۷ سکانس از جهنم

هفت صبح، ملک میرمهدی| دنیای وحشت هرگز تا این اندازه خلاق، هیجان‌انگیز و نفسگیر نبوده؛ این گزارش شما را با دلهره‌سازترین عناوین پنج سال اخیر آشنا می‌کند.

هفت بازی ترسناک برتر جهان (۲۰۱۹ تا ۲۰۲۴)

دنیای بازی‌های ترسناک هرگز به‌اندازه پنج سال اخیر چنین پویا و هیجان‌انگیز نبوده است. مرزهای وحشت در مدیوم بازی‌های ویدیویی، بارها با روایت‌های تازه، بازآفرینی شاهکارهای کلاسیک و نوآوری‌های فنی، جابه‌جا شده‌اند. این گزارش ویژه، شما را با هفت مورد از بهترین و وحشتناک‌ترین بازی‌های این سال‌ها آشنا می‌کند؛ آثاری که با داستان‌هایی نفسگیر، فضاسازی منحصربه‌فرد و تجربه‌هایی غافلگیرکننده، دلهره و ترس را تا مغز استخوان بازیکنان رسانده‌اند. در کنار معرفی هر بازی، نقاط قوت و ضعف کلیدی آن‌ها و مهم‌ترین افتخارات بین‌المللی‌شان را نیز مرور کرده‌ایم تا تصویری کامل از وضعیت ژانر وحشت امروز به‌دست آورید.

1-رزیدنت اِویل ۲ (بازسازی ۲۰۱۹)

‌بازگشت توفانی یکی از اسطوره‌های ژانر وحشت: Resident Evil 2 با بازسازی سال ۲۰۱۹ دوباره شهر راکون را به عرصه‌ کابوس و وحشت بدل کرد. بازیکنان بار دیگر در نقش لیان کندی و کلیر ردفیلد، میان خیابان‌های باران‌خورده و راهروهای سرد و خفه اداره پلیس راکون، برای بقا و رمزگشایی از یک فاجعه‌ زیستی مبارزه می‌کنند. ترکیب دوربین مدرن روی شانه، گرافیک نسل جدید، صداگذاری سه‌بعدی و بازآفرینی معماها و محیط‌ها، فضای تنش‌آلود دهه ۹۰ را برای نسل تازه بازسازی کرده است. حرکت دائم خطر «آقای اکس» در گوشه و کنار و سیستم نورپردازی واقع‌گرایانه، سطح استرس را تا آخرین لحظه بالا نگه می‌دارد.

نقاط قوت: بزرگ‌ترین نقطه قوت بازی، فضاسازی واقعاً ترسناک آن است. هر قدم در راهروها می‌تواند با جیغی ناگهانی یا سایه‌ای در انتهای کریدور همراه شود. طراحی محیط‌ها هوشمندانه، معماها جذاب و منطقی و در عین حال چالش‌برانگیز هستند. مدیریت منابع، کمبود مهمات و انتخاب‌های تاکتیکی، حس کلاسیک وحشت بقا را به بهترین شکل بازآفرینی می‌کند. گرافیک و انیمیشن‌ها، مخصوصاً چهره‌ها و نورها، از لحاظ فنی یک جهش به‌شمار می‌روند. صداگذاری شخصیت‌ها، صداهای محیطی و افکت‌های اضطراب‌آور (مثل صدای پای سنگین آقای اکس که در طبقه بالا می‌پیچد) همگی بی‌نظیر و تأثیرگذارند.

نقاط ضعف: هرچند رزیدنت اِویل ۲ ریمیک از نظر کیفیت تحسین‌شده است، اما ایراداتی نیز به آن وارد شده. برخی بازیکنان معتقدند سناریوهای دوم هر شخصیت از نظر روایت و ترتیب وقایع با سناریوی اول هماهنگی ندارد و تازگی کمتری نسبت به بار اول بازی دارد. هوش مصنوعی دشمنان در مواقعی قابل پیش‌بینی می‌شود و سیستم ذخیره‌سازی محدود گاهی موجب تکرار اجباری برخی مراحل می‌گردد. همچنین عده‌ای از علاقه‌مندان قدیمی سری، حذف برخی المان‌ها و معماهای کلاسیک را نقطه ضعف تلقی کرده‌اند. جوایز و افتخارات:Resident Evil 2 Remake در مراسم‌های بین‌المللی خوش درخشید و جوایزی همچون «بهترین صداگذاری» و «بازی سال از نگاه مخاطبان» را کسب کرد و در شاخه‌های متعددی نامزد دریافت جایزه شد

