عدالت در لبهٔ پرتگاه | نگاهی به فیلم درخشان «عدالت برای همه» آل پاچینو

یکی از عمیقترین نقشآفرینیهای آل پاچینو در فیلم فراموششده «عدالت برای همه»
هفت صبح، عاطفه شهباز | باور بفرمایید در کارنامه درخشان آل پاچینو، کمتر فیلمی به اندازهٔ عدالت برای همه (And Justice for All) چنین بیادعا اما پرقدرت ظاهر شده است. اثری که اغلب در سایه غولهایی چون پدرخوانده و صورتزخمی قرار میگیرد، اما در حقیقت یکی از ژرفترین بازیهای پاچینو را به تصویر میکشد.
این فیلم در سال ۱۹۷۹ به کارگردانی نورمن جویسون و نویسندگی والدو سالت ساخته شد؛ در دورانی که سینمای آمریکا هنوز درگیر بازتاب شکستهای اجتماعی و اخلاقی دهههای پیش از خود بود. با قدرت نشون میده چطور ممکنه وقتی شغلی رو انتخاب کنی که قراره از ریاکارترین انسانها دفاع کنی، ایستادن برای حقیقت به یک جنگ درونی تبدیل میشه فیلم با جسارت، دستگاه قضایی آمریکا را به نقد میکشد. سیستمی که گاه بیشتر به نمایشنامهای آشفته میماند تا نهادی برای احقاق حق.
و اما صحنه آخر فیلم؟
بدون تردید بهترین سکانس دفاعی که میبینید، تصمیمی که در لحظه تبدیل به طغیان میشه مونولوگی کوبنده و درخشان که مرز میان وکیل و معترض، میان حرفه و انسانیت را به هم میریزد. آل پاچینو یا به قول رابین ویلیامز کبیر (ال اف پاچینو) ،در این فیلم نشان میدهد عدالت برای همه نه فقط یک درام حقوقی، که روایتی پرتنش از وجدان در عصر ریاکاری است. روایتی که هنوز هم، بعد از دههها، آینهای صادق مقابل بسیاری از نظامهای عدالتنمای جهان است.
اگر تاکنون این فیلم را ندیدهاید، زمان آن فرا رسیده که فرصت تجربهٔ یکی از پنهانترین و گرد و خاک گرفتهترین شاهکارهای سینمای قرن بیستم را از دست ندهید.