کلاسیک ببینیم | فیلم سادنلی؛ آرامش پیش از ترور
داستان شهر کوچک و آرام سادنلی در کالیفرنیا که قرار است رئیسجمهور در طول سفر خود، توقفی هم در آنجا داشته باشد
هفت صبح| یک: «سادنلی» که بر اساس یک گزارش واقعی ساخته شده، داستان شهر کوچک و آرام سادنلی در کالیفرنیا را روایت میکند که قرار است رئیسجمهور در طول سفر خود، توقفی هم در آنجا داشته باشد. در همین حین سه آدمکش که دنبال ترور رئیسجمهور هستند، با به گروگان گرفتن اعضای خانواده بنسن که خانهشان دارای نقطه دید خوبی برای انجام ترور است، به دنبال عملی کردن نقشه خود هستند.
دو: خیلیها «سادنلی» را در زمره فیلمهای نوآر قرار دادهاند ولی به سختی میتوان دست کم مولفههای ظاهری این ژانر را در آن پیدا کرد. البته خشونت بالا و کشت و کشتار فیلم بیشباهت به فیلمهای نوآر نیست. ویژگی قابل توجه «سادنلی» این است که بخش قابل توجهی از داستان در خانه خانواده بنسن روی میدهد؛ خانهای معمولی با تنها چند اتاق. به همین دلیل اساسا با فیلمی شخصیتمحور هستیم که داستان خود را از طریق کنش و واکنش بین این آدمهای متضاد پیش میبرد. البته لوئیس آلنِ کارگردان به خوبی از فضاهای تنگ و خفقانآور خانه برای نمایش اضطراب و تنش موجود در داستان استفاده میکند.
سه: این شخصیتها با وجود تضادها و اختلافهایشان، یک وجه اشتراک دارند؛ جنگ همچون یک نقطه اتصال آنها را به هم وصل میکند. کلانتر شاو و جان بارون سردسته تروریستها هر دو در جنگ جهانی دوم حضور داشتهاند. الی بنسن شوهر خود را از جنگ از دست داده است و به همین دلیل به پسر خود پیتر بنسن در مواجهه با خشونت و اسلحه سختیهای زیادی میگیرد. حتی پاپ بنسنِ پدربزرگ هم سابقه حضور در جنگ جهانی اول را دارد.
چهار: حال که جنگ به پایان رسیده است، به تدریج با ترکشها و عواقب عنصر شومی چون جنگ به راحتی میتوان آشنا شد. شاید شاو به سلامت از بحرانهای جنگ عبور کرده باشد اما همین جنگ جان بارون را به هیولای آدمکشی تبدیل کرده است که به جز به سرانجام رساندن هدف خود، به هیچکس و هیچچیز اهمیت نمیدهد. او تنها میخواهد ماموریت خود را انجام دهد و برای رسیدن به هدف خود هر کسی را از سر راه برمیدارد، چه یک تعمیرکار ساده تلویزیون باشد یا رئیسجمهور یک مملکت.
تفکرات او شباهت زیادی با نظرات نیکولو ماکیاولی، سیاستمدار و فیلسوف ایتالیایی دارد که معتقد بود تحت هر شرایطی، هدف وسیله را توجیه میکند. با وجود اینکه دستیاران بارون به تدریج تحتتاثیر صحبتهای شاو قرار میگیرند، ولی خود بارون تا پایان داستان بدون تغییر باقی میماند. اینکه بارون بدون هیچ انگیزه مشخصی به دنبال ترور شخص اول یک مملکت است، برای ما مخاطبهای امروزی که انواع و اقسام عملیاتهای تروریستی ایدئولوژیک را تجربه کردهایم، در نوع خودش جالب توجه خواهد بود.
پنج: الی در مورد پسر خود بسیار وسواسی عمل میکند و او را از هرگونه خشونت احتمالی دور نگاه میدارد. اما با این اتفاق او و خانوادهاش در بطن بحرانی قرار میگیرند که سرشار از خشونت و کشتار است. حال که او تمام مدت از خشونت اجتناب کرده است، به چه نحوی این شرایط را از سر میگذراند؟ نکته قابل توجه این است که در نهایت این خود الی است که دست به اسلحه میبرد و این بحران را به پایان میرساند. گویی بالاخره به حرف ابتدای فیلم شاو میرسد که اسلحه به خودی خود چیز بدی نیست، مهم این است چه کسی از آن استفاده میکند. در پایان فیلم نه تنها الی و خانوادهاش، بلکه تمام مردم شهر آرام و ساکت سادنلی دیگر هیچگاه مثل سابق نخواهند بود.
شش: «سادنلی» که بر اساس یک خبر ترور واقعی ساخته شده بود، خود زمینهساز بروز یک ترور مهم دیگر شد. شایعه شده بود که لی هاروی اسوالد، شخصی که جان کندی را در سال 1963 ترور کرد، بسیار تحت تاثیر فیلم «سادنلی» قرار گرفته و چند روز پیش از ترور، آن را تماشا کرده است.
همین باعث شد که فرانک سیناترا (بازیگر جان بارون) از تهیهکنندگان بخواهد که نسخههای کپی فیلم را از بین ببرند؛ پیشنهادی که البته عملی نشد. شاو در جایی از فیلم به بارون میگوید که این عملیاتهای تروریستی هیچوقت با موفقیت انجام نمیشوند. اگر سازندگان فیلم میدانستند با الهام از همین فیلم جان اف. کندی ترور میشود، احتمالا هیچوقت چنین دیالوگی را در فیلم نمیگذاشتند!
هفت: در سال 1959، پنج سال پس از اکران «سادنلی»، ریچارد کاندن نویسنده رمان «کاندیدای منچوری» را با الهام از این فیلم نوشت که دو اقتباس سینمایی (در سالهای 1962 و 2004) از آن صورت گرفت. داستان سربازی که از جنگ برمیگردد، با شستوشوی مغزی به یک آدمکش حرفهای تبدیل میشود و حال میخواهد یک سیاستمدار را از میان بردارد. نکته قابل توجه این است که فرانک سیناترا در نسخه 1962 «کاندیدای منچوری» هم حضور داشت، البته این بار دیگر در نقش آدمکش نبود.
هشت: از روی خود «سادنلی» در سال 2013 اقتباسی به کارگردانی اووه بول صورت گرفت. فیلم که ری لیوتا و دامینیک پرسل بازیگران اصلی آن بودند، چندان مورد توجه قرار نگرفت. در سال 2018 هم تایلر مرسر یک نسخه تئاتری از فیلمنامه «سادنلی» روی صحنه بود. با توجه به اینکه بخش عمده داستان در یک خانه میگذرد، اجرای یک نسخه تئاتری از آن چندان نامتعارف و دور از انتظار نبود.