کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۸۹۷۳۲
تاریخ خبر:

‌ویچر ۳: شکار وحشیانه | افسانه‌ای که جاودانه شد

‌ویچر ۳: شکار وحشیانه | افسانه‌ای که جاودانه شد

از مرداب‌های مه‌آلود تا قله‌های برفی از نبردهای خونین تا تصمیمات اخلاقی شکننده The Witcher 3 جهانی را خلق کرد که زیستن در آن، فراموش‌نشدنی است

هفت صبح، ملک میرمهدی| در دنیای پرهیاهوی بازی‌های ویدیویی، جایی که هر سال صدها عنوان جدید متولد می‌شوند و به همان سرعت در گرداب فراموشی فرو می‌روند، معدود آثاری هستند که بتوانند مرزهای سرگرمی را درنوردند و به جاودانگی برسند. این بازی یکی از آن اسطوره‌هاست؛ بازی‌ای که استانداردهای تازه‌ای برای قصه‌گویی، طراحی جهان باز و پرداخت شخصیت ترسیم کرد و ثابت کرد که یک بازی می‌تواند به هنری بی‌زمان و تجربه‌ای انسانی بدل شود. اینجا سخن از یک بازی معمولی نیست؛ سخن از خلق دنیایی است که در آن زیستن، جنگیدن، عشق ورزیدن و انتخاب کردن، به خاطره‌ای ابدی در ذهن بازیگر بدل می‌شود.

1719566724-MIV8AvQ8qcW6KasT

تولد یک اسطوره

در دنیای بازی‌های ویدیویی، برخی آثار همچون شهاب‌هایی در آسمان می‌درخشند و سپس خاموش می‌شوند. اما بعضی دیگر، چونان ستارگان قطبی، مسیری برای دیگران می‌گشایند و نامشان در حافظه‌ تاریخ ماندگار می‌شود.

The Witcher 3: Wild Hunt دقیقاً چنین جایگاهی دارد: شاهکاری که هم تجربه‌ای فراموش‌نشدنی را به بازیکنان هدیه داده و هم استانداردی نو برای دنیای بازی‌های نقش‌آفرینی تعیین کرده‌است.

منتشر شده در سال ۲۰۱۵ توسط استودیوی لهستانی CD Projekt Red، ویچر ۳ بی‌درنگ به نماد کیفیت، داستان‌سرایی و جاه‌طلبی هنری در صنعت بازی‌های ویدیویی بدل شد. این بازی با الهام از رمان‌های فانتزی «آندری ساپکوفسکی» موفق شد دنیایی خلق کند که فراتر از مرزهای جادو و شمشیر، به سرزمین تضادهای اخلاقی و انتخاب‌های سخت قدم بگذارد.

 

ورود به دنیای ویچر: جایی که زندگی می‌جوشد

اولین چیزی که در برخورد با ویچر ۳ شما را مجذوب می‌کند، عظمت و پویایی دنیای آن است.ولوالن، نوویگراد، اسکلگه و دیگر مناطق بازی، هرکدام با فرهنگ، جغرافیا و مردمانی منحصر به فرد جان گرفته‌اند. این یک دنیای واقعی است، نه یک صحنه‌ تزئینی. کشاورزان در زمین‌هایشان کار می‌کنند، بازرگانان فریاد می‌زنند، سربازان مست می‌کنند و گرگ‌ها در تاریکی شب زوزه می‌کشند.سیستم آب‌وهوای پویا و چرخه‌ شبانه‌روزی چنان تاثیرگذاری دارند که حتی یک طلوع ساده یا طوفان ناگهانی می‌تواند احساسات بازیکن را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. مهم‌تر از همه، دنیای ویچر ۳ پاسخی منطقی به اعمال شما می‌دهد؛ تصمیماتتان در ماموریت‌ها می‌توانند سرنوشت شهرها، روستاها و حتی اقلیم‌ها را تغییر دهند.

