهرو میشود. همچنین در کارنامه باران کوثری هم جایگاه ویژهای دارد. کوثری برای این سریال در دهمین جشن حافظ نامزد جایزه شد.
روز سوم | محمدحسین لطیفی | ۱۳۸۵/ نام نقش: سمیره
ویژگی نقش: باران کوثری در «روز سوم» در دو موقعیت بسیار سخت قرار گرفته است. از یک طرف باید نقش دختری که پایش را گچ گرفتهاند بهخوبی ایفا کند و از طرف دیگر بخش مهمی از فیلم محصور در یک گودال است. با این حال نگرانیها، گرسنگی، خستگی، درد، ترس و درماندگی را بسیار درجه یک از آب درمیآورد. مواجهه او با نامزد سابقش و درگیری عاطفه و ترس توامان او از جمله نکات درخشان بازیاش به حساب میآید. نکته دیگر اینکه فیلم براساس داستانی واقعی ساخته شده و کوثری سعی کرده در تمام این موارد به واقعیتها هم پایبند بماند.
ماجرای فیلم: «روز سوم» درباره آخرین روزهای مقاومت در بخش غربی خرمشهر در سال ۱۳۵۹ است. درحالی که مردم درحال مقاومت هستند دختری به نام سمیره پاهایش شکسته و نمیتواند فرار کند. برادرش رضا تصمیم میگیرد موقتا سمیره را در گودالی داخل حیاط مخفی کند تا شب بیاید و نجاتش دهد. در این بین خواستگار قبلی سمیره که به جمع نیروی نظامی عراق پیوسته به عنوان یک فرمانده عراقی به این منطقه میآید و خانه رضا و سمیره را اشغال میکند. برادرش برمیگردد تا او را نجات دهد اما موفقیتی به دست نمیآورد و شهید میشود نهایتا فقط سمیره از ماجرا جان سالم به در میبرد.
میزان موفقیت: کوثری سال ۱۳۸۵ دو فیلم در جشنواره داشت. یکی «خونبازی» و دیگری «روز سوم» او برای بازی در هردو این فیلمها به صورت مشترک سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن را گرفت. این فیلم هم مهمترین فیلم محمدحسین لطیفی به حساب میآید و هم نقطه عطف مهمی در کارنامه کوثری است.
بغض | رضا درمیشیان | ۱۳۹۰/ نام نقش: ژاله
ویژگی نقش: ژاله شخصیتی دوگانه دارد. ابتدای فیلم او را به عنوان دختری همراه که حاضر است برای حامد هرکاری انجام دهد میبینیم اما از یک جایی به بعد وقتی کیف پولها را به دست میگیرد و دیگر خبری از او نمیشود احساس میکنیم توسط او رودست خوردهایم. درواقع کارگردان کاری کرده که این شخصیت ابتدای امر بتواند مخاطبانش را کامل با خودش همراه کند و بعد اجازه میدهد به همراه حامد به او شک کند و این شک را تا پایان مدام درونش تقویت شود.
ماجرای فیلم: فیلم درباره دختر و پسری به نام حامد و ژاله است که به خاطر شرایط سخت زندگی تن به مهاجرت دادهاند. کار حامد کشیدن نقاشیهای گرافیتی روی دیوار است. فیلم ساختار خطی ندارد و حامد و ژاله تصمیم میگیرند از مغازه عموی حامد دزدی کنند. بعد از دزدی ماجراهایی رخ میدهد که ما به صورت مجزا با زندگی آنها پیش میرویم البته بخش مهمی از فیلم با حامد همراه میشویم در پایان هم ماجرا را از نقطه نظر ژاله میبینیم. درکل با دو روایت روبهرو هستیم. در روایت اول، حامد را میبینیم؛ مجردی نمیتواند وارد دیسکو شود. او برای رفتن به داخل دیسکو با ژاله آشنا میشود و این آغاز رابطه عاشقانه آنهاست. در روایت دوم، هشت ساعت سرنوشت ساز زندگی حامد و ژاله در آخرین ساعات حضورشان در استانبول که دست به سرقت از مغازه عموی حامد میزنند را شاهد هستیم و…
میزان موفقیت: بغض در سیامین جشنواره فیلم فجر مورد استقبال منتقدان و نویسندگان سینمای ایران قرار گرفت اما با اینحال از داوری و بخش مسابقه اصلی این جشنواره کنار گذاشته شد.
کوچه بینام | هاتف علیمردانی | ۱۳۹۴/ نام نقش: محدثه
ویژگی نقش: محدثه دختری بود که در خانوادهای مذهبی و سنتی پایین شهر که بین زندگی سنتی و مدرن گیر افتاده بود. نه میتوانست از خانواده بکند و جدا شود و نه میتوانست مثل آنها فکر کند و ظاهرش را مطابق میل آنها پیش ببرد. یک جور وصله ناجور بود که زیاد رفتار و عقایدش با سایر اعضا مطابقت نداشت. برای رسیدن به پول و بیرون آمدن از آن محله دست به هرکاری میزد. به راحتی گول میخورد و با کوچکترین هدیهای خوشحال میشد. باران کوثری با گریم و لباسها و شیوه صحبت کردنش کاری کرد که میتوانستیم تضادهای این شخصیت را به طور کامل درک کنیم.
