کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۰۷۸۵۹
تاریخ خبر:

بازسازی واقعیت از جهان کودکانه جنگ

بازسازی واقعیت از جهان کودکانه جنگ

«کودک و فرشته»، کودک گم شده مسعود نقاش‌زاده

هفت صبح، احمدرضا حجارزاده |   در حافظه جمعی مردم ایران، شاید هیچ تصویری به تلخی و غم‌انگیزی نخستین روزهای جنگ ایران و عراق در شهریور ۱۳۵۹ نیست. وقتی هنوز باور نمی‌کردیم قرار است جنگ، چمدان‌هایش را در خاک میهن ما باز کند و هرچه داریم را به گلوله و آتش بسپارد.


تاکنون درباره این مقطع تاریخی حساس، فیلم‌های بسیاری در سینمای ایران تولید شده که برخی از آن‌ها، وقایع جنگ هشت‌ساله را به شکلی دقیق و مستندگون ثبت و روایت کرده‌اند. فیلم «کودک و فرشته» (محصول سال 1387)، یکی از نمونه‌های خوب و شاخص سینمای جنگ است.


خرمشهر، نمادی از وطن بی‌پناه

مسعود نقاش‌زاده در این فیلم، با نگاهی خلاقانه و متاثر از رئالیسمی حیرت‌انگیز، لحظات پرآشوب و هراس آغاز جنگ تحمیلی را از زاویه دید چند کودک ‌و نوجوان روایت کرده؛ بچه‌هایی که ناگهان خود را تنها، بی‌پناه و گم‌شده در جهانی می‌بینند که دیگر از امنیت دیروز برخوردار نیست و حالا برای حفظ جان خود و دیگران، باید اسلحه دست بگیرند و بجنگند. کارگردان فیلم با انتخابی هوشمندانه، خرمشهر را نه به مثابه مکانی صرف که همچون نمادی از وطنِ زخمی و بی‌پناه به تصویر کشیده است. فرشته، قهرمان نوجوان فیلم، با نگاهی بهت‌زده و تنی لرزان در گیرودار وقایع دهشتناک روزهای آغازین بمباران شهر، به جست‌وجوی تنها بازمانده خانواده‌اش می‌رود. این تجسس عبث گرچه وظیفه اخلاقی و احساسی یک خواهر برای یافتن آخرین پناه زندگی‌اش به نظر می‌رسد، ولی به سفری نمادین برای درک جهانی ناگهان بی‌رحم و بی‌قاعده ‌شده و از سوی دیگر یافتن امنیت، آغوش مهربان برادر و معنای دوباره زندگی بدل می‌شود.

 

  ادای دین به رنج تنهایی انسان در جنگ

برگ برنده فیلم، نه در اجرای نسبتا موفق صحنه‌های جنگی که در سکوت‌ها، نگاه‌ها و لحظه‌هایی نهفته است که کلام از آن‌ها حذف و کنش جایگزین‌شان شده. همان کودکان بی‌تجربه و تنها مانده‌ای که با امید و شجاعتی نویافته در خیابان‌های اشغال‌ شده زادگاه‌شان، میان اجساد یا ویرانه‌ها، سرگردان و حیرانند. فیلم «کودک و فرشته» درواقع درگیر ادای دین صرف به پدیده جنگ نیست، بلکه می‌کوشد رنج تنهایی انسان را در مواجهه با رویدادی ناشناخته نشان بدهد.

 

به‌ ویژه رنج کودکانی که از منطق جنگ چیزی نمی‌دانند اما قربانی تمام‌عیار آن می‌شوند. از دیگر نقاط قوت فیلم آن ا‌ست که جنگ را از چشم یک فرمانده یا رزمنده روایت نمی‌کند، بلکه این‌بار جنگ از دریچه نگاهی کودکانه ـ و در عین حال فلسفی ـ تصویر می‌شود که هنوز به معجزه در جهان ایمان دارد، هنوز خانواده را می‌فهمد و خاکریز را نه.

 

  نقش آخرین بازماندگان

فیلم با آن‌که ساختاری ساده و خطی دارد اما از بار معنایی بالایی برخوردار است. خوش‌بختانه فیلم‌ساز در روایت خود به دام سانتی‌مانتالیسم نمی‌افتد. گرچه اولین برخورد فرشته با جنگ، کمی ترحم‌برانگیز است (وقتی به خانه برمی‌گردد، همه اعضای خانواده‌اش کشته شده‌اند)، ولی او به سرعت واقعیت تلخ و تازه زندگی‌اش را می‌پذیرد و دل‌سوزی دیگران ـ و مخاطب ـ را پس می‌زند.

 

به یاد بیاورید صحنه پُرکردن خشاب‌ها توسط خواهران را که وقتی یکی از دختران می‌گوید «می‌گن با این وضعی که پیش اومده، همه زن‌ها باید از شهر برن بیرون»، فرشته بلافاصله اعتراض می‌کند «کی گفته؟ بریم که چی؟ هر کی این‌جا یه کاری داره. بی‌خود که نموندیم». با وجودی که او به قصد یافتنِ برادرش، برای ماندن تلاش می‌کند اما ناخواسته بر اهمیت نقش زنان در جنگ نیز صحه می‌گذارد و از قضا اوست که به عنوان یکی از آخرین بازماندگان زن در شهر، ناجیِ جان مصطفی می‌شود.

 

تاریخی که بازسازی نشد روایت شد

لحظه‌های فیلم به شدت مینی‌مال و گویا هستند و با فرمی مستند طراحی و اجرا شده‌اند تا تماشاگر حس کند در برشی واقعی از تاریخ جنگ ایستاده است. انگار فیلم‌ساز عمدا از بازسازی تاریخ طفره رفته و قصد داشته با نمایش آن روزهای ملتهب، خاطرات ناخوشایند اشغال و مقاومت ساکنان دلیر خرمشهر را زنده کند.

 

غم مردمی که صدایشان در خاطرات محو شد

با این تفاسیر، در روزگاری که سینمای جنگ و دفاع مقدس درگیر کلیشه‌ها، دیالوگ‌های شعاری و قهرمان‌سازی‌های اغراق‌آمیز بود، فیلم «کودک و فرشته» را می‌توان جزو آثار شریف و بی‌ادعای سینمای ایران دانست که با صداقت و نجابت، از غم مردمی گفت که صدای‌شان به جایی نرسید و خیلی زود از خاطرات جمعی این سرزمین محو شدند.

 

فیلم به وضوح یادآور این نکته است که جنگ پیش از آن‌که خاک را بگیرد، کودکی را از انسان می‌گیرد. همان دوره‌ای که مهم‌ترین عامل تعیین‌کننده سرنوشت یک فرد در طول زندگی آینده است. فرشته در فیلم «کودک و فرشته»، یک ‌شبه بزرگ می‌شود، خواهر می‌شود، زنِ مدافع خاک می‌شود. هرچند فیلم پایان غمناکی دارد اما تنهاییِ ناخواسته فرشته، حالا او را به باور بزرگی در ذهن خود رسانده و آن، مقاومت به هر قیمت است.

 

 روایتی از ویرانی رویاها

«کودک و فرشته» نه تنها فیلمی درباره جنگ که روایتی انسانی ا‌ست از ویرانی رویاها؛ مرثیه‌ای برای کودکانی که چشم گشودند و دیدند آسمان آبی، جای خود را به دود و آتش داده است.

 

تازه‌ترین تحولاتفرهنگیرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۶۰۷۸۵۹
تاریخ خبر:
ارسال نظر