رهبر، رپرتوار، رویا

نصیر حیدریان، رهبری با دیسیپلین یک ارتش روی صحنه میرود
هفت صبح| ارکستر سمفونیک تهران، بیست و هفتم فروردین در نخستین کنسرت خود در سال جاری کنسرتی را با نامِ «رنگوارهها» در تالار وحدت روی صحنه میبرد. رهبری این ارکستر را «نصیر حیدریان» برعهده دارد و قرار است در آن قطعاتی از گابریل فوره، یوهان اشتراوس، بلا بارتوک، میخائیل گلینکا و دیگر آهنگسازان شاخص قرن نوزدهم و بیستم اجرا شود. نصیر حیدریان که سابقه رهبری ارکسترهای دانشگاهی و حرفهای در اروپا را دارد، هر زمان که در ارکستر سمفونیک تهران چوبِ رهبری را به دست گرفته است، بر اهمیت تمرین مستمر، هماهنگی دقیق و ارتقا استانداردهای فنی تاکید کرده است. او با نگاهی آکادمیک، سعی دارد فضای تمرینی را حرفهای کند، رپرتوار متنوع اما دقیق ارائه دهد و از ارکستر صدای بهتری تولید کند.
ارکستری قدیمی اما فقیر
ارکستر سمفونیک تهران نه فقط قدیمیترین ارکستر رسمی ایران، که یکی از قدیمیترین ارکسترهای سمفونیک در خاورمیانه محسوب میشود. این ارکستر همچنین از مهمترین نهادهای فرهنگی کشور در حوزه موسیقی کلاسیک و نمادی از آرزوی مدرنسازی فرهنگی ایران در قرن بیستم و تلاش برای پیوند موسیقی جهانی با هویت ملی است. این ارکستر در طول بیش از هشت دهه حیات خود، فراز و فرودهای فراوانی را تجربه کرده: از دوران طلایی و درخشش جهانی، تا سالهای رکود، تعطیلی، احیا، و دوبارهسازی.
ارکستر سمفونیک تهران به شکل مدرن آن، نخستین بار در دهه 1312 توسط غلامحسین مینباشیان پایهگذاری شد، اما ارکستری که امروز با این نام شناخته میشود، به شکلِ عملی توسط «پرویز محمود»، تجدید سازمان شده و به شکل کنونیاش درآمد. در دهه بیست و سی، رهبری ارکستر را هنرمندان برجستهای برعهده گرفتند، اما نقطه اوج ارکستر را باید در دهههای ۴۰ و ۵۰ شمسی جستوجو کرد، زمانی که حشمت سنجری، رهبر ایرانی، سکاندار ارکستر شد. در این دوران، ارکستر سمفونیک تهران به سطحی از توانایی رسید که توانست با موسیقیدانان بزرگی مانند یهودی منوهین، آیزاک اشترن و زاویار رودریگو همکاری کند. کنسرتهای منظم، ضبط آثار کلاسیک، دعوت از رهبران و نوازندگان بینالمللی و پخش زنده کنسرتها از رادیو، ارکستر را به جایگاهی بیبدیل رساند.
انقلاب، رکود و احیای دوباره
پس از انقلاب ۱۳۵۷، بسیاری از نهادهای فرهنگی از جمله ارکستر سمفونیک دچار تعلیق و سردرگمی شدند. تعدادی از نوازندگان مهاجرت کردند و فعالیتها کاهش یافت. اما با تلاشهای موسیقیدانانی که از ایران مهاجرت نکرده بودند، ارکستر بار دیگر جان گرفت. هرچند این احیا همواره با مشکلات مالی، بیثباتی مدیریتی، و کمتوجهی نهادهای دولتی همراه بود.
رهبران معاصر: از علی رهبری تا نصیر حیدریان
در سالهای اخیر، چهرههایی چون شهرداد روحانی، علی رهبری، نادر مشایخی، نادر مرتضیپور و نصیر حیدریان رهبری این ارکستر را برعهده داشتهاند. هر یک از این رهبران، رویکرد خاصی به رپرتوار و نظم اجرایی داشتهاند. در این میان یکی از تاثیرگذارترین چهرههای رهبری این ارکستر «نصیر حیدریان» است که کنسرتِ پیشِ روی را نیز رهبری میکند. او با سابقه علمی و بینالمللی، بیشتر بر نظم آموزشی، تربیت نوازنده حرفهای و اجرای رپرتوار کلاسیک استاندارد تمرکز دارد.
او خود درباره نقش رهبر ارکستر میگوید: «اگر در ارکستر بینظمی هست، تقصیر نوازندهها نیست، بلکه مسئولیت با رهبر است. من همیشه به نوازندگان گفتهام که نه برای من، بلکه برای فرهنگ و برای ارکستر ساز بزنند. ارکستر مثل ارتش است، با همان دیسیپلین. فقط با تمرین روزانه میتوان به هماهنگی در آرتیکولاسیون رسید.» یکی از چالشهای مهمِ نصیر در رهبری ارکستر سمفونیک، زمانِ اندکی است که او و دیگر رهبران مهمان برای تمریندادنِ ارکستر با آن روبهرو هستند.
