کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۷۵۵۰۱
تاریخ خبر:

تهران و کوچه‌هایش - قسمت سوم

تهران و کوچه‌هایش - قسمت سوم
حجم فایل :6.35M مدت زمان :00:06:56

پنجشنبه‌‌های هفت صبح در کوچه‌باغ‌هایی که قصه می‌گویند

در دل تهران قدیم، جایی که امروز میان ساختمان‌ها و خیابان‌های شلوغ گم شده، روزگاری باغی بود که شاهان، هنرمندان و سیاستمداران در آن روزگار می‌گذراندند. باغ نگارستان. جایی که هم محل عیش و عشرت بود، هم قتلگاه، هم کانون توطئه و دسیسه، هم مرکز علم و هنر

 

 

فتحعلی‌شاه قاجار این باغ را ساخت تا از گرمای تهران فرار کند، اما باغ نگارستان خیلی زود به یکی از مهم‌ترین مراکز سیاسی و فرهنگی تبدیل شد. تابلوهای گران‌بها، دیوارهایی پوشیده از نقاشی‌های ظریف، و سرسره‌ای مرمرین که نقل هر مجلس بود و از همین رو آن را نگارستان خواندند

 

 

در حوض‌خانه باغ صدراعظم بزرگ ایران، قائم‌مقام فراهانی را کُشتند. قتل او نقطه‌ی سیاهی در تاریخ این باغ است. نگارستان شاهد روزهای پرالتهاب دیگری هم بود. در همین باغ، تاجگذاری محمدشاه قاجار برگزار شد، جشن ازدواج ناصرالدین‌شاه در همین عمارت برپا شد و سال‌ها بعد، در میدان مجاور آن، مراسم قربانی کردن شتر در روز عید قربان، شکوه و جلال پادشاهی را به نمایش می‌گذاشت.

 

 

اما دوران پرزرق و برق، همیشه پایدار نمی‌ماند. با گسترش تهران، کم‌کم باغ از چشم‌ها افتاد. دیگر شاهی در آن قدم نمی‌زد، دیگر طنین موسیقی دربار در آن شنیده نمی‌شد. در دوران ناصرالدین‌شاه، نگارستان متروکه شد، تا جایی که حتی به فکر تخریبش افتادند.

 

 

اما یک نقطه‌ی روشن در این تاریکی وجود داشت. کمال‌الملک، نقاش بزرگ ایرانی، مدرسه صنایع مستظرفه را در همین باغ تأسیس کرد. و شاگردانی پرورش داد که هنر ایران را به سطحی تازه رساندند. و بعدتر، در دوران پهلوی، این باغ میزبان اولین مجسمه فردوسی شد.

 

 

ماجرا از این قرار بود که سال ۱۳۱۳، کنگره بین‌المللی هزاره فردوسی در ایران برگزار شد و ۴۱۰ دانشجوی ایرانی مقیم فرانسه، مبلغی جمع کردند و از لرنزی، مجسمه‌ساز مشهور، خواستند تا تندیسی از فردوسی بسازد. اما تصویری از فردوسی باقی نمانده بود. لرنزی، با مطالعه ترجمۀ اشعار شاهنامه، توانست چهره‌ی او را تصور کند و با الهام از این اشعار، نخستین مجسمه‌ی فردوسی را ساخت. این مجسمه هنوز هم در همین باغ پابرجاست.

 

 

باغ نگارستان در طول قرن‌ها، بارها تغییر کاربری داد. از مدرسه کشاورزی در دوره مظفرالدین‌شاه، تا دانشسرای عالی در دوره رضاشاه. سال‌ها بعد، این باغ به مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی، و سپس به دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران واگذار شد. امروز هم قدیمی‌ترین ساختمان این باغ در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.

اما با وجود همه این تغییرات، باغ نگارستان هرگز آن شکوه و عظمت گذشته را بازنیافت. ساختمان‌های قدیمی‌اش تخریب شدند، عمارت‌های جدیدی جای آن‌ها را گرفتند، و تنها بخشی از این باغ به یادگار ماند.

 

 

حوض‌خانه قدیمی، که زمانی مرکز قدرت و تصمیم‌گیری شاهان بود، حالا در دل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جای گرفته. اما این باغ همچنان زنده است، با دیوارهایی که رازهای بسیاری را در دل خود نگه داشته‌اند.

 

 

این فقط بخشی از داستان بود… اگر می‌خواهید سرگذشت کامل باغ نگارستان و رازهای ناگفته‌ی آن را بدانید، گزارش کامل هفت‌صبح را اینجا بخوانید.

کدخبر: ۵۷۵۵۰۱
تاریخ خبر:
ارسال نظر
 
پربازدیدترین پادکست