2-آخرین بازمانده از ما قسمت 2

‌معرفی و فضاسازی: قسمت دوم The Last of Us روایت‌گر یکی از تاریک‌ترین و بحث‌برانگیزترین داستان‌های چند سال اخیر است. الی، حالا یک زن جوان، با زخم‌هایی تازه و تصمیماتی سنگین‌تر پا به میدان انتقام می‌گذارد. داستان پیچیده بازی، مدام بین دو جبهه و دو شخصیت (الی و ابی) جابه‌جا می‌شود و روایت انسانی، اخلاقی و تکان‌دهنده‌ای از نفرت، عشق، بخشش و بقای روحی ارائه می‌دهد. هر بار شلیک یا کشتار، با بار عاطفی سنگینی همراه است و در کنار موسیقی تیره، فضاهای خفقان‌آور و دشمنان غیرقابل‌پیش‌بینی، احساسی عمیق و بی‌امان از ترس و بی‌پناهی القا می‌کند.

جوایز و افتخارات: The Last of Us Part II با کسب هفت جایزه از The Game Awards از جمله جایزه اصلی بازی سال، یکی از پرافتخارترین بازی‌های تاریخ شد. در Golden Joystick و BAFTA هم مورد تحسین بی‌سابقه قرار گرفت.

نقاط قوت: داستان و شخصیت‌پردازی بی‌نقص مهم‌ترین نقطه قوت بازی است؛ روایتی جسورانه و فراتر از مرزهای معمول بازی‌ها. گرافیک و انیمیشن‌های صورت و بدن به‌قدری واقعی و نفسگیر هستند که گاه فراموش می‌کنید با یک بازی ویدیویی طرفید. فضاسازی، صداگذاری و موسیقی، با وسواسی مثال‌زدنی طراحی شده‌اند و هر گام در خرابه‌های پسا‌آخرالزمانی سیاتل، شما را به وحشت می‌اندازد. مخفی‌کاری و هوش مصنوعی دشمنان واقع‌گرایانه و چالش‌برانگیز است و مبارزات دست‌به‌دست، واقعاً خشن و تاثیرگذار اجرا شده‌اند.

نقاط ضعف: در عین تمام تعریف‌ها، روایت طولانی و ضرباهنگ کند بعضی مراحل، برای برخی بازیکنان خسته‌کننده شده است. تصمیمات بحث‌برانگیز داستانی باعث شد عده‌ای از هواداران نسبت به سرنوشت شخصیت‌های محبوب‌شان اعتراض کنند. میزان خشونت بالا و سنگینی روانی روایت نیز این بازی را برای همه مناسب نمی‌کند. برخی مأموریت‌های فرعی، بیش از حد کش‌دار به نظر می‌رسند و می‌توانستند کوتاه‌تر و فشرده‌تر طراحی شوند.

3-فازموفوبیا  

‌معرفی و فضاسازی: Phasmophobia یک ترس روان‌شناختی و چندنفره است که از دل یک استودیوی کوچک مستقل بیرون آمد و به سرعت به پدیده‌ای جهانی بدل شد. گروهی محقق ماوراءالطبیعه، با تجهیزات ویژه مانند دوربین دید در شب، دستگاه EMF و جعبه ارواح، به خانه‌های متروکه و زندان‌های تسخیرشده می‌روند تا شواهدی از ارواح جمع‌آوری کنند. محیط‌ها تیره و تار، صداگذاری سه‌بعدی و سیستم چت صوتی که حتی ارواح هم به آن گوش می‌دهند، تجربه‌ای وحشتناک و مملو از لحظات نفسگیر خلق می‌کند.

نقاط قوت: Phasmophobia نمونه درخشانی از خلاقیت و نوآوری با بودجه کم است. ترس روانی و عدم قطعیت، هر لحظه بازیکنان را دچار استرس و دلهره می‌کند. طراحی صدا عالی است؛ هر جیغ، زمزمه یا صدای ناگهانی می‌تواند نشانه‌ای از نزدیک شدن روح باشد. همکاری تیمی، تجربه را عمیق‌تر و هیجان‌انگیزتر کرده و باعث شده هر بار بازی تکراری نشود. تنوع ابزارها و انواع روح‌ها، ارزش تکرار بازی را بالا برده است.

