ورقی که در خاورمیانه برگشت؛ همگرایی اعراب با ایران

شکست استراتژی اسرائیل، تردید اعراب و فرصت تازه ایران برای نظم منطقهای
هفت صبح، حسین فاطمی | جنگ ۱۲روزه ژوئن ۲۰۲۵ میان ایران و رژیم صهیونیستی که با حملات غیرقانونی اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هستهای، نظامی و غیرنظامی ایران آغاز شد، نقطه عطفی در معادلات خاورمیانه ایجاد کرد. پاسخ متقابل ایران در عملیات «وعده صادق ۳» که پایگاههای نظامی اسرائیل و پایگاه العدید آمریکا در قطر را هدف قرار داد، نهتنها موفقیت متجاوزین را به چالش کشید، بلکه جایگاه ایران را بهعنوان محور ثبات منطقهای تقویت کرد. در همین راستا، واشنگتن پست هم در گزارشی پیرامون تاثیرات این درگیری بر سیاست کشورهای حاشیه خلیج فارس از یک تغییر ادراک و پارادایم خبر میدهد که بر تقویت همگرایی منطقهای تاکید دارد.
ناکامی استراتژی «صلح از طریق قدرت» اسرائیل
صهیونیستها، تحت رهبری بنیامین نتانیاهو، با تکیه بر دکترین «صلح از طریق قدرت» حملات به ایران را با هدف تضعیف تهران و تحمیل نظمی تحت سلطه خود آغاز کردند. این دیدگاه که ریشه در باورهای جناح راست صهیونیستی دارد، فرض میکند که نمایش برتری نظامی، کشورهای منطقه را به پذیرش اسرائیل و پیوستن به پیمان ابراهیم وادار میکند. حملات اخیر در جنگ ۱۲روزه به ایران، ازجمله بمباران تأسیسات هستهای و غیرنظامی با هدف اخلال در مذاکرات هستهای و روابط رو به بهبود ایران با کشورهای عربی انجام شد. با این حال، این استراتژی نتیجه معکوس داشت.
گزارشهای سازمان انرژی اتمی ایران و تأیید سایر نهادهای بینالمللی به خصوص اعتراف صریح «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نشان داد اگرچه تأسیسات کشور دچار آسیب شدهاند اما دانش هستهای ایران دستنخورده باقی مانده است. عملیات «وعده صادق ۳» که با هدف قرار دادن پایگاههای کلیدی صهیونیستها و آمریکا به آتشبس منجر شد، نشان داد که ایران توانایی خنثیسازی تهدیدات نظامی را دارد.
این ناکامی، اعتبار تلآویو و واشنگتن را در منطقه تضعیف کرد و کشورهای عربی را به بازنگری در اعتماد به تلآویو بهعنوان شریک استراتژیک واداشت. برخلاف تصور صهیونیستها، این درگیری نهتنها به عادیسازی روابط با کشورهای منطقه منجر نشد، بلکه شکافهای داخلی و منطقهای برای این رژیم را عیان کرد.
به گفته «اچای هلیر» تحلیلگر موسسه مطالعات امنیتی انگلستان، حملات در جنگ ۱۲روزه، صهیونیستها را بهعنوان «ثباتزداترین بازیگر» منطقه معرفی کرد. ناکامی نتانیاهو در دستیابی به اهداف نظامی، همراه با خشم منطقهای از اقدامات تهاجمی آن، اعتبار تلآویو را تضعیف کرد و کشورهای عربی را از عادیسازی روابط با این رژیم دلسرد کرد.
تغییر ادراک منطقهای
معادلات جدید پس از جنگ ۱۲روزه موید آن است کشورهای حاشیه خلیجفارس که زمانی ایران را تهدید اصلی میدیدند، اکنون صهیونیستها را به دلیل اقدامات نظامیاش در غزه، لبنان، سوریه و ایران، بازیگری تهدیدزا و غیرقابل پیشبینی تلقی میکنند.
پاسخ حسابشده تهران به پایگاه العدید که آسیبی به غیرنظامیان وارد نکرد، واکنش محدود کشورهای عربی را در پی داشت. محکومیتهای کلامی بدون اقدام عملی، به گفته ناظران، نشاندهنده تمایل این کشورها به حفظ روابط رو به بهبود با ایران است.
اظهارات شیخ «محمد بن عبدالرحمن آل ثانی» نخستوزیر قطر، مبنی بر امید به بازگشت روابط با ایران به حالت عادی، نشاندهنده اولویت حفظ ثبات منطقهای است. این رویکرد، نتیجه دیپلماسی هوشمند ایران در اجتناب از گسترش درگیری و تمرکز بر اهداف نظامی بود. ایران با تکیه بر انسجام ملی و توان دفاعی بومی، نشان داد که برخلاف کشورهای آسیبپذیر منطقه، توانایی مقاومت در برابر فشارهای خارجی را دارد. این امر به باور تحلیلگران، محاسبات منطقهای را تغییر داده است.
