هروئین قانونی؛ چگونه آکسیکودون آمریکا را به زانو درآورد؟

همهچیز از یک قرص برای تسکین درد شروع شد؛ اما خیلی زود تبدیل شد به بحرانی ملی. آکسیکودون، دارویی که وعده رهایی از رنج را میداد، به یکی از مخربترین ابزارهای اعتیاد جمعی در تاریخ ایالات متحده بدل شد.
همهچیز از یک قرص برای تسکین درد شروع شد؛ اما خیلی زود تبدیل شد به بحرانی ملی. آکسیکودون، دارویی که وعده رهایی از رنج را میداد، به یکی از مخربترین ابزارهای اعتیاد جمعی در تاریخ ایالات متحده بدل شد. این گزارش، مسیر صعود و سقوط دارویی را دنبال میکند که قربانیانش دیگر فقط معتادان نبودند؛ بلکه پزشکان، قاضیها، ورزشکاران و خانوادههایی بودند که فقط به امید تسکین، نسخهای امضا کرده بودند.
فروش بیشتر، مرگ بیشتر
دهه ۹۰ میلادی برای شرکت داروسازی «پِردو فارما» (Purdue Pharma) دوران طلایی بود. آنها نسخهای ساده اما شیطانی در دست داشتند: هر چه پول بدهی، آش بیشتری میخوری! برای همین هم پزشکانی را که بیشترین تجویز دارو را داشتند، با پاداشهای نجومی و هدیههای غیرنقدی وسوسه کردند.
اما جادوی بازاریابی پِردو در یک نکته نهفته بود؛ خلق «اینفلوئنسرهای پزشکی» قبل از دوران اینستاگرام. آنها پزشکان مشهور، ورزشکاران دانشگاهی و چهرههای معتبر را تبدیل به تبلیغکنندگان حرفهای داروهایشان کردند.
نسخههای طلایی، مرگهای خاموش
در سال ۲۰۰۰، آمار تجویز آکسیکودون بیش از ۷۰٪ رشد کرد. این دارو در صدر بازار مسکنهای درد قرار گرفت و درآمد پِردو را به میلیاردها دلار رساند. اما پشت پرده این موفقیت، قربانیانی بودند که هر روز بیشتر میشدند.
طبق آمار CDC، تنها در سه سال نخست قرن جدید، بیش از ۲۵ هزار نفر جان خود را به دلیل سوءمصرف آکسیکودون از دست دادند.
شعار شیطانی: هیچ دُزی خطرناک نیست!
در بررسیهای خبرنگاران تحقیقی مشخص شد پورسانت نمایندگان فروش پِردو نه بر اساس تعداد قرصها، بلکه بر اساس دُز بالاتر پرداخت میشده. در حالی که آکسیکودون قرار بود ۱۲ ساعت تأثیر داشته باشد، بسیاری از بیماران بعد از چند ساعت دوباره دچار درد میشدند.
پاسخ پِردو ساده بود: «دُز را بالا ببرید». این سیاست منجر به معرفی قرصهای ۱۶۰ میلیگرمی شد؛ معادل ۱۶ برابر نوع استاندارد. اما برای بسیاری از معتادان، این دُز هم کافی نبود.
وقتی دروغ، جان میگیرد
پزشکان، وکلا، ورزشکاران و حتی قضات، بیخبر از قدرت اعتیادآور آکسیکودون، به دام افتادند. داروخانههای حومه نیویورک، گنجینههایی از آکسیکودون بودند که میشد با آنها شهر را نشئه کرد. سونامی اعتیاد شروع شده بود.
در سال ۲۰۰۲، تنها در آمریکا، ۳۷ هزار نفر بر اثر مصرف این دارو جان باختند. این عدد در سالهای بعد با ترکیب فنتانیل به ارقام تکاندهندهای رسید.
فساد در قلب FDA
در همان سال، کمیتهای برای بررسی وضعیت آکسیکودون تشکیل شد. اما بسیاری از اعضای این کمیته، روابط مالی با پِردو داشتند. نتیجه؟ دارو در بازار باقی ماند.
تا سال ۲۰۰۶، نسخههای اوپیوئیدی در آمریکا به ۲۵۱ میلیون نسخه در سال رسید. آمار مرگ نیز همپای آن رشد کرد: ۹۷ هزار نفر فقط در سال ۲۰۰۶.
دادگاههایی که به داد نرسیدند
اگرچه پِردو به کلاهبرداری و فریب متهم شد، اما با پرداخت ۶۰۰ میلیون دلار از محاکمه گریخت. هیچکدام از مسئولان ارشدش زندانی نشدند. و فروش دارو ادامه یافت.
هروئین دهاتیها و جهنم قرمز
در مناطق روستایی، آکسیکودون با نام «هروئین دهاتیها» شناخته میشد. بعد از کاهش قانونی تجویز دارو، بازار سیاه پر شد از قرصهایی که با فنتانیل ترکیب شده بودند؛ مادهای مرگبارتر از هروئین.
معتادان برای دستیابی به دُز موردنظر خود، به هر کاری دست میزدند؛ از دزدی گرفته تا شکستن دیوار پشتی داروخانهها. زندانها هم پر شده بودند از قربانیان فقر، اعتیاد و بیپناهی.
ورشکستگی که دیر آمد
در سال ۲۰۱۹، پِردو اعلام ورشکستگی کرد. صاحبانش پذیرفتند ۶ میلیارد دلار غرامت بدهند؛ رقمی ناچیز نسبت به درآمد واقعی و آسیب اجتماعی آنها.
تا سال ۲۰۲۳، بیش از ۵۰۰ هزار مرگ ناشی از آکسیکودون ثبت شد. در سال ۲۰۲۱، بنا بر آمار CDC، ۱۰۶ هزار نفر فقط در آن سال بر اثر اووردُز جان باختند.
پایان باز: آیا این دارو باید مجوز میگرفت؟
این پرسش هنوز بیپاسخ مانده: آیا آکسیکودون اصلاً باید مجوز میگرفت؟
پاسخ شاید در زندگی صدها هزار قربانی باشد؛ کسانی که برای تسکین درد آمدند و با زنجیر اعتیاد رفتند.
آمریکا در فاجعهای به سر میبرد که صرفاً نتیجه اشتباهات پزشکی یا نظارتی نبود، بلکه پیامد مستقیمِ فساد ساختاری، سودجویی شرکتهای دارویی و کوتاهی نهادهای ناظر است. پایان این ماجرا هنوز نوشته نشده، اما آنچه روشن است: باید از آن آموخت.