ماجرای فیلم: داستان درباره زندگی دو خانواده سنتی در یک خانه قدیمی بود. خانوادهای با یک رازسرپوشیده که بالاخره با یک اتفاق مهر و مومش باز میشد و همه چیز میریخت به هم. محدثه به عنوان شخصیت موثر این فیلم اتفاقا ارتباط مستقیمی به راز موردنظر نداشت اما اهمیت حضورش از این جهت بود که هم نمود بیرونی اضمحلال این خانواده را به تصویر میکشید و هم مادر مذهبی فیلم در پایان و بعد از گذراندن تمام اتفاقها با او و ظاهرش به صلح میرسید و میتوانست او را پذیرد.
میزان موفقیت: یکی از مهمترین نقشهای کارنامه باران کوثری بود و در جشنواره سیوچهارم با استقبال زیادی روبهرو شد. کوثری برای این فیلم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را از این جشنواره گرفت. علاوه بر اینها در جشن خانه سینما و جشن انجمن منتقدان آن سال هم تندیس بهترین بازیگر نقش اول زن به این بازیگر رسید.
عرق سرد| سهیل بیرقی | ۱۳۹۶/ نام نقش: افروز
ویژگی نقش: باران کوثری در فیلم «عرق سرد» نقش یک زن قهرمان فوتسال را داشت. او سالها زحمت کشیده بود و تلاش کرده بود و حالا به خاطر اینکه همسرش اجازه سفر به او نمیداد نمیتوانست در مسابقات جهانی شرکت کند. افروز برای اینکه بتواند در این مسابقهها حضور داشته باشد دست به هرکاری میزند حتی راضی به سازش با همسرش میشود اما فایدهای ندارد. یکی از نکات مهم بازی کوثری در این فیلم کاهش وزن چشمگیر اوست. کوثری در مصاحبهای گفته که برای ایفای این نقش در مدت زمان دو ماه، ۲۲ کیلو وزن کم کرده و با تمرینهای خیلی زیاد خودش را به استایل یک قهرمان فوتسال نزدیک کرده است.
ماجرای فیلم: فیلم «عرق سرد» درباره یک اتفاق واقعی است. خود سهیل بیرقی هم گفته که آن را برمبنای خبری که در روزنامه خوانده ساخته است. ماجرا از این قرار است که افروز اردستانی کاپیتان تیم ملی فوتسال زنان ایران با گلزنی در تیم ملی برای اولینبار به فینال بازیهای آسیایی راه پیدا میکند و عازم مالزی میشود اما در فرودگاه درمییابد که توسط شوهرش، یاسر شاهحسینی که مجری برنامههای خانوادگی و مذهبی تلویزیون است ممنوعالخروج شده است. افروز به هر دری میزند تا مجوز خروج بگیرد اما نه شوهرش راضی میشود و نه قانون پشت او میایستد نهایتا تصمیم میگیرد طور دیگری از شوهرش انتقام بگیرد.
میزان موفقیت: باران کوثری برای بازی در عرق سرد از جشنواره سیوششم فیلم فجر نامزد دریافت سیمرغ شد و در جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی، دیپلم افتخار گرفت. «عرق سرد» به طور کلی فیلم مهم و قابل تأملی بود.
بیهمهچیز | محسن قرائی | ۱۳۹۹/ نام نقش: نوری
ویژگی نقش: فیلم «بی همهچیز» براساس نمایشنامه «ملاقات بانوی سالخورده» نوشته فردریش دورنمات ساخته شده اما نقش نوری معادلی در نمایشنامه ندارد و توسط خود فیلمنامهنویسان اضافه شده است. بازی باران کوثری یکی از نکات مهم و مثبت فیلم است. او برای این نقش کاملا قید زیبایی را زده و با گریمی بسیار زشت در نقش دختر فقیری بازی کرده که تمام دلخوشی و زندگیاش به یک گاو بند است و وقتی گاوش را جلوی لیلی سر میبرند دیگری چیزی برای از دست دادن ندارد. خودش برای انتقام از امیر به میدان میآید. او با همان ظاهر و سرووضع نامناسب وقتی در کنار لیلی قرار میگیرد و اعتراضش را مطرح میکند با محبت و حمایت او مواجه میشود و از همان ابتدا به تیم او میپیوندد تا انتقام خودش را از امیر بگیرد. اهمیت نقش از این جهت که او یک روستایی ساده است اما به لحاظ داستانی، نمونهای از مردم روستا در نظر گرفته شده. مردمی که با وضعیت سخت اقتصادی زندگی میگذرانند و یک گاو میتواند برایشان اهمیت زیادی داشته باشد.
ماجرای فیلم: بعد از لو رفتن ماجرای عشقوعاشقی امیر و لیلی در سالها قبل، لیلی مجبور میشود درحالی که باردار است از روستا برود. امیر به لحاظ جایگاهی که در روستا دارد مسئولیت نوزاد را به عهده نمیگیرد و زندگی جدیدی برای خودش دستوپا میکند. حالا بعد از سالها درحالی که لیلی به زنی ثروتمند تبدیل شده به روستا برمیگردد تا انتقام بیمهری امیر و مردم روستا را بگیرد.
میزان موفقیت: باران کوثری در ایفای نقش نوری بسیار قدرتمند ظاهر شد و همه یک جورهایی انتظار داشتند سیمرغ بگیرد اما نامش در فهرست نامزدهای نقش مکمل زن جشنواره سیونهم هم نبود.