کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۶۴۵۴۷
تاریخ خبر:
‌گفت‌وگو با مرتضی علیزاده به بهانه اکران آنلاین فیلمش در فیلیمو:

مساله فیلم بی‌بدن فقط جنایت نیست

مساله فیلم بی‌بدن فقط جنایت نیست

سپیده شریعت رضوی - بی‌بدن از آن دسته فیلم‌هایی‌ست که بر پایه یک ایده اجتماعی جنجالی بنا نهاده شده است؛ اثری که برای اولین بار در جشنواره فجر 42 به نمایش درآمد و در بخش اصلی این رویداد شرکت داده نشد. این اثر که در زمان اکران خود عنوان پُرفروش‌ترین فیلم اجتماعی تاریخ سینمای ایران را از آن خود کرده است، توانسته در اکران آنلاین نیز رکوردهایی را جابه‌جا کند.

یکی از مهمترین دلایلی که باعث شده این اثر مخاطب را به سمت خود جذب کند سوژه و قصه آن است؛ «بی‌بدن» به تهیه‌کنندگی سیدمصطفی احمدی که فیلمنامه آن توسط کاظم دانشی نوشته شده، فیلمی جنایی است که از یک پرونده قضایی مهم الهام گرفته. داستان فیلم با تغییراتی به یک پرونده معروف جنایی دهه ۹۰ اشاره دارد؛ پرونده قتل غزاله شکور به دست آرمان عبدالعالی که چندین بار تا مرحله اجرای حکم رفت و برگشت و یکی از پیچیده‌ترین پرونده‌های چند سال اخیر ایران بود. بی‌بدن نیز با دستمایه قرار دادن این پرونده، سراغ شخصیت‌ها می‌رود و ما را با ابعاد مختلف یک حکم آشنا می‌کند.

اکران آنلاین این اثر بهانه‌ای شد تا با مرتضی علیزاده کارگردان اثر به گفت‌وگو بنشینیم که در ادامه می‌خوانید.

 

  • به قضیه حساس قصاص در بسیاری از آثار سینمایی و سریال‌ها پرداخته شده است، اما شما و آقای دانشی سعی کردید این بار، مخاطب فیلم به موضوع قصاص از نگاه خانواده مقتول بنگرد، نه خانواده قاتل. چگونه به این روایت رسیدید؟

اصولا هر داستانی یک وجه دراماتیک دارد که از همان سمت قابلیت بسط و گسترش پیدا می‌کند و به ما می‌گوید باید از آن منظر و زاویه دید به آن بپردازیم تا بتوان از حداکثر پتانسیل دراماتیک داستان استفاده کرد. درباره «بی­بدن» نیز یکی از موضوعاتی که قابل توجه بود، در تناقض بین دو امر بود. یکی  مساله بخشش که از لحاظ انسانی امری پسندیده است و مساله دیگر فشار و تحمیل نابه­جای اجتماعی که قصد دارد مانع یک حق بشود. این تضاد و تناقض در ذات موقعیت جذابی را به­وجود می­آورد و از سوی دیگر بداعتی دارد که زاویه دید قصه در سمتی است که آثار کمتر به آن سمت می­روند که همان سمت خانواده مقتول است.

  • از همکاری خود با کاظم دانشی برایمان بگویید. اینکه چه قدر همفکر هستید و چگونه با یکدیگر تعامل داشتید؟

بنده و آقای دانشی نزدیک به هشت سال می‌شود که رفاقت عمیقی داریم و دوستی ما از زمان ساخت فیلم کوتاه شروع شد. از همان زمان متوجه شدیم دیدگاه‌هایمان به لحاظ فنی و جهان‌بینی به همدیگر نزدیک است و اختلافات چالشی بینمان وجود ندارد و در طول دوره کاری در فیلم بی­بدن نیز همین موضوع موجب تسریع در امور مربوط به این فیلم می­شد.

  • در فیلم «بی‌بدن» ما با فضایی غم انگیز و چه بسا سیاه رو به رو هستیم که واکاوی جنایت را سکانس به سکانس سخت کرده است. شاید در زمان اکران این اثر و حتی تاکنون شما بارها متهم به سیاه نمایی شده‌اید. اما این موارد واقعیت های جامعه هستند که هر کسی هم ریسک نمی‌کند چنین قصه‌هایی را بسازد. چرا ما به ساخت این آثار نیاز داریم؟ پاسخ شما به این دوستان چیست؟

آن چیزی که هنرمند عرضه می‌کند، دریافت‌هایش از جامعه است. گروهی معتقدند که هنرمند یک آینه است در مقابل جامعه و با ساخت اثری هنری بازتابی از خود جامعه را دارد، به آن عرضه می­کند. اگر بنده سعی در ساخت اثری داشته باشم که با واقعیت­های جامعه همخوانی نداشته باشد، اثری خواهم ساخت که از جامعه دور است و فرزند زمان خودش نخواهد بود. در واقع باید دلیل این موضوع را از دل جامعه جستجو کرد. به قولی حافظ می­گوید کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد.

