قایقهای کوچک، مأموریت بزرگ

در غیاب کتابفروشیها، سیستم اشتراک ماهانه، راهی برای رساندن کتاب به خانه خوانندگان شد
هفت صبح| در روزگاری که غولهای نشر چندملیتی چون کشتیهای عظیمالجثه بر اقیانوس کتابها سلطه یافتهاند، گروهی از ناشران مستقل از آمریکای لاتین و آمریکای شمالی در بندر دانشگاه پرینستون گرد هم آمدند. گردهمایی برای بازتعریف استقلال، برای شنیدن صدای قایقهای کوچک در میان امواج سهمگین بازار جهانی نشر. کنفرانس «از آمریکای لاتین تا جهان: نشر امروز» فرصتی بود تا ناشران، مترجمان، کتابفروشان و حتی خوانندگان از تجربهها، چالشها و خلاقیتهای خود بگویند. از روزهایی که چاپ یک کتاب سودآور نیست اما ارزشش فراتر از عددهاست، تا شبهایی که امید، تنها دلیل ادامه دادن است.
استقلال یا همافزایی؟
در حالی که برخی از ناشران از مفهوم «استقلال مطلق» سخن میگفتند، مایکل رینولدز از Europa Editions راه تازهای پیشنهاد داد: وابستگی متقابل. او گفت: «زمان آن رسیده که از رقابت عبور کنیم و به همافزایی برسیم؛ به شبکهای از ناشران، مترجمان، کتابفروشان و خوانندگانی که با هم جهان ادبیات را زنده نگه میدارند.»
قایقهایی که از کشتیها پیشی میگیرند
سسیلیا آربولاوه از Lote 42، در یکی از شاعرانهترین لحظات نشست، گفت: «ما قایقهای کوچکی هستیم که میتوانیم به سواحلی برسیم که کشتیهای بزرگ از آن غافلاند. ما سادهایم اما چابک. سراغ مخاطبهایی میرویم که سیستمهای بزرگ اصلاً نمیبینندشان.» گوستاو وویچخوفسکی، شاعر و ناشر اهل اروگوئه نیز با بیانی بیپرده، سهگانهای از جهان نشر ترسیم کرد: ناشران سودمحور، ناشران متعادل و در نهایت ناشران مستقل، که چشمشان نه به سود که به حقیقت است.
ناشرانی که به نویسندهها وفادار میمانند
داستان الهامبخش «النا فرانته» هم نقل شد. رینولدز گفت: «کتابهای فرانته اولش فروش نداشت. اما ما ادامه دادیم. چون به نویسنده ایمان داشتیم، نه به بازار. ناشر بزرگ، او را رها میکرد.» این جمله تماشاگران را به تحسین واداشت؛ جملهای که جوهره تفکر مستقل را فریاد میزد.
آفرینش فراتر از قالبها
پایان جلسه، به شکلی خلاقانه و شوکهکننده رقم خورد: رونمایی از کتابی پاپآپ و هنری که محصول همکاری شاعر سرشناس برزیلی آگوستو دِ کامپوس و هنرمند اسپانیایی خولیو پلازا بود. کتابی آنقدر پیچیده که هیچ ناشر بزرگی حاضر به ریسک آن نشد، اما آربولاوه آن را به سرانجام رساند. از آن سو، دکهای کوچک به نام Banca Tatui هم معرفی شد؛ پروژهای خلاقانه که روزنامهفروشی سادهای را به فروشگاهی برای کتابهای مستقل تبدیل کرده بود.
وقتی کتاب به خانه میآید
وویچخوفسکی از راهکاری دیگر گفت؛ از استانهایی در اروگوئه که حتی یک کتابفروشی هم ندارند. او برای این چالش، پاسخ ابتکاریای یافته بود: سیستم اشتراک ماهانه کتاب که مستقیماً آن را به درِ خانهها میفرستد؛ کتاب به جای آگهی! پایانبخش کنفرانس، سخنان پراحساس وویچخوفسکی بود: «ادبیات برای ما کالا نیست. اقتصاد، مانعی برایمان نیست. ما اینجاییم تا ادبیات را زنده نگه داریم، حتی اگر سودی در کار نباشد.»