 

گرالت: قهرمانی خاکستری

در مرکز این جهان پرآشوب، شخصیتی ایستاده که با قهرمانان کلاسیک بسیار متفاوت است: گرالت اهل ریویا.او ویچری است؛ شکارچی هیولاهایی که در کودکی تحت آزمایش‌های جادویی قرار گرفته و توانایی‌هایی فراتر از انسان یافته، اما بخشی از انسانیت خود را نیز از دست داده است.گرالت شمشیری در دست دارد و خونی سرد در رگ‌ها، اما قلبی زخمی در سینه. او قهرمانی نیست که به دنبال نجات دنیا باشد؛ او در پی زنده ماندن، حفظ عزیزانش و گاه، جستجوی معنایی در جهانی بی‌رحم است. ویچر ۳ شما را با انتخاب‌هایی مواجه می‌کند که پاسخ درستی برایشان وجود ندارد. در این دنیا، گاه خیر و شر به هم گره خورده‌اند و هر انتخاب، بهای سنگینی دارد. همین روایت خاکستری است که گرالت و دنیایش را چنان باورپذیر و تاثیرگذار می‌کند.

 

داستان اصلی: تعقیب و گریز در میانه‌ آشوب

خط داستانی اصلی ویچر ۳ حول جستجوی گرالت برای یافتن سیری، دخترخوانده‌اش می‌چرخد؛ دختری که قدرتی جادویی درونش نهفته و هدف گروهی اسرارآمیز به نام Wild Hunt قرار گرفته است.اما ویچر ۳ با هنر بی‌نظیری، خط اصلی را با ده‌ها قصه‌ فرعی در هم می‌آمیزد؛ قصه‌هایی که هرکدام رنگ، عمق و احساس خاص خود را دارند.از درگیری‌های سیاسی خونین در نوویگراد گرفته تا تراژدی‌های عاشقانه در گوشه‌ای از اسکلگه، بازی جهان خود را با لایه‌های داستانی غنی و متنوع آراسته است.بازی به شما اجازه می‌دهد مسیری شخصی برای گرالت بسازید؛ مسیری که انتخاب‌های شما در آن معنای واقعی دارند و پایان‌های متفاوتی را رقم می‌زنند.

 

ماموریت‌های جانبی: دنیایی از قصه‌های کوچک

ویچر ۳ در طراحی ماموریت‌های جانبی، استانداردی نو بنا نهاد. برخلاف بسیاری از بازی‌های هم‌عصر که ماموریت‌های جانبی تنها وسیله‌ای برای پر کردن نقشه بودند، در ویچر ۳ هر ماموریت قصه‌ای درون خود دارد.شاید در جستجوی یک شوهر گمشده به رازی سیاه و خونین برسید، یا با کمکی کوچک زندگی یک جامعه‌ کوچک را تغییر دهید.حتی قراردادهای شکار هیولا، که ممکن است در ظاهر ساده به نظر برسند، اغلب با داستان‌های تراژیک، پیچیده و غیرمنتظره همراه می‌شوند.این ماموریت‌ها علاوه بر آنکه زمان بازی را افزایش می‌دهند، جانِ جهان ویچر را نیز به تصویر می‌کشند و حس زندگی جاری را به بازیکن القا می‌کنند.

 

گیم‌پلی و سیستم مبارزه: شکارچی واقعی شو

سیستم مبارزات ویچر ۳ ترکیبی از مهارت شمشیرزنی، استفاده‌ هوشمندانه از جادو (Signs)، معجون‌ها، روغن‌ها و بمب‌هاست. گرالت به عنوان یک شکارچی هیولا باید پیش از نبرد اطلاعاتی درباره‌ دشمنش جمع‌آوری کند و تجهیزاتش را بر اساس آن آماده سازد.نبردها پویا، سریع و چالش‌برانگیزند. حرکات گرالت روان و دقیق طراحی شده‌اند و به بازیکن اجازه می‌دهند بین حرکات تهاجمی و دفاعی به سرعت جابه‌جا شود.

افزون بر این، ارتقای مهارت‌های گرالت در درخت مهارت‌ها به بازیکن اجازه می‌دهد سبک بازی منحصر به خود را بسازد: آیا یک مبارز خالص می‌شوید یا استاد جادوهای ویرانگر؟مکانیک‌های مبارزه با باس‌های بازی، همچون نبرد با موجوداتی نظیر گرگینه‌ها، اژدهایان یا اشباح جنگی، از جذاب‌ترین و نفسگیرترین لحظات بازی هستند.

