گنبد طلایی یا سراب نقرهای؟

سامانه موشکی آمریکا در آسمان که تردیدهای سنگینی بر زمین حاکم کرده است
هفت صبح| بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید پس از انتخابات ۲۰۲۴، نهتنها در سیاست داخلی آمریکا تغییراتی ایجاد کرده، بلکه در حوزه نظامی و امنیتی نیز پروژههای بلندپروازانهای را دوباره روی میز آورده است. یکی از شاخصترین آنها، پروژه عظیم و پرهزینه «گنبد طلایی» است؛ سامانهای دفاع موشکی مستقر در فضا که قرار است خاک آمریکا را از تهدیدات فرامرزی محافظت کند.
زمانبندی معنادار؛ دفاع موشکی یا کارزار تبلیغاتی؟
اولین آزمایش عملیاتی این سامانه پیشرفته، قرار است در سهماهه پایانی سال ۲۰۲۸، دقیقاً پیش از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا برگزار شود. این همزمانی سؤالاتی را درباره ماهیت سیاسی پروژه مطرح کرده است: آیا گنبد طلایی بخشی از راهبرد امنیت ملی آمریکاست یا برگ برندهای در رقابتهای انتخاباتی جمهوریخواهان؟ترامپ در ماه مه وعده داده بود که این پروژه ظرف سه سال تکمیل خواهد شد و بهنظر میرسد پنتاگون نیز با حداکثر سرعت در حال هماهنگسازی فناوریها و شرکتهای دفاعی برای تحقق این هدف است.
چالشهای فنی و مالی؛ آیا پروژه عملیاتی خواهد شد؟
بهرغم ادعاهای خوشبینانه ترامپ و فرماندهان فضاییاش، کارشناسان نظامی هشدار میدهند که ساخت و استقرار کامل این سامانه، نیازمند صدها میلیارد دلار بودجه و دهها ماهواره است. از سوی دیگر، تولید انبوه رهگیرهای فضایی و رادارهای فوقپیشرفته در مقیاس صنعتی، همچنان مسئلهساز است. فرمانده نیروی فضایی «ژنرال گتلاین» اخیراً اذعان کرده که مشکل اصلی نه در تئوری فناوری، بلکه در «مقیاسپذیری و هزینه تولید» است؛ پرسشی که آینده پروژه را با عدم قطعیت همراه میکند.
سایه سنگین غیاب نظارت؛ هزینه بدون پاسخگویی؟
یکی از نکات جنجالی درباره گنبد طلایی، کنار گذاشته شدن فرآیندهای سنتی نظارتی پنتاگون بر پروژههای تسلیحاتی است. بنا بر یادداشت داخلی وزارت دفاع، این پروژه از مسیرهای کنترل کیفیت، ارزیابی فنی و بررسی هزینه-فایده مرسوم معاف شده است. به علاوه، ژنرال گتلاین اختیار تام در اعطای قراردادها دارد و تنها به معاون وزیر دفاع پاسخگوست؛ مدلی اجرایی که شباهت زیادی به شیوههای مدیریت پروژه در دوران اول ریاستجمهوری ترامپ دارد؛ سرعت، تمرکز قدرت و حذف موانع بروکراتیک، ولو به قیمت شفافیت و ارزیابی.
رقابت شرکتهای بزرگ؛ فناوری خصوصی در خدمت امنیت ملی؟
شرکتهای بزرگی همچون اسپیسایکس، آندوریل و پالانتییر در رقابت برای تصاحب بخشهایی از این پروژه هستند. این مشارکت گسترده بخش خصوصی، گرچه به نوآوری سرعت میبخشد اما وابستگی امنیت ملی به پیمانکاران تجاری را نیز افزایش میدهد؛ مسئلهای که سابقهاش در جنگهای افغانستان و عراق، تجربهای تلخ بهجا گذاشته است.
گنبد طلایی یا سراب نقرهای؟
در مجموع، پروژه «گنبد طلایی» را میتوان تلاقی فناوری، سیاست و ژئوپلیتیک در عصر ترامپ دانست. آنچه آینده این پروژه را تعیین میکند، نه صرفاً پیشرفت فنی یا سرمایهگذاری مالی، بلکه توانایی تیم ترامپ در اقناع افکار عمومی و نهادهای قانونگذار درباره ضرورت، کارآمدی و ایمنی چنین سامانهای خواهد بود.
اگر این سامانه نتواند در برابر تهدیدات واقعی (مثلاً چین یا روسیه) عملکرد قابل اتکایی داشته باشد، نهتنها هزینه هنگفتی بر دوش مالیاتدهندگان خواهد گذاشت، بلکه ممکن است ترامپ و حزبش را در آستانه انتخابات ۲۰۲۸ با چالش اعتماد عمومی روبهرو کند.