صفرها میروند اما دردها همچنان باقی میمانند

کارشناسان اقتصادی هشدار میدهند که حذف صفرها بدون اصلاحات اقتصادی تاثیری بر تورم ندارد
هفت صبح، محمد حاجیمومنی| از خیابان میرداماد که رد میشوید، ساختمان شیشهای بانک مرکزی درست مثل همیشه استوار ایستاده، اما در طبقات بالایی، گویا افکاری شگفتیساز در حال جوشیدن است. محمدرضا فرزین رئیسکل بانک مرکزی، همین چند روز پیش اعلام کرد: «یکی از کارهای مهم ما در سال جاری، حذف چهار صفر از واحد پول کشور است. کشورهای زیادی این کار را کردهاند، ما هم میتوانیم آرایش جدیدی از ریال ایجاد کنیم.»
حذف چهار صفر! ایدهای که سالهاست در کشوهای خاکخورده سیاستگذاران خوابیده، حالا دوباره بیرون کشیده شده. قرار است ریال خداحافظی کند و تومان، البته این بار نه به شکل عرفی، بلکه رسمی، جای آن را بگیرد. به زبان سادهتر، هزار تومان فعلی میشود یک تومان جدید. سکهها و اسکناسها نو میشوند، حسابها بازنویسی میشوند و به قول برخی مدیران دولتی، «صفرهای بیخاصیت و اضافی اعداد، خلاص میشوند!» اما آیا واقعاً مشکل اقتصاد ایران، صفرها هستند؟
روایت یک جراحی بدون درمان بیماری
برای پاسخ به این سوال، کافی است پای صحبت کسانی بنشینیم که اقتصاد را نه با آرایش عددی، بلکه با واقعیتهای درشت آن میفهمند. حسین صمصامی اقتصاددان و نماینده سابق مجلس، از جمله چهرههایی است که با نگاه منتقدانه به این طرح مینگرد. او میگوید: «حذف صفر زمانی موثر است که کنار آن سیاستهایی مثل کاهش کسری بودجه، اصلاح نظام مالیاتی، کنترل نقدینگی، مقابله با فساد و بهبود فضای کسبوکار اجرا شود. در غیر این صورت، این اقدام بیشتر یک شوی اقتصادی است.»صمصامی هشدار میدهد: «اگر این اصلاحات همراه نباشد، حذف صفر کمک خاصی نمیکند و حتی بیاعتمادی عمومی را نسبت به تصمیمگیران بیشتر میکند.»
درسهایی فراتر از مرزها
نگاهی به کشورهای دیگر که راه مشابهی رفتهاند، تصویر واضحتری به ما میدهد. ترکیه یکی از معروفترین نمونههاست. در دهه ۲۰۰۰، پس از یک دوره اصلاحات ساختاری سختگیرانه و ثبات نسبی اقتصادی، شش صفر از لیر حذف شد و «لیر جدید» معرفی شد. اما پیش از آن، دولت ترکیه اصلاحات بنیادی در بودجه، ساختار بانکی و تعامل با نهادهای بینالمللی انجام داده بود.در مقابل، کشورهایی مثل زیمبابوه یا ونزوئلا نیز صفرها را حذف کردند، اما چون ریشه مشکلات پابرجا بود، مجبور شدند چند بار این کار را تکرار کنند، تا جایی که اسکناسهای بدون صفر هم دیگر خریدار نداشتند.
واقعیت امروز اقتصاد ایران
ماجرای اقتصاد ایران، داستان دیگری است. در کوچهپسکوچههای بازار، اسکناسهایی که هنوز رویشان «هزار ریال» نوشته شده، در عمل ارزشی کمتر از یک نان ساده دارند. رشد بیسابقه نقدینگی، تورم مزمن، وابستگی به درآمدهای نفتی، نظام بانکی ناتوان و از همه مهمتر، فشار تحریمها، مجموعهای از دردهای مزمن را شکل دادهاند که هیچ جراحی ظاهریای نمیتواند آنها را درمان کند. در این فضا، کاهش حجم اسکناس یا سادهسازی اعداد در نرمافزارهای بانکی، شاید بهظاهر شیک باشد، اما هیچ تأثیری بر ارزش واقعی پول در جیب مردم ندارد.
چرا حذف صفر جذاب بهنظر میرسد؟
مقامات دولتی میگویند: این طرح موجب کاهش هزینه چاپ اسکناس، سهولت در معاملات روزمره و بازگرداندن نسبی اعتماد عمومی میشود. اما این حرفها شبیه چسب زدن روی زخمی عمیق است. درست است که اعداد تراکنشها کوچکتر میشوند، اما قدرت خرید مردم، یعنی آن چیزی که در مغازه و داروخانه و جایگاه بنزین اهمیت دارد، تغییری نمیکند.
بسیاری از اقتصاددانان معتقدند حذف صفرها اگر در قالب یک بسته اصلاحی بزرگتر و منسجم باشد، میتواند نشانهای از آغاز ثبات باشد. اما وقتی این اقدام تنها و بدون پشتوانه انجام شود، چیزی جز یک مانور نمادین نیست.حذف صفر از پول ملی، اگرچه در ظاهر کاری مدرن و پیشرو بهنظر میرسد، اما بدون اصلاحات عمیق اقتصادی، چیزی جز یک تصمیم نمایشی نیست.
درجدول مقایسهای تجربه برخی کشورها در حذف صفر از پول ملی تهیه شده که میتواند بهعنوان ضمیمه این گزارش در روزنامه هفت صبح یا برای انتشار آنلاین استفاده شود:ایران در آستانه تکرار مسیر برزیل و آرژانتین است؛ اگر ساختارها اصلاح نشوند، صفرها بازخواهند گشت.