نقاط ضعف: گرافیک بازی ساده و در حد آثار مستقل است و برخی انیمیشن‌ها خشک به نظر می‌رسند. به خصوص در اوایل عرضه، تعداد مراحل و نقشه‌ها محدود بود. تجربه تک‌نفره به هیچ وجه جذاب نیست و بدون گروه دوستان، بازی بسیار یکنواخت و کم‌رمق می‌شود. در بعضی مراحل، باگ‌های گاه و بیگاه و مشکلات شبکه، تأثیر منفی می‌گذارند.

‌جوایز و افتخارات: این بازی با کسب جایزه بهترین اثر اول در The Game Awards و حضور در فهرست پربازدیدترین استریم‌ها، جایگاه ویژه‌ای در میان بازی‌های مستقل ترسناک یافت.

4-سیگنالیس  

‌معرفی و فضاسازی: در میان بازی‌های ترسناک مستقل، Signalis با حال‌وهوای دهه ۹۰ و ادای احترام به عناوینی مثل Silent Hill و Resident Evil، اثری چشمگیر خلق کرد. روایت در آینده‌ای تاریک و پسا‌انسانی می‌گذرد و بازیکن در نقش السترا، یک انسان مصنوعی، به پایگاهی فضایی و پررمزوراز پا می‌گذارد. روایت غیرخطی، موسیقی الکترونیک تیره و سبک بصری پیکسلی/سه‌بعدی، تجربه‌ای خاص و آمیخته با وحشت روان‌شناختی می‌سازد.

نقاط قوت: سبک هنری خاص، صداگذاری وهم‌آور و روایت مرموز و لایه‌لایه، تجربه‌ای متفاوت و ماندگار می‌سازد. محدودیت موجودی و کمبود منابع، حس بقا را تقویت کرده و معماهای محیطی چالش‌برانگیز و گاهی هوشمندانه هستند. داستان و جهان‌سازی بازی، ذهن بازیکن را به تفسیر و کشف تشویق می‌کند.

 نقاط ضعف: وفاداری شدید به فرمول‌های کلاسیک شاید برای همه مناسب نباشد. محدودیت شدید موجودی، رفت‌وآمد مکرر و سختی معماها برای بازیکنان کم‌حوصله آزاردهنده می‌شود. گاهی روایت بیش از حد در لایه‌های سمبولیک غرق می‌شود و برخی بازیکنان را سردرگم می‌کند. در مواردی مبارزات سخت و کند هستند.

جوایز و افتخارات: Signalis در جوایز سالانه ترسناک، هم از سوی داوران و هم مخاطبان عنوان بهترین بازی سال را کسب کرد و در فهرست منتخب منتقدان و سایت‌های معتبر قرار گرفت.

5-آلن ویک 2

معرفی و فضاسازی: پس از سیزده سال انتظار، Alan Wake II سرانجام با روایتی تاریک، پیچیده و چندلایه بازگشت. دو شخصیت اصلی – آلن ویک نویسنده و ساگا اندرسون کارآگاه اف‌بی‌آی – در دو جهان موازی (دنیای واقعی و دنیای کابوس‌وار دارک پلیس) درگیر معماهای سریالی و فرار از تاریکی هستند. گرافیک نسل جدید، جلوه‌های نور و سایه خارق‌العاده، روایت سینمایی و مکانیک‌های کارآگاهی منحصربه‌فرد، آلن ویک ۲ را به یک شاهکار مدرن بدل کرده است.

 نقاط قوت: داستان‌سرایی چندلایه و ادغام عناصر جنایی، وحشت روان‌شناختی و متافیزیک، نقطه قوت اصلی بازی است. جلوه‌های بصری و صوتی، از افکت‌های محیطی تا موسیقی مرموز و صداگذاری فوق‌العاده، بی‌نظیرند. سیستم معمایی Mind Place و امکان تأثیرگذاری بر وقایع از طریق نوشتن و بازنویسی داستان، نوآوری جذابی به گیم‌پلی داده است. طراحی هنری و کارگردانی صحنه‌ها، کیفیتی سینمایی به هر بخش بازی داده است.

نقاط ضعف: داستان پیچیده و ارجاعات فراوان به نسخه اول و بازی Control ممکن است برای بازیکنان تازه‌وارد گیج‌کننده باشد. ریتم آغازین بازی کمی کند است و شروع آن برای برخی مخاطبان آهسته به نظر می‌رسد. همچنین برخی باگ‌ها و مشکلات فنی اولیه، تجربه عده‌ای را تحت‌الشعاع قرار دادند که البته با آپدیت‌ها تا حدی رفع شد.

