گفتگوی اختصاصی با خانواده قربانیان حادثه آتشسوزی کمپ لنگرود
روزنامه هفت صبح، فاطمه شیخ علیزاده | جنایتی که بامداد 12 آبانماه امسال، زمانی که همه مراجعین یک کمپ ترک اعتیاد در حوالی لنگرود در خواب بودند رقم خورد واقعا وحشتناک است. شعلههای آتش به جان جوانانی افتاد که به امید رسیدن به روزهای روشنتر در زندگیشان با پای خود به کمپ «اولین گام رهایی» رفته بودند. ماجرایی که در ابتدا عنوان شد سرایت آتش بخاری به پرده در کمپ عامل آن بوده و ساعات پایانی روز چهارشنبه 17 آبان مشخص شد آتش زدن کمپ عمدی بوده است.
ساعت حدود 5 صبح آن روز، اهالی روستای کلیدبر واقع در بخش کومله شهرستان لنگرود، متوجه دود غلیظی شدند که از محل کمپ ترک اعتیاد بالا میرفت و وقتی خودشان را به پشتبامهای خانهشان رساندند تا متوجه شوند چه اتفاقی افتاده است؛ شعلههای آتش مهیب را دیدند که از پنجرههای این کمپ زبانه میکشید.
همه میدانستند که مسئولان کمپ، شبها در کمپ را قفل کرده و به خانهشان میروند تا مراجعین نتوانند از آنجا خارج شوند و مدت زمان لازم را در کمپ بگذرانند.همین کافی بود که سراسیمه با نیروهای آتشنشانی و اورژانس تماس بگیرند تا کمکرسانی به افراد محبوس در محل کمپ هرچه سریعتر آغاز شود.
اگرچه حتی یکی از همسایههای کناری کمپ سعی میکند با پتک قفل را بشکند تا معتادان گرفتار در آتش را نجات دهد اما موفق نشده و خودش هم دچار سوختگی میشود. خبر وقوع آتشسوزی به خانواده معتادین بستری شده در کمپ هم رسیده بود و در ساعتهای ابتدایی روز حادثه، در نزدیکی محل کمپ جای سوزن انداختن نبود.
افراد حاضر در کمپ یکییکی توسط امدادگران بیرون کشیده میشدند و این در حالی بود که عدهای از آنها قبل از رسیدن نیروهای امدادی زندهزنده سوخته و جان باخته بودند.افرادی که هنوز نیمه جانی در بدن داشتند هم به سرعت به بیمارستان منتقل شدند تا اقدامات درمانی لازم برای مداوای آنها صورت بگیرد. در اولین فرضیه مطرح شده در علتیابی وقوع حریق گفته شد که شعلههای بخاری نفتی به پرده سرایت کرده و سبب بروز این فاجعه شده است.
آتشسوزی عمدی بود
هر چند تمام این انتقادات پر بیراه هم نبود اما زمانی که علت اصلی آتشسوزی مشخص شد، ورق در گمانهزنیها برگشت. کارشناسان سازمان آتشنشانی، تحقیقات و بررسیهای لازم برای یافتن علت اصلی آتشسوزی را آغاز کردند و سرانجام اعلام شد که کانون وقوع حریق در محلی دورتر از بخاری نفتی بوده و آتشسوزی عمدی تشخیص داده شد.سرانجام در حالی که سه روز از خاکسپاری قربانیان میگذشت، کارآگاهان پلیس آگاهی موفق به شناسایی و دستگیری متهم پرونده شدند.
عامل آتشافروزی مرگبار در کمپ لنگرود کیست؟
متهم این پرونده جوانی 28ساله به نام «م.ص» اهل شهرستان املش(واقع در استان گیلان در 16 کیلومتری لنگرود) است که بعد از آتشافروزی عمدی در حالی که احتمال میداد راز این جنایت فاش شده و او تحت تعقیب قرار گیرد، از املش به رودبار رفت و قصد فرار به جایی خارج از استان را داشت تا در چنگال قانون اسیر نشود.اما رد او در شهرستان رودبار زده شد و همان جا شناسایی و دستگیر شد. او بعد از دستگیری به آتشافروزی مرگبار اعتراف کرد و گفت علت این اقدام جنایتکارانه اختلاف شخصی او با مسئولان کمپ بوده است.
او به شغل صافکاری مشغول بوده است. بعد از اینکه هویت این فرد مشخص شد، اهالی روستاهای اطراف لنگرود که در تمام این روزها داغدار و عزادار از دست دادن جوانان روستاها بودند، از روی خشم و عصبانیت به خانه پدری «م.ص» واقع در یکی از محلههای املش هجوم بردند اما با اقدام به موقع ماموران پلیس، آرامش و امنیت در شهر املش برقرار شد.
