ترامپ و گنبد طلایی رویا | هزینههای سرسامآور در برابر احتمالات بعید

ساخت سامانه سپر موشکی آمریکا به تقلید از سامانه «گنبد آهنین» اسرائیل کلید میخورد
هفت صبح| پنتاگون با عزمی جزم رویای دونالد ترامپ را برای برپایی سامانه «گنبد طلایی»، سپری هوایی و الهامگرفته از گنبد آهنین رژیم اسرائیل، به حقیقت نزدیک میکند. این سامانه دفاع موشکی، برای پاسداری از آمریکا در برابر موشکهای کروز، بالستیک، پهپادها و حتی موشکهای هایپرسونیک طراحی شده است. بهزودی، مقامات پنتاگون سه مقیاس کوچک، متوسط و بزرگ را با هزینههایی از ۱۰ تا چند صد میلیارد دلار به رئیسجمهور ارائه میدهند.
اسپیسایکس، به رهبری ایلان ماسک، همراه با پالانتیر و آندوریل، پیشتاز رقابت برای ساخت این پروژه عظیم است و مدل اشتراکی پیشنهادیاش، نگرانیهایی درباره نفوذ فزاینده ماسک در امور دولتی و امنیتی را برانگیخته . دونالد ترامپ، در سایه «جنگ ستارگان» ناکام رونالد ریگان، سیستمی چندلایه میخواهد تا آمریکا را که شبیه یک قاره پهناور است، از تهدیدات دوردست، از چین تا روسیه، ایمن کند. از این رو، برخلاف اسرائیل با جغرافیای کوچک، «گنبد طلایی» باید با چالشهای غولآسا روبهرو شود.
اسپیسایکس، با تجربه پرتاب صدها ماهواره جاسوسی و ناوگان فالکون ۹، شانس بالایی برای این قرارداد دارد اما برخی کارشناسان تردید دارند که آیا این شرکت میتواند سپری در مقیاس ملی بسازد. لازم به ذکر است که مقیاس کوچک، با بهرهگیری از سامانههای موجود مانند پاتریوت و ناوهای ایجس، میتواند در چند ماه عملیاتی شود.
اما مقیاسهای متوسط و بزرگ، با شبکهای از رهگیرهای فضایی و ماهوارههای ارتباطی، سالها زمان و میلیاردها دلار هزینه میطلبد. مارک مونتگمری، دریادار بازنشسته میگوید ساخت این پروژه دستکم پنج تا هفت سال طول میکشد. از آنجایی که ترامپ به شدت علاقهمند به ثبت نام خود در تاریخ است و عمر ساخت این پروژه بیشتر از عمر دولت اوست، امکان دارد که او از برپایی مقیاسهای متوسط و بزرگ منصرف شود و این کار را به دولتهای بعدی بسپارد.
هزینههای سرسامآور در برابر احتمالات بعید
برآورد هزینههای گنبد طلایی از ۱۰ میلیارد دلار برای مقیاس کوچک تا بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار برای مقیاسهای متوسط و بزرگ، متغیر است که آن را در ردیف پرهزینهترین پروژههای دفاعی تاریخ، مانند برنامه اف-۳۵ (۴۲۸ میلیارد دلار)، قرار میدهد. اما تحلیلگران، از جمله کارشناسان مؤسسه بروکینگز، استدلال میکنند که احتمال حمله موشکی به خاک آمریکا، بهویژه از سوی چین یا روسیه، به دلیل بازدارندگی هستهای و هزینههای دیپلماتیک، ناچیز است.
این هزینه گزاف، در حالی که زیرساختهای داخلی آمریکا، از پلها تا بیمارستانها، نیازمند بازسازیاند، پرسشهایی درباره اولویتبندی بودجه ملی برانگیخته است. آیا این سپر، توجیه اقتصادی دارد یا رویایی است که منابع مالی را میبلعد؟ برای تهدیدات فوری، پنتاگون میتواند سامانههای تاد (THAAD) را در نقاط حساس مستقر کند یا جنگندههای اف-۳۵ را برای گشت هوایی به آسمان بفرستد. اما تهدیدات پیشرفته، مانند سامانههای بمباران مداری چین که موشک را از مدار زمین شلیک میکنند، نیازمند فناوریهای نوینی است که توسعهاش سالها به درازا میکشد.
پنتاگون با همکاری آژانس دفاع موشکی، نیروی فضایی و بیش از ۱۸۰ شرکت، از بوئینگ و لاکهید مارتین تا اسپیسایکس، در حال پیشبرد این پروژه است. اسپیسایکس، با تکیه بر فناوری استارلینک و تجربه پرتابهای فضایی، پیشنهاد ساخت شبکهای از ماهوارههای رهگیر را داده که میتواند موشکها را در فاز اولیه پرتاب، نابود کند اما مدل اشتراکی این شرکت که مشابه سرویس اینترنت استارلینک است، نگرانیهایی درباره وابستگی دولت به بخش خصوصی ایجاد کرده.
دیگر شرکتها، مانند نورثروپ گرومن، نیز برای توسعه حسگرهای فضایی وارد میدان رقابت شدهاند. گنبد طلایی، اگر به بار نشیند، میتواند امنیت آمریکا و داراییهایش در جهان را دگرگون کند. اما هزینههای نجومی، پیچیدگیهای فنی و احتمال پایین تهدیدات موشکی، این پرسش را در دلها کاشته: آیا این سپر، نگهبان آینده است یا چون رویای «جنگ ستارگان»، در آسمان خیال آدم ماجراجو و خیالپردازی مانند دونالد ترامپ پرمیکشد؟