کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۷۰۹۳۱
تاریخ خبر:

جنجال نمایش خوک، بچه، آتش در جشن هنر شیراز

جنجال نمایش خوک، بچه، آتش در جشن هنر شیراز

روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | در مرداد ۱۳۵۶ و در حین جشن هنر شیراز خبر آمد که آربی آوانسیان کارگردان تئاتر و سینما در لابی هتل کوروش شیراز به خانم خوارزمی خبرنگار کیهان حمله کرده و او را مورد ضرب‌وشتم قرار داده است.

 

دلیل هم گزارش‌هایی بوده که خوارزمی از جنجال نمایش خوک،بچه،آتش مخابره کرده بود. نمایشی از یک گروه آوانگارد مجارستانی که به آمریکا کوچ کرده بودند و ایده‌های نمایشی خود را که در نیویورک نتوانسته بودند اجرا کنند در جشن هنر شیراز عملی کردند.

آن هم نه در روی سن تئاتر که در یک میوه‌فروشی در ملأعام و باکمک از تلویزیون‌های مدار بسته و در جلوی چشمان مردم عادی.گروه تئاتری که این نمایش را ترتیب داده بودند یک باب مغازه را در یکی از خیابان‌های پر رفت‌وآمد شیراز اجاره کرده و ظاهرا می‌خواستند برنامه خود را به طور کاملا طبیعی در کنار خیابان اجرا کنند. صحنه نمایش نیمی در داخل مغازه و نیمی در پیاده‌رو مقابل آن بود.حرکتی که آنقدر شنیع بوده که متاسفانه توصیف آن هم غیرممکن است.

آنتونی پارسونز سفیر انگلیس در ایران در خاطراتش می‌نویسد اجرای چنین حرکاتی در آمریکا و انگلیس بی‌بروبرگرد بازداشت و حبس عوامل نمایش را به دنبال داشت.او خود می‌گوید به شاه گفتم اگر این نمایش مثلا در وینچستر انگلیس برگزار می‌شد اعضای نمایش از دست مردم جان سالم به در نمی‌بردند.اما در مرداد ۵۶ در خیابان‌های شیراز برگزار شد! و عجیب‌تر آنکه در هفته اول ماه رمضان! در خود شیراز آیت‌الله محلاتی و آیت‌الله دستغیب با شدیدترین کلمات به این نمایش معترض شدند.

جشن هنر شیراز نشانگر ایده‌های گروه وابسته به فرح در مورد فرهنگ و هنر بود. نوعی شیفتگی به مفهوم هنر مدرن که آنها را از فهم رنگ‌بندی جامعه ایرانی دور نگه داشته بود.جشن هنر از سال ۱۳۴۶ شروع شده بود.در شهریور و گاهی در مرداد هر سال در شیراز برگزار می‌شد. هیات مدیره این جشن شامل پنج نفر بود؛رضا قطبی به‌عنوان مدیرعامل،مهدی بوشهری (همسر اشرف) به‌عنوان رئیس هیات مدیره و همینطور قاسم رضایی، فرخ غفاری و هاکوپیان.در این بین فرخ غفاری مسئول برگزاری این جشن شده بود.

اولین جشنواره با بودجه ۴میلیون تومان که نصف آن را شرکت نفت متقبل شده بود و بقیه‌اش هم از سمت نخست وزیری و رادیو وتلویزیون تامین شده بود در سال۱۳۴۶ برگزار شد. خب ۱۱دوره این جشن موجب شد تا امثال محمدرضا شجریان، جلال ذوالفنون، عبدالوهاب شهیدی و پریسا در موسیقی سنتی یا نمایش‌های آوانگارد نعلبندیان و کار نوستالژیک بیژن مفید یعنی شهرقصه اجرا شوند. یهودی منوهین و راوی شانکار و بسم‌الله خان و موریس ژار برای ایرانی‌ها برنامه اجرا کنند و فیلم‌هایی از برگمان و بونوئل و ازو در دسترس سینمادوستان قرار گیرد.

ایده اصلی ایده جالبی است اما دیدگاه‌های خاص فرح و فرخ غفاری و قطبی که هر سه نفر غرق در مفهوم و برداشت فرانسوی از هنر بودند، جشن هنر شیراز را به یک چالش جدی برای اجتماع و دولت ایران بدل کرد.از نگاه آنان ایرانی‌ها باید با هنر غرب آشنا می‌شدند. این سرسپردگی (شرمنده از استفاده این کلمه) مشکل اصلی جشن هنر شیراز بود. جنجال اول در دوره پنجم رخ داد. نمایش زارتان برادر تارزان از آندره ساواری حاوی صحنه‌هایی بود که اجرایش برای عموم باورنکردنی بود.

نمایش هفت تپه هم از جنجال‌های بزرگ جشن هنر شیراز بود.از یک کارگردان آوانگارد آمریکایی و گروهش که جایی در تپه‌های اطراف شیراز و روی مقبره‌های هفت تن نمایشی را در مدت زمان ۱۶۷ساعت و طی هفت روز اجرا کردند و مردم می‌توانستند در هر زمانی به دیدن آن بنشینند و خب در عمل به چیزی فراتر از هنر یا مهمل بدل شد.تئاتر ملوس‌ها و نسناس‌ها کار تادئوش کانتور یکی دیگر از این نمایش‌های عجیب بود و از همه بدتر نمایش اهریمن از یک گروه برزیلی که به بهانه نمایش آئین‌های برزیلی در حین اجرا بازیگران کله خروس و مرغ زنده را با دندان می‌کندند! و بالاخره نمایش خوک، بچه، آتش که تیرخلاص بر شقیقه این جشن ۱۱ساله بود.

یادمان باشد که این ماجرا در مرداد ۱۳۵۶ رخ داد و طیف مذهبی و توده‌های سنتی و جامعه روحانیت را به واکنش شدید واداشت. دو ماه بعد با درگذشت تقریبا همزمان دکترعلی شریعتی و آیت‌الله مصطفی خمینی که هر دو در چهل و چند سالگی فوت کردند و سلسله مراسم بزرگداشت آنها، اقشار مذهبی در آمادگی و برانگیختگی کامل ذهنی و روحی بودند. رسیدن این پالس‌ها به دربار منجر به همان مقاله روزنامه اطلاعات شد.

این برانگیختگی و واکنش طیف مذهبی این‌بار همزمان شد با دانشجویان (عموما چپ) به ستوه آمده از فشار ساواک و حاشیه‌نشین‌هایی که در نتیجه اصلاحات ارضی و بعد گران شدن ناگهانی قیمت نفت و رونق ساخت و ساز به تهران آمده بودند و در رکود اقتصادی سال ۵۶ آماده عصیان بودند.داریم از دی‌ماه ۵۶ حرف می‌زنیم.

کدخبر: ۳۷۰۹۳۱
تاریخ خبر:
ارسال نظر