خاطرهای مشترک از مهراوه، نیکی و دیگران
نزدیک به یک دهه از پخش اول «کیمیا» میگذرد و حالا به بهانه بازپخش آن مروری داریم بر چند نکته از این سریال
هفت صبح| کمی باورش سخت است اما باید پذیرفت 9 سال از پخش اول سریال «کیمیا» ساخته جواد افشار در شبکه دو گذشته است. سریالی که مقاطعی از تاریخ معاصر را محور روایت خود قرار داده بود و توانست خیلیها را با خود همراه سازد. با این حال چیزی از حاشیه و جنجال نیز کم نداشت که حتما خاطرتان هست. از چند شب پیش شبکه آیفیلم سراغ بازپخش «کیمیا» رفته و همین بهانهای است برای مرور چند نکته از این سریال طویلالقسمت.
مورد اول| حاشیهها و گافها
«کیمیا» 110 قسمت داشت و جنجال اصلی از جایی شروع شد که چهره مهراوه شریفینیا و چند بازیگر دیگر در میانسالی و پیری نسبت به دوران جوانی فاقد تغییرات محسوس بود. بیایید بخشی از یک گزارش قدیمی هفتصبح را مرور کنیم: بیتغییر ماندن چهره کیمیا بعد از 23 سال و افزایش سن او صرفا با یک عینک، از اول فاز سوم به خوراک شوخی و خنده شبکههای مجازی تبدیل شد.
بعضیها صورت کیمیا را روی بدن نوزاد، کودک، نوجوان و حتی پیرزن سالخورده و اسکلت گذاشتند و زیرش نوشتند که کیمیا از نوزادی تا مرگ، چهرهاش بدون تغییر باقی مانده. یک عده، عکسهای گریمهای مختلف بازیگران هالیوودی را کنار تغییر چهره کیمیا از جوانی به میانسالی گذاشتند و نوشتند فرق گریم ما با آنها... تمام تلاش سریال این بود که از کیمیا، زنی قهرمان، همه فن حریف و قدرتمند بسازد؛ یک سوپرهیرو به معنای واقعی.
این تعریف اغراق شده از کیمیا اما باعث شد که جوکها و تصاویر خندهدار زیادی توسط کاربران خلق شود. برخی گافهای سریال هم دستمایه انتقاد از «کیمیا» شد؛ مثل حضور پژو 206، لوگوی همراه اول در بازار خرمشهر در سال 57، صندوق پست روی در که هنوز چند سالی از نصبشان نگذشته. چادر عبایی آستیندار، خیابانهای دهه پنجاه، استفاده از زونکنهای رنگی مارک پاپکو در دفتر مشفق در تهران، سیلیای که به صورت کیمیا زده شد؛ اول از بینیاش خون آمد و بعد لب کیمیا پاره شد و ...
مورد دوم | سرنوشت بازیگران
مهراوه شریفینیا بعد از «کیمیا» یک بار دیگر سریال تلویزیونی بازی کرد: « برسر دو راهی». این اتفاق نوروز 98 افتاد و او دیگر سمت سیما نرفت. در مصاحبههای تلویزیونی اما شرکت کرد و ابایی نداشت که با گریم خود شوخی کند. نیکی کریمی یکی از ستارههای «کیمیا» بود که امسال بازیاش را در سریال «سرزمین مادری» دیدیم و از قضا نمایشی تحسینآمیز داشت.
او فاز اول سریال را پیش از سال 94 بازی کرده بود و بعد از رفع مشکلات «سرزمین مادری» به همکاریاش ادامه داد. کریمی در سریال تلویزیونی دیگری بازی نکرده. مهدی پاکدل در تلویزیون به شهرت رسید ولی تصمیمش این بود که «کیمیا» آخرین همکاریاش با سیما باشد. حامد بهداد ایفاگر نقش شهید محمد جهانآرا شد و پس از آن دیگر در سریال تلویزیونی حضور نیافت.
شهرت علی شادمان با «کیمیا» بیشتر شد؛ هرچند این سریال در کارنامهاش چندان قابل دفاع نیست. او تا سال 97 در تلویزیون ماند و بعد از فصل دوم «دیوار به دیوار» راهش را کج کرد به سمت سینما و شبکه خانگی. مهتاب ثروتی که حالا شهرتی بههم زده است، اولین بار با نقش سلما یک دختر جنوبی مورد توجه قرار گرفت. گلوریا هاردی هم در نقش آزاده (رها) شناخته شد. او چند سال بعد نقشی متفاوت در سریال تلویزیونی «سرباز» بازی کرد.
مورد سوم | یادی از نویسنده
بازپخش «کیمیا» توام با حسرت هم هست؛ حسرت درگذشت علی انصاریان یکی از بازیگران آن و مسعود بهبهانینیا نویسنده سریال. مردی که وقتی با او تماس گرفتیم با حوصله جواب سوالات و انتقادات را داد و گفت:« اگر شما ضعفهایی هم میبینید باید در نظر بگیرید که یک پروژه چه مشکلاتی داشته، آیا بودجه کافی در اختیار تیم تولید بوده؟ اگر شما کار را دست یک کارگردان سینمایی میدادید شاید روزی 2 دقیقه بیشتر نمیگرفت، اما آقای افشار روزی تا 8 دقیقه هم گرفته است، شما باید این نکات را در نظر بگیرید....»
مورد چهارم| مصاحبه جنجالی
در اوج انتقادها به گریمهای «کیمیا»، مصاحبهای با امیر اسکندری، طراح چهرهپردازی سریال انجام دادیم که طوفانی بود و پرواکنش. او توپ را در زمین بازیگران انداخت و حتی مدعی شد مهراوه شریفینیا برای پیر شدن نقش « کیمیا» اجازه نمیداد از لاتکس و خطهای پر رنگ صورت و لنز استفاده شود.
مهراوه شریفینیا با بیان اینکه در سریال «معمای شاه» از لنز استفاده کرده است، حرف او را بیپاسخ نگذاشت: «الان همه دوستان میتوانند، آخرین عکسی که من در اینستاگرام منتشر کردم را ملاحظه کنند و ببینند که آیا من اجازه دادم روی صورتم خط پیری بکشند یا نکشند. متاسفانه هجمه انتقادات به امیر اسکندری آنقدر شدید است که ایشان میخواهد تمام مشکلات کاری خودشان را به گردن من، مادرم، رضا کیانیان، جواد افشار کارگردان و محمدرضا شفیعی تهیهکننده «کیمیا» بیندازد.» اسکندری هم در تماسی با ما گفت آن حرفها صرفا درددل بوده!