  • بی‌بدن تنها به دنبال به تصویر کشیدن پرونده‌ای جنایی بوده که از این دست فیلم ها در سراسر جهان بسیار ساخته می‌شود و یا در پی این بوده که پرونده‌ای جنایی و به عبارتی یکی از پیچیده‌ترین پرونده‌های جنایی ایران را به تصویر کشد؟

درست است که می‌گویند بی‌بدن یک جنبه جنایی را دنبال کرده است اما فقط جنایت مساله فیلم نیست، ما در این اثر سینمایی با مسایل اجتماعی، خانوادگی و... درگیر هستیم و این موارد در قالب یک پرونده جنایی روایت شده است. ما یک داستان تخصصی جنایی تعریف نکردیم بلکه داستان اجتماعی تعریف کردیم با محوریت یک قصه جنایی.

  • ما اول فیلم با بخشش مادر برای اعدام نکردن پسر جوان مواجه می‌شویم اما در ادامه قصه کاملاً مشخص است که نقش اصلی فیلم بر قصاص تاکید دارد و فضایی برای گذشت اصلاً ایجاد نشده است. مقصود شما از آنچه که اول فیلم به نمایش گذاشتید، چه بود؟

مساله قصاص و گذشت نیست. مساله رفتاری است که به قصاص یا گذشت منتهی می­شود. در همین زمینه ما یک اعدام اولیه داریم که به بخشش منتهی می‌شود و در انتها نیز اعدامی دیگر. این تضاد و پارادوکس برای ما ایجاد معنا می‌کند و تداعی کننده این است که چگونه در سکانس اول به بخشش منتهی می‌شود و چرا در پایان خانواده مقتول گذشت نمی­کند. این مساله علاوه بر ایجاد سوال برای مخاطب، منجر به بازخوانی داستان و روایت می‌شود و تماشاگر را ملزم می‌کند تا دنبال جواب باشد. نمی‌توان به صرف بخشیدن یا نبخشیدن گفت رفتاری غلط است یا درست، بلکه مهم این است که در چه بستری این اتفاق در حال رخ دادن است. یعنی اگر پیش‌نیاز بخشش رعایت شود و اصول خود را طی کند، به جایی می‌رسد که نبخشیدن اشتباه است. اما وقتی از راه و روش درست طی نمی‌شود، ما به این می‌رسیم که بخشیدن ممکن است باعث ایجاد یک توقع بیجا بشود و ممکن است به مسایل دیگری دامن بزند و حتی اثر مثبتی در جامعه نداشته باشد.

  • ارزش افزوده‌ای که نگارش فیلمنامه برای رخداد واقعی به همراه دارد، چیست؟

فیلمنامه آن هم به شکل واقع‌گرا از کنار هم چیدن صحنه‌هایی که صرفا برش‌هایی از زندگی است، به وجود می‌آید. ولی در پی هم قرار گرفتن این موارد، تولید معنای افزوده می‌کند. این کاری است که فیلمنامه‌نویس انجام می‌دهد و یک افزوده‌ای به واقعیت اضافه می‌کند. وقتی فیلمنامه «بی‌بدن» را نگاه کنیم کار ویژه­ای که آقای دانشی رقم زده این است که از گزارش روزنامه‌ای فراتر رفته و پایش را جلوتر گذاشته و به مخاطب یک معنای اضافه‌تری می‌دهد از طریق ایجاد حس و سوال‌هایی که برایش به وجود می‌آورد تا اساسا به خود مساله بخشش و انتقام به نوع دیگری نگاه و ایجاد معنای جدیدی کند.

  • آیا شما به عنوان کارگردان با تولید این فیلم به مقصود خود رسیده اید؟ «بی بدن» چه تجربه ای را برایتان رقم زد؟

این اثر به عنوان اولین اثر بلند سینمایی‌ام تجربه‌ای جالب، لذت‌بخش، منحصر به فرد و چالشی بود. اعتمادی که از سوی آقای احمدی به عنوان تهیه‌کننده به من شد. همچنین اعتماد و همکاری آقای دانشی و تیم بازیگری و دیگر تیم­های فنی باعث بوجود آمدن فضای بسیار خوبی در فیلم شد که در کار اول من را با فضای سینما، مخاطب، منتقدان و... که شاید به مرور باید حس می‌کردم، با سرعت زیادی آشنا کرد.

  • از فروش فیلم خود در زمان اکران راضی بودید؟ آن هم زمانی که کمدی ها گیشه سینما را در اختیار دارند.

این اثر با همه حواشی، چالش‌ها و حساسیت ارگان‌هایی که باید مجوزها را صادر می‌کردند، به سرانجام رسید، توسط مخاطب دیده شد و رکورد پُرفروش‌ترین فیلم اجتماعی را زد. شاید بتوان گفت بعد از مدتی که مخاطب با سینما فاصله گرفته بود، فیلم اجتماعی ساختن و اکران کردن ریسک بود اما بازخورد خوبی از مخاطبان سینما گرفتیم و در نمایش خانگی استقبال خوبی شده است. در زمانی که سینما در انحصار فیلم‌های کمدی است، اینکه مردم در کنار اثر کمدی، فیلمی همانند «بی‌بدن» را ببینند که روی روح و روانشان تاثیرگذار است و اثری سنگین روی عواطف می‌گذارد، قابل تامل است.

 

 

کدخبر: ۵۶۴۵۴۷
تاریخ خبر:
ارسال نظر