عروس مرده در بیابانهای مسقط ظاهر شد

گروهی به روستای زادگاه مریم میروند و قبرش را میشکافند و میبینند که ...
هفت صبح| 19 اسفند 1343- آقای پروین نماینده اراک در مجلس برسر بحث بودجه، شیرینزبانی کرده و نمایندهها مشعوف شدهاند. او گفته من نه قیافه خانم دلکش را دارم که عکسم را جراید چاپ کنند، نه صدای خانم دلکش را دارم که صدایم را در رادیو پخش کنند و نه مثل ایشان مالیات بدهکارم که اسمم سرزبانها بیفتد. ستون تلفن خوانندهها مملو است از شکایت از خاموشی برق و کمبود لولهکشی آب. تهران واقعا در دهه 40 شهر خام و جوانی بوده است.
محمد نصیری و پرویز جلایر و برومند برای مسابقات وزنهبرداری کاپ مسکو عازم شوروی شدهاند. یک آقای عکاس در شهرری برای پوشش یک مراسم عروسی انتخاب میشود و یک موتورسوار میآید که او را به مجلس عروسی برساند اما معلوم میشود اصلا عروسی در کار نیست و کل داستان توطئه برای ربودن دوربین عکاسی گرانقیمت آقای عکاس بوده. آقای عکاس هرطور که بوده، دوربین خود را نجات میدهد و در ضمن عکسی هم از آقای دزد انداخته که در صفحه حوادث روزنامه در ابعاد بزرگ کار شده است. دنیایی بوده دهه 40 برای خودش!
کیهان گزارش تکاندهندهای از زندان زنان تهیه کرده که نشان میدهد 132 زندانی با 13 کودک در آن نگهداری میشوند. عکسهای فوقالعادهای هم ضمیمه این گزارش است .
20 اسفند 1343 - در قریه تیاب در میناب، علی خرم با دوشیزه مریم ازدواج میکند اما پس از 28 روز دختر جوان میمیرد و در زادگاهش به خاک سپرده میشود. پرده دوم داستان اینجاست که یک هواپیمای انگلیسی در حوالی مسقط سه فرد سرگردان را در بیابانهای حاشیه شهر شناسایی میکند و یک نفر از این سه نفر دستگیر میشود که یک زن جوان بوده که خودش را در کلماتی نامفهوم ایرانی معرفی میکند.
او را شهر به شهر میگردانند و در دوبی برخی میگویند این همان مریم است که 13 ماه پیش مرده و به خاک سپرده شده است. شوهر مریم خودش را به مدرسه ایرانیان دوبی میرساند و آنجا سراسیمه تایید میکند که این خود مریم است! گروهی به روستای زادگاه مریم میروند و قبرش را میشکافند و میبینند که جسد همانجاست و کمکم پوسیده شده است!
دستاندرکاران میگویند که این احتمالا فقط یک شباهت اتفاقی بین دو نفر بوده است اما علی خرم و بستگان زن اصرار دارند که این خود خود مریم است. مریم دوم اصرار دارد که یک فرد ناشناس او را به آسمانها برده و میگوید که او را بکشید. شایعه میشود که یک ساحر در منطقه میناب به نام علی لوطی دختر را از قبر بیرون آورده و از خلیج فارس عبورش داده و در بیابانهای مسقط پرتش کرده پایین (البته شرح گزارش الزاما با این کلمات نیست !)
گزارشگر کیهان با علی لوطی تماس میگیرد و لوطی که در حال قلیان کشیدن بوده، این کرامت خود را بالکل تکذیب میکند! علی خرم هم در این میانه مقامات دوبی را متقاعد کرده که این زن، همان زن مرده اوست و با خرج دو هزار تومان مریم را به خانه خود آورده و حالا یک زن جوان جدید بیصاحب دارد که فقط کمی پرت و پلا میگوید و هر روز کرور کرور مردم جمع میشوند تا عروس مرده را از نزدیک ببینند. علی خرم گفته کلی نذر کرده که مریم به شرایط عادی بازگردد. انگار برایش طبیعی بوده که زنش را به خاک بسپارد و دوباره او را در بیابانهای مسقط پیدا کند !
برای اینکه خبرهای عجیب آخر هفته تکمیل شود، در روستای مرق کاشان هم حاج حسین پیرمرد 140 ساله دوباره صاحب فرزند شده و راز طول عمر و سلامت و باروری خود را غذای سالم و کشیدن منظم چپق دانسته است! این دهمین فرزند از هفتمین زن اوست. شش زن دیگر همگی به رحمت خدا رفتهاند. این همسر آخر فقط 35 سال دارد!