 

گرافیک و طراحی هنری: نقاشی‌ای که زنده شده

زمانی که The Witcher 3 منتشر شد، از همان آغاز تحسین‌ها را به خاطر کیفیت گرافیکی خیره‌کننده‌اش درو کرد.هر گوشه از نقشه‌ بازی، با وسواس و عشق طراحی شده؛ از مرداب‌های مه‌آلود و روستاهای متروک ولن تا دشت‌های طلایی و کوهستان‌های برفی اسکلگه.سیستم نورپردازی پویا در کنار آب‌وهوای متغیر باعث می‌شود هر لحظه‌ بازی ظاهری تازه و زنده داشته باشد. بارانی که ناگهان آغاز می‌شود، مهی که صبحگاهی بر فراز دریاچه‌ها می‌نشیند یا آفتابی که از لابه‌لای ابرهای پاره می‌تابد، همه نه فقط جلوه‌های بصری، که بخشی از روح و اتمسفر بازی‌اند.

طراحی چهره‌ها، لباس‌ها، موجودات افسانه‌ای و معماری مناطق مختلف نیز با دقت بی‌نظیری انجام شده، تا جایی که هر منطقه از دیگری کاملاً متمایز است و حس کاوشگری را در بازیکن بیدار می‌کند.حتی سال‌ها پس از انتشار، ویچر ۳ با نسخه‌ بازسازی گرافیکی نسل جدید (Next-Gen Update)، نشان داد که همچنان می‌تواند استانداردهای بصری بالایی را حفظ کند.

 

موسیقی و صداگذاری: جادویی که در گوش جاری می‌شود

موسیقی ویچر ۳ بی‌هیچ تردیدی یکی از نقاط اوج بازی است.مارسین پرزیبیوویچ و میکولای استروینسکی، آهنگسازان بازی، با ترکیبی از سازهای سنتی اروپای شرقی، نغمه‌هایی خلق کرده‌اند که همزمان حس کهنگی، غم، حماسه و رمزآلودگی را منتقل می‌کنند.از آوازهای روستایی گرفته تا تم‌های حماسی نبرد، موسیقی در هر لحظه با فضا هماهنگ است و عواطف بازیکن را هدایت می‌کند.
 

قطعه‌هایی مانند «Steel for Humans» یا «Ladies of the Woods»   هم در هنگام بازی و هم سال‌ها بعد در حافظه‌ شنیداری بازیکنان باقی می‌مانند.صداگذاری شخصیت‌ها نیز شاهکاری است در خود.داگ کاکل در نقش گرالت با صدایی خشن و خسته، اما پر از طنز تلخ، شخصیت او را جان می‌بخشد. صدای دیگر شخصیت‌ها، از ینفر تا تریس و دندلاین، همه دقیقاً متناسب با روحیاتشان انتخاب شده‌اند و گفت‌وگوها را به تجربه‌ای واقعی و تاثیرگذار تبدیل می‌کنند.

 

بسته‌های الحاقی: دو افسانه‌ مستقل

در دنیایی که بسیاری از بسته‌های الحاقی تنها چند ساعت محتوای اضافه ارائه می‌دهند، Hearts of Stone و Blood and Wine به معنای واقعی کلمه، دو بازی جدید در قالب DLC هستند.

 

Hearts of Stone

در این بسته‌ الحاقی، گرالت با یکی از پیچیده‌ترین و خطرناک‌ترین آنتاگونیست‌های دنیای ویچر روبه‌رو می‌شود:گائونتر اودیم، موجودی شیطانی و مرموز. داستانی درباره‌ قراردادهای شوم، عشق گمشده و معامله با شیطان که در قالبی تاریک و تاثیرگذار روایت می‌شود.

 

Blood and Wine

این بسته ویچر ۳ را به سرزمینی تازه به نام توسان می‌برد؛ جایی رنگارنگ، شاداب و پر از رمز و راز. Blood and Wine به تنهایی بیش از ۳۰ ساعت محتوای جدید دارد، با داستانی مستقل، منطقه‌ای کاملاً جدید و تغییراتی چشمگیر در سیستم گیم‌پلی، از جمله بازسازی کامل سیستم مهارت‌ها.

