جراحی زیبایی روی پول ملی

ریال چهار صفرش را از دست میدهد؟
هفت صبح| در کشوری که واحد پولش سالهاست سیر نزولی طی میکند و ارزش آن روزبهروز همچون برف در آفتاب تابستان آب میشود و مردم هرروز حین خرید اقلام و نیازهای اساسی شاهد فروریختن ارزش ریال هستند، اندیشه حذف صفرها از پول ملی همانند جراحی زیبایی روی کالبد بیمار مبتلا به سرطان است.
در این فرایند ظاهر ارقام کوچک میشود، حسابداری سادهتر، اما بیماری اصلی یعنی تورم همچنان میسوزاند. طرحی که بارها در ایران روی میز آمده، اما هر بار پیش از اجرا کنار رفته، در بسیاری از کشورها تجربه شده؛ گاهی موفق، گاه فاجعهبار. اما چرا دولتها به حذف صفر فکر میکنند؟ آیا این سیاست کارساز است یا فقط کار حسابدارها را راحتتر میکند؟
سابقه جهانی: از وایمار تا ترکیه
نخستین نمونه ثبتشده حذف صفرها نه در آلمان جمهوری وایمار در سال ۱۹۲۳ رخ داد. تورمی نجومی، ناشی از بدهیهای جنگی و چاپ بیرویه اسکناس، ارزش مارک آلمان را چنان فروکاست که مردم برای خرید نان، چمدان پول با خود میبردند. در پاسخ، مارک جدید معرفی شد، با حذف صفرها و بهتدریج اعتماد عمومی بازیابی شد اما همچون درمانی موقت بود و تا جمهوری وایمار فرو نپاشید و تن به رژیم هیتلر نداد، ماشین انتشار پول بانک مرکزی آلمان خاموش نشد.
از آن زمان، بیش از ۷۰ مورد حذف صفر در جهان، عمدتا در کشورهای در حال توسعه، ثبت شده است. برزیل رکورددار جهانی در این زمینه است: از دهه ۱۹۳۰ تا ۱۹۹۴، طی شش مرحله ۱۸ صفر از پول ملی خود حذف کرد و نام واحد پولی را هشت بار تغییر داد. آرژانتین نیز با چهار مرتبه حذف صفر از پیشگامان است اما این اقدام هرگز راه به جایی نبرد تا زمانی که خاویر میلی رئیسجمهور جدید آرژانتین با اقدامات اصلاحی خود تورم را از 212 درصد به زیر سی درصد رساند و توانست تورم ساختاری خود را مهار کند.
در میان تجربههای موفق، ترکیه در سال ۲۰۰۵ نمونهای چشمگیر است. پس از آنکه تورم مزمن دهههای ۸۰ و ۹۰ ارزش لیر را کاست و صفرها مقابل اعداد تا سطح میلیونها صف کشیدند، دولت با همکاری صندوق بینالمللی پول ابتدا اصلاحات اقتصادی را پیش برد و نرخ تورم را به زیر ۱۰درصد رساند. سپس با حذف ۶ صفر، «لیر جدید» جایگزین شد و اعتماد به واحد پول بازگشت.
در سوی مقابل، زیمبابوه تجربهای ناکام بود. از ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹، طی چهار مرحله، در مجموع ۲۵ صفر از دلار زیمبابوه حذف شد، اما بدون اصلاح ساختار اقتصادی، تورم افسارگسیخته دوباره صفرها را بازگرداند و در نهایت کشور مجبور به پذیرش دلار آمریکا و رَند آفریقای جنوبی شد.
چرا دولتها صفرها را حذف میکنند؟
دولتها زمانی به حذف صفر از پول ملی فکر میکنند که دیگر هیچچیز در اقتصادشان عادی به نظر نمیرسد. آنچه روزگاری اسکناس هزار تومانی بود، حالا ارزشش بهاندازه یک شکلات ارزانقیمت هم نیست. قیمتها چنان جهیدهاند که خرید ساده یک پاکت شیر یا پرداخت کرایه تاکسی نیازمند اسکناسهایی است که پر از صفر است. اعداد روی برچسب کالاها، طولانیتر از شماره تلفن شدهاند و ذهن مردم دیگر توان درک مقیاسها را ندارد.