درک نگرانی اعراب از سوی ایران
ایران با درک نگرانیهای کشورهای عربی درباره بیثباتی ناشی از سیاست صهیونیستها، رویکردی متعادل در جنگ اخیر اتخاذ کرد. به گفته «محمد بحرون» مدیرکل مرکز تحقیقاتی بحوث، حملات اسرائیل نهتنها مذاکرات هستهای در عمان را مختل کرد بلکه تلاشی برای جلوگیری از بهبود روابط ایران با کشورهای عربی بود. با این حال، این اقدامات نتیجه معکوس داشت و کشورهای حاشیه خلیجفارس را به سمت همکاری با تهران سوق داد.
ایران با پیشنهاد همکاریهای اقتصادی، مانند سرمایهگذاری در بخش انرژی هستهای غیرنظامی، در حال ایجاد انگیزه برای تقویت روابط است. این استراتژی، ایران را به محور همگرایی منطقهای تبدیل کرده که میتواند جایگزین طرحهای هژمونیک اسرائیل شود.
پاسخ نظامی ایران در برابر تجاوزات در جنگ ۱۲روزه، پیامی روشن به منطقه ارسال کرد که تهران نهتنها از توان دفاعی بالایی برخوردار است، بلکه میتواند با حفظ انسجام داخلی، در برابر فشارهای خارجی ایستادگی کند. عملیات «وعده صادق ۳» نشاندهنده عمق استراتژیک ایران و توانایی آن در هدف قرار دادن زیرساختهای نظامی دشمن بدون گسترش درگیری به دیگر نقاط بود.
این رویکرد، برخلاف کشورهای منطقه که ممکن است از نظر نظامی یا اجتماعی آسیبپذیر باشند، ایران را بهعنوان الگویی از بازدارندگی با هدف ثبات منطقهای معرفی کرد. برخلاف رژیم صهیونیستی که با شکافهای سیاسی داخلی و اعتراضات عمومی مواجه است، ایران با تکیه بر وحدت ملی و ظرفیتهای صنعتی پیشرفته، بهعنوان نیرویی باثبات در منطقه ظاهر شده است.
این موقعیت، ایران را به محور جدیدی برای کشورهای منطقه تبدیل کرده که از سیاستهای تهاجمی خسته شدهاند. باید گفت که ایران با درک نگرانیهای کشورهای عربی درباره بیثباتی ناشی از سیاستهای رژیم صهیونیستی، رویکردی محتاطانه و هوشمندانه در جنگ اخیر اتخاذ کرد. تهران با تمرکز بر اهداف نظامی و اجتناب از گسترش درگیری، نشان داد که به دنبال حفظ ثبات منطقهای است.
تضعیف پیمان ابراهیم و تردید کشورهای عربی
پیمان ابراهیم که در دولت اول ترامپ بهعنوان ابزاری برای عادیسازی روابط صهیونیستها با کشورهای عربی مطرح شد، پس از جنگ اخیر با چالشهای جدی مواجه شده است. واشنگتن پست اشاره میکند که حملات اسرائیل به ایران، برخلاف انتظار نتانیاهو، خشم منطقهای را برانگیخت و مذاکرات عادیسازی، بهویژه با عربستان را متوقف کرد. عربستان که تا پیش از اکتبر ۲۰۲۳ در آستانه پیوستن به این پیمان بود، پس از حملات اسرائیل موضعی محتاطانه اتخاذ کرد و رسانههای آن از محکومیت تجاوزات حمایت کردند.
قطر با حفظ نقش میانجیگری، تمایلی به پیوستن فوری به پیمان ابراهیم نشان نداده و اولویت خود را حفظ روابط با ایران قرار داده است. این تردیدها، نتیجه اقدامات تهاجمی نتانیاهو و حمایت بیچونوچرای آمریکا از آن است. از منظر کارشناسان، رژیم صهیونیستی به دنبال «برداشت خود از امنیت» است، نه صلح و این دیدگاه، کشورهای عربی را از همکاری با تلآویو دور کرده است. ایران با بهرهگیری از این فرصت، میتواند با تقویت دیپلماسی، نظمی منطقهای مبتنی بر همکاری و احترام متقابل ایجاد کند.
تناقضات سیاست خارجی آمریکا
یکی از نکات برجسته پس از جنگ ۱۲روزه ناظر به تناقضات در سیاست خارجی دولت دوم ترامپ است. در حالیکه رئیسجمهور آمریکا از عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل حمایت میکند، حملات به ایران و پایگاه العدید، خشم منطقهای را برانگیخت و اعتبار آمریکا را تضعیف کرد. اظهارات متناقض ترامپ، از تهدید به تغییر رژیم تا دعوت به مذاکره، سردرگمی در سیاست خارجی آمریکا را نشان میدهد.
حمایت بیچونوچرای واشنگتن از نتانیاهو، به اعتقاد ناظران، کشورهای عربی را نگران کرده و اعتماد به آمریکا بهعنوان ضامن امنیت را کاهش داده است. ایران با پاسخ حسابشده به العدید و اجتناب از هدف قرار دادن منافع غیرنظامی، نشان داد که به دنبال تشدید تنش نیست. این رویکرد، همراه با حمایت منطقهای از ایران، فرصت را برای تهران فراهم کرده تا نقش متفاوتی را ایفا کند.