توسان در عین زیبایی‌های ظاهری، تاریکی‌های پنهانی در دل خود دارد که با پیشروی داستان به شکلی تکان‌دهنده آشکار می‌شود.

هر دو بسته‌ الحاقی، با داستان‌هایی عمیق و طراحی هنری فوق‌العاده، تجربه‌ ویچر را به اوجی تازه می‌برند و پایانی باشکوه برای سفر گرالت رقم می‌زنند.

 

نقاط ضعف: شکاف‌های کوچک در دیواری بزرگ

هرچند ویچر ۳ شاهکاری کم‌نظیر است، اما عاری از ایراد نیست.

  • کنترل شخصیت در فضاهای بسته گاهی اوقات سنگین و کند عمل می‌کند و ممکن است در محیط‌های کوچک ایجاد سردرگمی کند.
  • هوش مصنوعی دشمنان در برخی نبردها جای بهبود داشت؛ بعضی از دشمنان الگوهای رفتاری ساده‌ای دارند که پس از مدتی قابل پیش‌بینی می‌شود.
  • مشکلات فنی اولیه در زمان عرضه، مانند افت فریم در بعضی سیستم‌ها و باگ‌های کوچک، تجربه‌ بازی را اندکی خدشه‌دار می‌کرد (البته این ایرادات بعدها با آپدیت‌ها بهبود یافت).

با این حال، این ضعف‌ها در مقایسه با عظمت و کیفیت کلی بازی، بسیار کوچک و قابل چشم‌پوشی هستند.

 

میراث ویچر ۳: تاثیری فراتر از صنعت بازی

The Witcher 3 به عنوان یکی از برترین بازی‌های تاریخ شناخته می‌شود و علاوه بر آن تاثیر عمیقی بر فرهنگ عامه و آینده‌ صنعت بازی گذاشته است.

  • بسیاری از بازی‌های نقش‌آفرینی پس از ویچر، از مدل روایی آن الگو گرفتند و تمرکز بیشتری بر انتخاب‌های اخلاقی و داستان‌های چندشاخه‌ای کردند.
  • موفقیت ویچر ۳ باعث شد ادبیات آندری ساپکوفسکی بار دیگر مورد توجه قرار گیرد و اقتباس‌های تلویزیونی نظیر سریال The Witcher از نتفلیکس ساخته شود.
  • CD Projekt Red، استودیویی که با بودجه‌ محدود کار خود را آغاز کرد، به یکی از غول‌های صنعت بازی تبدیل شد و استانداردهای تازه‌ای برای ارتباط با جامعه‌ی بازیکنان بنا نهاد.

مهم‌تر از همه، ویچر ۳ به ما یادآوری کرد که بازی‌های ویدیویی می‌توانند شکل والایی از هنر باشند؛ هنری که داستان می‌گوید، احساسات برمی‌انگیزد و جهانی زنده می‌آفریند.

 

شاهکاری که افسانه شد

The Witcher 3: Wild Hunt تجربه‌ای است که در حافظه‌ هر کسی که پای به دنیایش گذاشته، جاودانه می‌شود.

دنیایی وسیع و زنده، داستان‌هایی انسانی و خاکستری، شخصیتی فراموش‌نشدنی چون گرالت، مبارزاتی چالش‌برانگیز، موسیقی جادویی و هنری در اوج کمال.

اگر بخواهیم تنها یک بازی را برای نمایندگی از قدرت قصه‌گویی در دنیای دیجیتال انتخاب کنیم، بدون شک ویچر ۳ یکی از شایسته‌ترین گزینه‌ها خواهد بود.

و شاید راز ماندگاری این بازی در یک چیز خلاصه شود:

اینکه ویچر ۳ ما را دعوت نکرد فقط برای بازی کردن، بلکه برای زیستن در دنیایی که می‌توانیم عشق بورزیم، خیانت کنیم، بجنگیم، ببخشیم و در نهایت... تصمیم بگیریم.

 

 

کدخبر: ۵۸۹۷۳۲
تاریخ خبر:
ارسال نظر