او به صراحت میگوید سه روز تمرین برای ارکستر کافی نیست: «در وین فیلارمونیک، ارکستر هر روز تمرین دارد و هر شب اجرا، به جز روز جهانی کارگر! اینکه میگویند موسیقی فقط به استعداد نیاز دارد، بیشتر شبیه افسانه است. ما در دانشگاههای اروپایی این جمله را زیاد میشنویم: اگر یک روز تمرین نکنی، خودت متوجه میشوی؛ اگر دو روز تمرین نکنی، دوستانت خواهند فهمید؛ و اگر سه روز تمرین نکنی، مخاطب هم متوجه خواهد شد.
کیفیت، حاصلِ تمرین مستمر است. اگر ارکسترهای اروپایی به چنین سطحی از صدا و هماهنگی رسیدهاند، حاصلِ بیش از ۳۰۰ سال آموزش سیستماتیک، هنرستانهای حرفهای و تجربهاند.»او بارها به این موضوع اشاره داشته است که: «باور نادرستی وجود دارد که ایران را صرفا سرزمین شعر میدانند، در حالی که این سرزمین همواره مهد شعر و موسیقی بوده است. در مینیاتورهای ایرانی، نشانههای پررنگی از موسیقی میبینیم، حتی در زمانی که اروپاییها هنوز ساختار فرهنگی منظمی نداشتند.»
مسائل و چالشها: زیرساخت، آموزش، بودجه
ارکستر سمفونیک تهران با چالشهای متعددی مواجه است که از جمله مهمترین آنها میتوان به کمبود بودجه پایدار اشاره کرد. نبود حمایت مالی منظم، دستمزدهای نامتناسب با استانداردهای جهانی و کمبود امکانات رفاهی برای نوازندگان همواره بر کیفیت اجراها اثرگذار بوده است.
علاوه بر آن نبود سیاستگذاری فرهنگی بلندمدت یکی دیگر از مهمترین چالشهای این ارکستر است. تغییرات پیدرپی در مدیریت بنیاد رودکی و سیاستهای فرهنگی دولتها، باعث ناپایداری در برنامهریزی بلندمدت شده است. رهبر مهمانِ ارکستر سمفونیک تهران در اینباره چنین نظر میدهد: «او میگوید در اتریش، بودجه نهادهای فرهنگی در رتبه نخست است و مشخص است که با چنین پشتوانهای، امکان جذب بهترین استادان و مدیران وجود دارد. تکیه کامل بر بخش خصوصی، بدون حمایت حاکمیتی، میتواند به فاجعه منجر شود. پیشرفت موسیقی کلاسیک نیازمند حمایت دولتی است، نه حذف آن. این بسیار غمانگیز است که شهری با ۱۵ میلیون نفر جمعیت، فقط یک تالار وحدت با ظرفیت ۸۰۰ نفر دارد، که این اصلا وضعیت قابل قبولی نیست.»
علاوه بر آن، بسیاری از نوازندگان جوان با سیستم آموزشی ناپایدار یا آموزشهای پارهوقت وارد ارکستر میشوند که باعث افت کیفیت در بخشهایی از سازبندی ارکستر میشود. به همه اینها این نکته را نیز اضافه کنید که برخلاف سایر کشورها، اطلاعرسانی درباره کنسرتهای ارکستر در رسانههایی مثلِ رادیو و تلویزیون بسیار محدود است. نبود نقد موسیقی منسجم و نبود پوشش رسانهای، فاصله ارکستر با مخاطب عام را افزایش داده است.
در همین زمینه نصیر میگوید: «مردم ایران عاشق موسیقیاند. فقط تبلیغ برای موسیقی کلاسیک وجود ندارد. وقتی همه بیلبوردهای شهر برای کنسرتهای پاپ است، طبیعیست که آنها مخاطب بیشتری داشته باشند. برای اجرای سمفونی شماره ۳ مندلسون، حتی یک اطلاعرسانی درست هم صورت نگرفت.»
ارکستری که مانده است
با همه مشکلات، ارکستر سمفونیک تهران همچنان ایستاده و در حال نواختن است. چه در تالار وحدت، چه در اجراهای ویژه یا رپرتوارهای کلاسیک، این ارکستر نماینده بخشی از فرهنگ شنیداری مدرن ایران است. حمایتهای بیشتر مالی، توجه رسانهها، حضور رهبران ثابت و آموزش مستمر نوازندگان جوان، میتواند این نهاد را به سطحی بالاتر در منطقه و حتی در صحنه جهانی برساند. اگرچه حیدریان هشدار میدهد: «اگر آموزش در هنرستانها و دانشگاهها جدی گرفته نشود، نمیتوانیم نوازنده خوبی برای ارکستر تربیت کنیم. دانشجویان در ایران بعد از فارغالتحصیلی تازه در ارکستر میآموزند چگونه بنوازند، در حالی که در «گراتس» اتریش، دانشجویان در طول تحصیل، در شش ارکستر و دو اپرا فعالیت میکنند و با آمادگی کامل فارغالتحصیل میشوند.»
در پایان، نصیر حیدریان میگوید: «اگر بودجه کافی باشد و دغدغه کیفیت در مدیران وجود داشته باشد، قطعا با افتخار به عنوان رهبر ارکستر سمفونیک تهران ادامه خواهم داد. ما باید سطح شنیداری جامعه را بالا ببریم.»