حالا حرف و حدیث بین روستاییان زیاد است. مثلا عدهای میگویند که این جوان قبلا به همراه دو نفر از مسئولان کمپ، زیرخاکی پیدا کرده بوده بعد در تقسیم غنائم با همدیگر اختلاف پیدا کردند و باعث شد که متهم از این دو کینه به دل گرفته و برای انتقامجویی دست به چنین جنایتی زد.
گفتههای افراد محلی درباره عامل آتشافروزی
در این میان یکی از اعضای شورای روستای مریدان؛ روستایی که در نزدیکی محل حادثه قرار دارد و دو نفر از جوانان آن در این حادثه جان باختهاند به خبرنگار هفت صبح میگوید:«آنطور که تا این لحظه متوجه شدیم این است که این فرد از افرادی است که قبلا به خاطر اعتیاد خود در کمپ ترک اعتیاد اولین گام رهایی مدتی بستری بوده است.
سپس ادعا کرده که با او سختگیری و بدرفتاریهایی شده بود برای همین مسئولان کمپ را تهدید کرده و گفته بود از اینجا که بیرون بروم، کمپ را به آتش میکشم.مدتی بعد هم تصمیم خود را عملی کرد!»مطابق آخرین آمار اعلام شده تاکنون 35 نفر از افراد بستری شده در این کمپ جان خود را از دست دادهاند که 32 نفر آنها در همان ابتدای وقوع حادثه جان باختند و 3 نفر دیگر از مصدومان این حادثه بودند که بهرغم تلاش کادر درمان برای نجات جانشان،سرانجام تسلیم مرگ شدند.
مرگ مجنون در آتشسوزی کمپ
افشین یکی از قربانیان این جنایت هولناک است.او 34 سال داشت و دختر 14سالهاش حالا یک هفته است که در غم از دست دادن پدرش ماتم زده است.آه غلیظی بر سینه پدر افشین مینشیند و در گفتوگو با خبرنگار هفت صبح میگوید:«ساعت حدود 7 صبح روز حادثه با ما تماس گرفته و گفتند کمپ ترک اعتیادی که افشین در آنجا بستری بود آتش گرفته است.
سریع خودم را به محل کمپ رساندم.آتش تقریبا خاموش شده بود و جای سوزن انداختن نبود.صحنه خیلی دردناکی بود.پشت سر هم از داخل کمپ جنازه بیرون میکشیدند که اصلا معلوم نبود جسد متعلق به چه کسی است.حدود 45دقیقه در آن دقایق تلخ و کشنده آنجا بودم و بعد به امید اینکه پسرم را زنده و سالم بین مصدومان ببینم به بیمارستان رفتم اما آنجا نبود.
میگفتند تعدادی از مصدومان به رشت منتقل شدهاند و امیدوار بودم که آنجا باشد اما نامش نبود.گفتند برای پیگیری باید به پلیس آگاهی برویم.آنجا هم از ما خواستند آزمایش دیانای بدهیم. بالاخره بعد از طی روال قانونی سه روز پیش بود که جسد پسرم را تحویل گرفتیم و به خاک سپردیم.»پدر افشین در ادامه میگوید:
«بعد از اینکه زندگی افشین با همسرش به بنبست خورد او به اعتیاد روی آورد.آنها از خیلی سال قبل لیلی و مجنون بودند اما مشکلاتی بین آنها پیش آمد که باعث جداییشان شد که همین باعث شد روح و روان پسرم به هم ریخت.افشین اعتیادش را ترک کرده بود.چند بار در کمپ بستری شد و دو هفته قبل از حادثه هم باز به آنجا رفت.او برای کمک به افراد بستری و شرکت در کلاسها بود که ارتباطش را با کمپ قطع نکرده بود.»
عمدی بودن ماجرا قابل تصور نیست
آرمان نام یکی دیگر از قربانیان این حادثه است.او 34ساله و مجرد بود و چند بار برای ترک اعتیاد تلاش کرده بود.برادر او به خبرنگار هفت صبح میگوید:«برادرم دو یا سه دوره برای ترک اعتیادش در کمپ بستری شد.بار اول حدود 40روز آنجا بود و بعد مرخص شد.وقتی به خانه آمد دوباره لغزش کرد و همین باعث شد که بار دیگر او را به کمپ فرستادیم.
