۱۰۰ قصه دیگر از لابهلای تاریخ| جنجالهای بیپایان آشور
عروسی پرسروصدای دو همجنسگرا در سال 1356
روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | دیروز در مورد کارگاه نمایش گفتیم و تجربههای آوانگاردی که این گروه نمایشی پیش میبرد و از بودجه دولتی چه از طریق سازمان رادیو و تلویزیون و چه بنیاد فرح ارتزاق میکرد.
جشن هنر شیراز، در کنار شایعات و ماجرای پاتوق هنرمندان تجسمی، ازدواج پرسروصدای بیژن صفاری و سهراب محوی، نمایشگاه عکسهای آشور بانیپال بابلا، اجرای نمایش خوک بچه و آتش در وسط خیابان همه نشانهای فرهنگی بودند که خارج از ظرف زمان و مکان ایران دهه چهل و پنجاه به جامعه هنری ایران تحمیل شده بود.
دیروز از آشور بانیپال بابلا گفتیم که در سرسپردگی به آوانگاردیسم روز اروپا دست همه را از پشت بسته بود. در بیروت الهیات مسیحی خوانده بود اما در بازگشت به تهران از مذهب برید و همه انرژی خود را وفق هنر مدرن و فوق مدرن ساخت. او هدفش را براندازی همه حصارهای محافظهکارانه و سنتی در حوزههای اجتماع و مذهب و جنسیت اعلام کرد و مشخص نیست چرا مسئله سیاست را در این تابوشکنیها قلم میگیرد!
او متوجه شد که به شکل سیستماتیک هیچ مانعی بر سر فعالیتهای او و همفکرانش وجود ندارد و به شکلی متناقض از پشتیبانی شدید گروههای نزدیک به حاکمیت و بهخصوص شخص فرح برخوردار است. او در نیمه دوم آذر ماه سال 1352 به کارگاه نمایش ملحق میشود و گروه اهریمن(!) را تاسیس میکند
(اعضای این گروه شامل «شهره آغداشلو»، «اسماعیل پوررضا»، «پرویز پورحسینی»، «محمود صحتی»، «میترا قمصری»، «مهوش افشارپناه»، «شاهرخ غیاثی» و «آتیلا پسیانی» بودند). فعالیتهای تئاتری آشور جنجال برانگیز است؛
نمایشهای: بانویی میمیرد، قویتر، آخرالزمان، عروسکها و صندوق، چرخفلک، امشب شب مهتابه، مراسم گرگ یا نشان قابیل، یخبندان، غارت، بازی قتل عام را کارگردانی و نمایشنامههایی چون: آخرالزمان، عروسکها و صندوق، قاتل زیاد حرف میزند، مراسم مرگ گرگ یا نشان قابیل، امشب شب مهتابه را مینویسد .یکی از جنجالهای معروف منتسب به آشور بانیپال کاری بود که او در دوره پنجم جشن هنر شیراز به روی سن برد؛
نمایش جنجالی «ساعت ششم». این نمایش ظاهراً آیینی که از کتاب مقدس مسیحیان اقتباس شده بود، به قدری ساختارشکنانه بود که برای نخستینبار در طول برگزاری ۱۱ دوره جشن هنر، نمایش یک اثر هنری ایرانی برای افراد کمتر از ۱۸سال ممنوع اعلام شد. «عریان بودن هنرپیشگان در بعضی صحنهها» علت این تصمیم عنوان شد.
منتقدی در مجله تماشا در نقد نمایش قویتر به سال 1353 اینگونه نوشته است: « کارگردانی آشور بانیپال بابلا درخشان است. او زیبایی را با جادو آمیخته. رنگ و نور و موسیقی، حساس و هماهنگ است، بازیها ظریف است. سوسن تسلیمی در نقش جن قیامت میکند، هنرپیشه و دلقک و جادوگر همه با هم است و شهره آغداشلو غرور مرگ را با زیبایی کم نظیری ... »
به هرحال حرکات آشور بانیپال هرچند در گعده کوچک تماشاگران تئاتر و برخی منتقدان جریان داشت اما بازتاب آنها در مطبوعات معمولا طنین شدیدی به همراه داشت. بهخصوص در نمایشگاه نقاشی و عکاسی او در گالری ثریا بود که عکسها و طرحهای عجیب بانیپال با پوشش گسترده و انتقادی از سوی خبرنگار روزنامه اطلاعات روبهرو شد که از وقاحت آشکار در این تصاویر و طرحها ابراز شگفتی کرده بود.
بیایید به سال 1356 برگردیم. آن نمایش بیپرده مجار در جشن هنر شیراز در سال 56، عروسی پرسروصدای دو همجنسگرا در همین سال و غائلهای که بر سر آن برپا شد و گالری عکسها و طرحهای آشور بانیپال بابلا.
در همین سال است که شبکه دو تلویزیون اقدام به پخش مجموعهای پر ارزش از فیلمهای اینگمار برگمان در تلویزیون میکند و عامدانه از هرگونه سانسوری دوری میجوید. در همین سال است که کمدی سکسیهای فرانسوی و ایتالیایی آنقدر از ممیزی و سانسور دور هستند و راحت به پرده میرسند که داد دوستداران معمولی سینما را نیز بلند میکند.
در همین سال است که فیلمفارسی در آخرین تلاشهای خود برای حیات، فیلمهایی از قبیل مو سرخه را به روی پرده میرساند....در سال 56 فاصله موجهای فرهنگی حاکم بر کشور با ماهیت فرهنگی مردم بیشترین فاصله ممکن را گرفته است... افکار عمومی به این نتیجه رسیده که به شکلی عامدانه خطوط و قواعد اخلاقی و عرفی جامعه نادیده گرفته میشود...که این خود داستان دیگری است.
آشور بانیپال بعد از انقلاب به انگلیس و آمریکا رفت و آنجا هم کارهای نمایشی اجرا کرد و دست آخر در سال 1390 در سن 66سالگی در نیویورک درگذشت.