جوایز و افتخارات: Alan Wake II در The Game Awards سه جایزه مهم بهترین کارگردانی، بهترین روایت و بهترین کارگردانی هنری را دریافت کرد.

6-رزیدنت اِویل: ویلج  

معرفی و فضاسازی: نسخه هشتم رزیدنت اِویل با عنوان Village، تلفیقی شگفت‌انگیز از افسانه‌های محلی، وحشت کلاسیک و اکشن مدرن را به نمایش گذاشت. داستان ایتن وینترز و سفری پرتعلیق در دهکده‌ای نفرین‌شده در اعماق کوهستان‌های اروپا، پر است از اربابان خون‌آشام، گرگینه‌ها و هیولاهای عجیب و غریب. هر منطقه حال‌وهوای خاص خود را دارد: از قلعه گوتیک و سرد بانو دیمیترسکو، تا خانه عروسکی ترسناک و کارخانه صنعتی هایزنبرگ. تنوع محیط، ترکیب اکشن و حل معما و استفاده از دوربین اول شخص باعث شده Village تجربه‌ای همه‌جانبه از وحشت و اکشن باشد.

 نقاط قوت: تنوع طراحی محیط، باس‌فایت‌های جذاب، تعادل عالی بین اکشن و ترس و صداگذاری و نورپردازی استثنایی از نقاط قوت بازی است. شخصیت‌های فراموش‌نشدنی مثل بانو دیمیترسکو با طراحی و اجرا، به یکی از پدیده‌های فرهنگی بدل شدند. هر بخش بازی حال و هوای ترس متفاوتی ارائه می‌دهد و همین مسئله باعث شده Village بیشتر به یک تور وحشت شباهت پیدا کند تا بازی معمولی.

 نقاط ضعف: در نیمه دوم بازی، تمرکز روی اکشن بیشتر از ترس می‌شود و ریتم وحشت بقا تا حدی کاهش پیدا می‌کند. روایت اصلی و افشاگری‌های داستانی، به ویژه درباره مادر میراندا و ریشه‌های ویروس، کمی پیچیده و گاهی گیج‌کننده است. بعضی از معماها نیز بیش از حد ساده شده‌اند.

جوایز و افتخارات: Village موفق شد عنوان بازی سال از دید مخاطبان را کسب کند.

7-دد اسپیس (بازسازی ۲۰۲۳) 

معرفی و فضاسازی: یکی از شوک‌آورترین بازگشت‌های دنیای ترسناک، بازسازی Dead Space بود. سفینه ایشیمورا بار دیگر به کابوس بدل شد؛ جایی که مهندس جوان، آیزاک کلارک، با کمترین امکانات، در میان راهروهای تنگ و تار، با نکرو‌مورف‌های جهش‌یافته و مرگبار دست‌وپنجه نرم می‌کند. سیستم قطع عضو دشمنان، فضاسازی نفسگیر و اتمسفر ترسناک علمی‌تخیلی، بازسازی جدید را به تجربه‌ای فراموش‌نشدنی بدل کرده است.

 نقاط قوت: گرافیک نسل جدید، صدای محیط سه‌بعدی، کنترل روان و اضافه‌شدن جزئیات داستانی جدید و حذف کامل صفحات بارگذاری، تجربه‌ای روان و واقع‌گرایانه خلق کرده است. صداگذاری محیط و دشمنان، حتی در لحظات سکوت، تنش را بالا نگه می‌دارد. سیستم مبارزه مبتنی بر قطع عضو و مدیریت منابع، عمق تاکتیکی به بازی می‌دهد.

 نقاط ضعف: بازی به‌شدت وفادار به نسخه اصلی است و نوآوری چشمگیری در ساختار کلی دیده نمی‌شود. تجربه پس از یک بار پایان داستان تا حد زیادی تکراری می‌شود. بخش‌هایی از مراحل فرعی و برخی معماها می‌توانستند متنوع‌تر باشند. همچنین بازی کاملاً خطی است و ارزش تکرار بلندمدت بالایی ندارد.

جوایز و افتخارات: Dead Space Remake جایزه بهترین طراحی صدا را به دست آورد و در فهرست نامزدهای بازی سال در مراسم‌های معتبر قرار گرفت و از سوی منتقدان به عنوان یکی از بهترین بازسازی‌های نسل جدید مورد ستایش قرار گرفت.