قرار بود این بار مدت کوتاهی در کمپ بماند و بعد او را به بیمارستان روانی ببریم چون مصرف زیاد شیشه باعث شده بود که تعادل روانی نداشته باشد.»برادر آرمان در ادامه درباره هزینههای کمپ میگوید:«بار دوم که برادرم را به کمپ بردیم یک میلیون و سیصد هزار تومان در همان روز اول از ما پول گرفتند و قرار شد دو میلیون تومان دیگر هم بپردازیم.اما حالا به تنها چیزی که فکر نمیکنم این هزینههاست…»
برادر آرمان در مورد متهم دستگیر شده میگوید:«شنیدهایم که فردی را دستگیر کرده و آن متهم گفته چون قبلا در کمپ او را اذیت کردهاند دست به این اقدام زده است.گفته بود به من تاید و ریکا میدادند و مجبورم میکردند آنها را بخورم.اما پذیرش اینکه فردی بهخاطر عصبانیت خودش دست به چنین جنایتی بزند برای من ممکن نیست. اگر این فرد در کمپ بوده حتما میدانسته که مسئول کمپ شبها در خانهاش میخوابد و در را هم روی افراد بستری شده قفل میکند.پس اگر میخواست از مسئول کمپ انتقام بگیرد چرا جان او را آسوده گذاشت و به جان امثال برادر من رحم نکرد؟»
دو قربانی از یک خانواده
یکی از اعضای شورای روستا در این حادثه هم پسردایی خود را از دست داده است و هم خواهرزادهاش را. ابراهیم 34 ساله اهل روستای مریدان نام خواهرزاده اوست که در این آتشسوزی جان خود را از دست داده است و یوسف 32 ساله هم نام پسرداییاش.
ابراهیم چند سال قبل به دام اعتیاد افتاد و همین باعث شد که همسرش از او جدا شود.بعد از اینکه زندگی او به جدایی ختم شد، خانوادهاش به او کمک کردند که اعتیادش را ترک کند چون آنها افراد آبروداری هستند و در خانوادهشان جز ابراهیم کسی به دام اعتیاد گرفتار نبود.
یوسف هم چند سالی میشد که گرفتار اعتیاد بود.پدرش فوت کرده بود و مادرش بیمار و ناتوان است.او با مادرش و یک خواهرش که نارسایی ذهنی دارد زندگی میکرد.برادر یوسف در بیمارستان رشت نظافتچی است.برای همین کسی نبود که به داد یوسف برسد تا او را به کمپ بفرستد.تا اینکه همین پسرعمهاش که از اعضای شورای روستا بود از روی خیرخواهی تصمیم گرفت به یوسف کمک کند و هزینههای بستری شدن او در کمپ ترک اعتیاد را تقبل کرد.
این فرد در مورد شرایط کمپ به خبرنگار ما میگوید:«هزینه بستری افراد در کمپ برای 21 روز 3میلیون تومان بود.مقداری وسایل شخصی هم باید برای بچهها میبردیم که آن هم حدودا یک میلیون تومان هزینه داشت.پسردایی من چند روز بعد از بستری شدن در کمپ با ما تماس گرفت و گفت اینجا داریم از گرسنگی میمیریم! ظاهرا غذاهای خیلی ساده مثل عدس پلو و لوبیا و نخود به آنها میدادند و خانوادهها اگر خودشان میخواستند برای فرد بستری غذا میبردند.یوسف میگفت گاهی با ما بدرفتاری میکنند و ….»
تقاضای قصاص آتشافروز جنایتکار را داریم
طهماسب روزی سراغ پدرش رفت و گفت میخواهم اینبار به خاطر پسرم اعتیادم را برای همیشه ترک کنم.او قبلا یکبار در یکی از کمپهای ترک اعتیاد تهران بستری شده بود و خواهرش به او در ترک اعتیاد کمک کرده بود اما باز هم دچار لغزش شد. حالا اینبار با پای خودش به کمپ رفت تا به خاطر فرزند 9سالهاش برای همیشه اعتیادش را کنار بگذارد و تصمیم گرفته بود که دیگر حتی سیگار هم نکشد.
پدر طهماسب در گفتوگو با خبرنگار ما میگوید:«صبح روز حادثه دخترم با ما تماس گرفت و گفت در شبکههای مجازی خبر آتشسوزی در کمپ ترک اعتیاد لنگرود را خوانده است و میگفت بابا لنگرود فقط یک کمپ دارد؟گفتم نمیدانم چون پسرم میگفت همین کمپ خوب است! سراسیمه با دهیار راهی کمپ شدیم و دیدم کمپ آتش گرفته و گفتم لابد بچهام سوخته است.
خودم را به بیمارستان رساندم اما آنجا هم نبود و به ما گفتند به آگاهی بروید.آنجا که رسیدیم گفتند باید به پزشکیقانونی بروید و من فهمیدم دیگر همه چیز تمام شد!آزمایش دیانای دادیم و چند روز بعد جسد فرزندم را خاکسپاری کردیم.»
پدر طهماسب در ادامه گفت:«فرزند من اعتیاد داشت اما صحیح و سالم بود.کارگری میکرد و به زن و فرزندش نان حلال میرساند. او با پای خودش به کمپ رفت تا اعتیادش را ترک کند.نه با کسی خصومتی داشت و نه به کسی بدی کرده بود.این مرد جنایتکار فرزند او را از پدر محروم کرد.به خاطر نوهام هم که شده از قصاص قاتل فرزندم گذشت نمیکنم.»