وقتی نوبت به خرید خودرو و طلا و خانه میرسد تعداد صفرها چشمگیرتر هم میشود. در چنین فضایی، اعتماد عمومی به پول که شاید مهمترین سرمایه هر نظام اقتصادی است بهشدت آسیب میبیند. زبان اقتصاد، زبان اعداد است، اما وقتی اعداد غرق در صفر میشوند، زبان هم از کار میافتد. در این مرحله حذف صفرها بهعنوان راهی برای بازآرایی صوری و روانی اقتصاد مطرح میشود.
نه به امید معجزه، بلکه برای اینکه سامانی دوباره به فرایندهای حسابداری، قیمتگذاری و حتی ذهنیت عمومی داده شود. صفرهای فراوان، نهتنها روندهای مالی را مختل میکنند، بلکه به مردم این پیام را میدهند که «پول شما دیگر قابل اعتماد نیست». پس، حذف صفرها گاه همچون تنفس مصنوعی برای پول ملی عمل میکند. زندهنماییِ موقت، با امیدِ بهدستآوردن زمان برای درمان واقعی.
اما این تصمیم، اگر بیاصلاحات مالی، بیمهار تورم، بیبازسازی اعتماد تنها بماند هیچ فایدهای ندارد. صفرها میروند، اما سایهشان باقی میماند و گاه زودتر از آنچه تصور میشد، برمیگردند.
مسیر پرفراز و نشیب حذف صفر در ایران
در ایران، ایده حذف صفر سابقهای ۳۰ ساله دارد. نخستین بار در سال ۱۳۷۲، این موضوع در اداره بررسیهای اقتصادی بانک مرکزی مطرح شد، در پاسخ به تورم دو رقمی و کاهش قدرت خرید مردم در دهه پس از جنگ. اما طرح، بهدلیل نداشتن پشتوانه سیاسی و بیاعتمادی به اثرگذاری آن، کنار گذاشته شد.
در دولت نهم، با الگوبرداری از تجربه ترکیه، بحث جدیتر شد. در سال ۱۳۸۹، هیئت دولت لایحه حذف چهار صفر را تصویب کرد. قرار بود «تومان جدید» معادل ۱۰ هزار ریال شود، اما بهدلیل نوسانات ارزی، تشدید تحریمها و نگرانی از تورم، لایحه هیچگاه به مجلس نرفت. در دولت دوازدهم، پس از جهش ناگهانی نرخ ارز در سال ۱۳۹۷، بانک مرکزی بار دیگر این سیاست را با عنوان «اصلاح نظام پولی» مطرح کرد.
در سال ۱۳۹۸، لایحه جدید تدوین و در مجلس بررسی شد. در اردیبهشت ۱۳۹۹، کلیات لایحه حذف چهار صفر به تصویب مجلس رسید. طبق آن، «تومان» واحد رسمی پول میشد و دوره گذار بین ریال و تومان بین دو تا پنج سال در نظر گرفته شده بود. اما اجرای این قانون به دولت بعدی واگذار شد. با روی کار آمدن دولت سیزدهم و اولویت یافتن مهار تورم و اصلاح یارانهها، موضوع حذف صفر بار دیگر به حاشیه رفت.
حذف صفر، آخر مسیر است نه آغاز آن
تجربه کشورهایی چون ترکیه، برزیل و رومانی نشان میدهد که حذف صفر تنها زمانی موفق خواهد بود که پیش از آن یا همزمان با آن اصلاحات مالی و کنترل تورم انجام شود. در واقع، حذف صفر نه راهحل است، نه نقطه آغاز؛ بلکه مرحله پایانی یک دوره بازسازی اقتصادی است.
کشورهایی که بدون مهار تورم دست به حذف صفر زدند، نظیر زیمبابوه و آرژانتین، پس از مدتی دوباره با صفرهای جدید روی اسکناسهای تازهچاپشده روبهرو شدند. بازگشت صفرها، در واقع بازگشت همان بیماری اقتصادی است که حذفشدنی نیست مگر با درمان ریشهای جلوگیری از خلق بیرویه پول.
تجربه نشان میدهد که بدون ثبات نسبی در تورم، بدون شفافسازی مالی دولت و بدون اعتماد عمومی، این سیاست فقط ظاهر اقتصاد را کوچکتر میکند، نه مشکلات آن را. اگر تورم مهار نشود، صفرها شاید با سرعتی بیشتر از قبل بازخواهند گشت.