دُم تحول بیرون زد! | سندی دیگر از اشکالات شیوه فعلی تلویزیون
خبر تلخ جایی است که مسئولان محترم سیما کارنامهای ضعیف دارند
هفت صبح| اینجا و آنجا به گوشمان رسید که هفتصبح با تلویزیون و مدیرانش مشکل دارد که تحلیلهایش بار دیگر تند و تیز شده. همین «بار دیگر» یعنی مدت زیادی هدفگذاریمان این بود تا به مدیریت کنونی تلویزیون فرصت اجرای برنامههای تحولیشان داده شود. نزدیک به دو سال از حضور آنها میگذرد و متاسفانه پیشرفتها نهتنها محسوس نیست که نشانههای پسرفت در قاب شبکهها هویدا است. طبعا «ما» با «کسی» مشکل نداریم و از دوره ضرغامی تاکنون سعیمان این بوده که با نقد و نظر، سهمی در بهتر شدن وضعیت تلویزیون داشته باشیم. خبر تلخ جایی است که مسئولان محترم سیما کارنامهای ضعیف دارند.
مورد اول| نتیجه نظرسنجی
توضیح بالا، به جای بیان هدف اصلی گزارش لازم بود و البته ارتباطی تماتیک با اصل سوژه امروز دارد. خبرگزاری تسنیم روز گذشته خبری منتشر کرد که :« جدیدترین نظرسنجی سامانه ۱۶۲ صداوسیما این نکته را نشان میدهد که مردم «مختارنامه» میبینند اما به پخش بیش از حد سریالهای قدیمی انتقاد دارند و در این میان اگر امثالِ «سرزمین مادری»ها روی آنتن باشد، برای تماشای سریال فقط به تلویزیون مراجعه میکنند.» در بخش دیگر اشاره شده: «در جریان تماس با سامانه 162، مهمترین محورهای نظرات مخاطبان درباره سریال «سرزمین مادری» شامل تشکر از محتوای جذاب و سرگرمکننده، درخواست اعلام زمان پخش و بازپخش و پخش منظم و انتقاد از زمان نامنظم پخش سریال بوده است.»
مورد دوم| محک عیار مدیران
اطلاع دارید که «سرزمین مادری» و «مختارنامه» هر دو محصول مدیریت اسبق صدا و سیما هستند. اولی یک دهه توقیف بود و سال پیش مشکل آن حل شد و به آنتن شبکه سه رسید. «سرزمین مادری» خیلی زود تبدیل به سریالی محبوب شد و نقدهای مثبت رسانهها و نظرات تحسینآمیز مخاطبان را به خود دید. کمال تبریزی در مقام کارگردان و علیرضا طالبزاده به عنوان نویسنده، اتفاقات مهم و مفاهیم استراتژیک تاریخ معاصر را در قالب یک داستان جذاب خانوادگی منعکس کردهاند.
داریم از موضوعی میگوییم که حساسیت برسر آن زیاد است و ممکن بود طیفی را از سریال دور کند. حالا زاویه روایت «سرزمین مادری» را مقایسه کنید با محصولاتی که در دوره مدیریت تحولخواه به آنتن رسیدهاند. نمونهاش سریال «هادی» که چند روز پیش نوشتیم چقدر واپسگرایانه به مصاف سوژه رفته و چقدر محتوا و ساختاری کهنه دارد. تفاوت عیار مدیران در چنین بزنگاههایی مشخص میشود و با همین مثالهای روشن میتوان پی برد که سطح توان و دانش مسئولان سیما چقدر روی کیفیت سریالها تاثیر دارد.
مورد سوم| محک عیار تحول
طی هفتههای گذشته کارنامه مدیران فعلی تلویزیون در سریالسازی را مرور کردیم که با تاسف نتیجه آن خبر از شکست میدهد. دوستان عزیز همچنان شعار تحول سر میدهند و در همین حین به یکباره نوبت به خروج «سرزمین مادری» از توقیف میرسد. اتفاقی که در ظاهر باید تبدیل به امتیازی برای مدیران شود اما در عمل ناکامی آنها در سریالسازی را عیان میسازد. خبرگزاری تسنیم نوشته: «سریال «سرزمین مادری» در فصل سوم همچون دو فصل گذشته توانست پربینندهترین سریالِ تلویزیون از نظر مخاطبان باشد.» راستی اگر میراث دوران ضرغامی نبود، تلویزیون به کدام اثر پرمخاطب خود میبالید؟
مورد چهارم | محک عیار مخاطب
قصد مجادله برسر این گزاره که «کاهش مخاطب تلویزیون یک امر جهانی است» نداریم. این حرف را بارها از زبان مدیران سیما شنیدیم و حتی در برنامه تلویزیونی جامجم هم بیان شد. واقعیت اما این است که چنین نظریاتی صرفا راه فرار برای عدم پذیرش مسئولیت است. هر وقت محصولی خوب روی آنتن رفته، مخاطب داشته و جریان ایجاد شده. «سرزمین مادری» شاهد خوبی برای تبیین این مسئله است که بار دیگر اثبات میکند ایرانیها عاشق سرگرمی هستند و سریال با کیفیت را میبینند؛ خواه از قاب تلویزیون خواه از طریق پلتفرمها.
پس مدیران صدا و سیما واقعیتها را بپذیرند و بدانند ریزش شدید مخاطب ربط زیادی به تغییر سلیقهها ندارد. ایراد اصلی به بنگاه تولید محتوا برمیگردد که در فرآیند تحول گیر کرده و از بنبست شعار خارج نشده. همانطور که خبرگزاری تسنیم یادآوری کرده :« این روزها به ندرت میتوان سریالی را روی آنتن دید که مخاطبان منتظر قسمت بعدی آن باشند. یا گذرا مخاطب سریال میشوند یا با چند قسمت تماشای آن، ترجیح میدهند به سراغِ سریالی دیگر در مدیومی دیگر بروند.»