میمونهای بچهدزد | وضعیت خاص میمونها در جزیره خیکارون

میمونها در جزیرهای در پاناما، نوزادان گونه دیگری را میدزدند و دانشمندان را گیج کردهاند
هفت صبح، سعید قناد | دانشمندان جانورشناسی که در پاناما روی گونههای آسیبپذیر میمونها کار میکنند متوجه شدند گونهای از میمونها عادت غریبی برای دزدیدن بچههای یکدیگر پیدا کردهاند.
در آغاز کار زویی گلدزبورو خیال کرده بود چیزی که در تصویر یکی از دوربینهای مخفی توی جزیره پشت یکی از میمونهای کاپوچین دیده است بچه خود اوست ولی همان دم حواسش به این رفت که یک جای کار میلنگد. خلاصه که زوم کرد و دید این موجودی که پشت میمون قرار دارد رنگش متفاوت است و درجا از تصویر عکس گرفت و برای همکارانش فرستاد و آنها هم هاج و واج ماندند که این دیگر چیست. خودش میگوید: «میفهمیدم که این یه چیزیه که نباید اونجا باشه ولی معلوم نبود چیه.»
بعد همه دوره افتادند به گمانهزنی و چند آدم خبرهتر که تصویر را دیدند تازه معلوم شد این بچه یکی دیگر از گونههای میمون با نام هالر است.گلدزبورو یکه خورده بود و رفت سر دیگر تصاویری که دوربینها گرفته بودند. بعد دید همان میمون بالغ که به خاطر زخم دهانش به آن نام «جوکر» را داده بودند در یک تصویر دیگر هم بچه هالر دیگری را به پشت گرفته و راه میبرد. تازه حواسش رفت که دیگر کاپوچینهای این رسته هم چنین کاری میکنند و بچههای هالر را همراه خود راه میبرند. حالا پرسش این بود که چرا؟
کارشان در آمده بود و افتادند به بازبینی فیلمهای همه دوربینها و پانزده ماه کار مداوم با این هدف روی دستشان افتاد. محل انجام این طرح جزیره خیکارون در 55 کیلومتری ساحل پاناماست و در عمل بخشی از پارک ملی کویبا به شمار میآید. خانم گلدزبورو هم عضو انجمن رفتارشناسی ماکس پلانک دانشگاه کنستانس است که بخشی از هزینه پژوهشهای خودشان را از بنیاد اسمیتسونیان میگیرند. حالا همه کار این نهادها افتاده بود روی باز کردن قفل این معما.
این گروه فهمیدند در فاصله ژانویه 2022 تا مارس 2023 جوکر و چهار میمون بالغ کاپوچین دیگر دستکم یازده نوزاد هالر را از آن خود کردهاند و نکته اینکه نه به این نوزادان بخت برگشته را میخوردند و نه با آنها بازی میکردند و نه حتی هوایشان را داشتند. انگار این رفتار آنها بدل به گونهای روال فرهنگی در میان آنها شده بود و نشانگانی از این وضعیت خاص این میمونها در جزیره خیکارون.
ولی هنوز پرسشهای زیادی باقی مانده و از جمله اینکه شاید کار بدتر از اینی باشد که در نگاه نخست به نظر میرسد. جمعیت هالرها در جزیره خیکارون در میان ردههای در معرض خطر قرار دارد و در سراسر جهان هم انگار رو به انقراض میرود. به این اضافه کنید که این میمونها در حد میانگین تنها هر دو سال یک بار زایمان میکنند و همین بحران را جدیتر کرده است.
کسی در جزیره خیکارون زندگی نمیکند و نه تنها برق ندارد که همه مسیرهاش خارهسنگی است و پژوهشگرانی که آنجا کار میکنند برای گذران و انجام روال روزمره به رفت و آمد پیوسته قایقها وابستهاند و برای همین پایش همیشگی میمونهای ترسوی کاپوچین دشوار است. به همین خاطر است که دوربینهایی را در جاهای مختلف جزیره کاشتهاند و حالا یک مشکل بزرگ دارند که این دوربینها آنچه را در بیشتر زندگی میمونها در ارتفاع درختها میگذرد ثبت نمیکنند.
در آغاز پژوهشگران گمان برده بودند که کاپوچینها این هالرهای نوزاد را به فرزندخواندگی میپذیرفتهاند. ولی جوکر و دیگر کاپوچینها این نوزادان را نگهداری نمیکردند. تنها آنها را نگه میداشتند و نه غذایی در کار بود و نه مراقبتی. روال همین بود تا اینکه نوزاد بیچاره از گرسنگی تلف شود.
همین نر بودن میمونهای بچهدزد هم به جای خودش معمایی شده چون پدرو دیاز یکی از پژوهشگران دانشگاه وراکروز مکزیک دست بر این نکته گذاشت که در میان گونههای دیگر میمونها هم بچهدزدی وجود دارد ولی معمولا این کار را میمونهای ماده میکنند و به بچه میمون رسیدگی میکنند و هوای او را دارند. رفتاری که در میان میمونهای بچهمرده رایج است و اینگونه غریزه مادری خود را سروسامانی میدهند.
کورینا موست بومشناس رفتاری در آغاز خیال میکرد این میمونها نوزادهای ربوده را میخورند ولی مشاهدات بعدی نشان داد این اتفاق هم نمیافتد. کاپوچینها انگار تنها از حمل نوزادها لذت میبرند.
یکی دیگر از پژوهشگران این برنامه با نام بارت از این گفته که کاپوچینهای این جزیره دشمن طبیعی ندارند و شاید زندگی آنجا برایشان یکنواخت شده و این کار را محض رفع عادت یا ایجاد تنوع انجام میدهند. شاهد او بر این نکته پدیده شکستن دانههای مغزدار با سنگ است که تنها در میان کاپوچینهای نر جوان رواج پیدا کرده و این خود نشانهای از نوآوری در میان آنهاست.
اینجای کار گلدزبورو امید دارد در آینده فرگشت به یاری بیاید و این میمونها رفتار ظالمانه خود را فراموش کنند یا به گفته بارت شاید هالرها راهی برای نگهداری بهتر از فرزندانشان بیابند. او در پایان گفته: «این رفتار مانند آینهای است که بیهدفی برخی رفتارهای خشونتبار انسان را نسبت به دیگر گونهها به یاد ما میآورد.»