خاطراتی که با شمس زنده شد / مرور نقشآفرینیهای شهاب حسینی در سینما
نزدیک به یک دهه از آخرین حضورهای شاخص شهاب حسینی بر پرده سینمای ایران گذشته و «مست عشق» به نوعی بازگشت این بازیگر به روزهای اوج حضورش در سینما محسوب میشود
هفت صبح| شاید برای برخی از طرفداران دو آتشهاش کنار آمدن با آن چندان ساده نباشد اما این یک واقعیت است که شهاب حسینی بهرغم تمام اعتبار و محبوبیتی که در طول سالهای فعالیت حرفهایاش در سینما داشته، عامل تعیینکنندهای در معادلات گیشه نبوده. او بازیگری بسیار پرتوان است اما علاقه ویژهاش به همراهی با کارهای تجربی و مهمتر از آن وسواس ویژهای که در همکاری با کارگردانان مولف دارد، مانع از آن شده است که حضور او در یک پروژه متضمن توفیق تجاری آن باشد. این روزها اما کم نیستند آنها که در تحلیل چرایی فروش خیرهکننده «مست عشق» به نقشآفرینی شهاب حسینی هم اشاره میکنند. اشارهای که البته یک سر هم نمیتوان آن را زیر سوال برد.
وقتی به بهانه مرور کارنامه سینمایی حسینی از منظر توفیق در گیشه رفتیم با این واقعیت عجیب مواجه شدیم که او در قریب به یک دهه گذشته هیچ فیلم شاخصی در کارنامهاش نداشته است. «فروشنده» و «برادرم خسرو» در سال 94 را میتوان آخرین فیلمهای شاخص کارنامه حسینی تا پیش از «مست عشق» دانست و این اتفاق مبارکی است که ما این روزها فیلم دیگری از او را در چرخه اکران داریم و میتوانیم کمی جدیتر درباره مناسبات میان او و مخاطبان سینما صحبت کنیم.
اینکه در این سالها چرا فیلمهای او توفیقی در گیشه نداشتهاند را میتوان جداگانه تحلیل کرد اما این پروندهای است برای تکریم تمام خاطرات شیرینی که با نقشآفرینی شهاب حسینی، بر پرده سینما، ثبت شدند.
شمس تبریزی| مست عشق - ۱۴۰۲
فیلم سینمایی «مست عشق» را حسن فتحی در سال 1400 به سرانجام رساند و شهاب حسینی در آن نقش «شمس تبریزی» بهعنوان یکی از مفاخر فرهنگ و ادب تاریخ ایران را ایفا کرده است.
هفته پیش در پروندهای تفصیلی به فیلم سینمایی «مست عشق» پرداختیم. فیلمی که هنوز و در میانه راه اکران عمومی هم نتوانسته بهطور کامل از سایه سنگین حاشیهها رهایی پیدا کند. حسن فتحی در سال 96 بود که برای اولین بار صحبت از دورخیز برای چنین پروژهای را به میان آورد و حساسیتها درباره این سوژه آنقدر زیاد بود که احتمال میرفت پروژه در مرحله پیشتولید متوقف شود. با این همه ایده فتحی برای ساخت فیلمی مرتبط با شمس و مولانا، بالاخره به سرانجام رسید و «مست عشق» حالا فراتر از انتظارات مورد استقبال قرار گرفته است.
از جهات بسیاری میتوان شهاب حسینی را یکی از بهترین گزینهها برای ایفای نقش شمس تبریزی دانست. بازیگری که در درجه اول، سابقه همکاریهای درخشانی را با حسن فتحی داشته و طبیعتا همواره جزو گزینههای اصلی این کارگردان برای نقشهای دشوار محسوب میشود. از سوی دیگر و به استناد فیلمهایی که حسینی تا به امروز خودش کارگردانی کرده است، او دلمشغولی بسیاری در حوزه عرفان و الهیات دارد و طبیعتا این علاقه شخصی، پشتوانهای غنی برای درک چنین کاراکتری در اختیار او گذاشته است. حسینی بهخوبی شمس تبریزی را جان دوباره بخشیده است.
در همان فرآیند پیشتولید فیلم «مست عشق» انتظار خبری مبنیبر ایفا نقش مولانا توسط یک بازیگر ترک، حاشیههای بسیاری را به همراه آورد. شایعهای که البته مصاحبه فیلمنامهنویس پروژه هم به آن ضریب داد و کار به جایی رسید که حسن فتحی ناگزیر از موضعگیری رسمی شد. اما حواشی فروکش نکرد و گروه تولید زودتر از موعدی که مدنظر داشتند از گریم پارسا پیروفر در این نقش رونمایی کردند. قطعا جریان استقبال از فیلم «مست عشق» این روزها دو بال دارد که یکی شهاب حسینی و دیگری پارسا پیروزفر هستند.
خیلیها معتقدند قابل پیشبینی بود که «مست عشق» عملکرد موفقی در گیشه خواهد داشت، اما قطعا همانها هم انتظار صعود این فیلم به جایگاه دوم جدول فروش در کمتر از یک ماه را نداشتند. این فیلم در کمتر از یک ماه نزدیک به یک میلیون و 200 هزار مخاطب را به سینماها کشانده و تنها چند گام دیگر تا ثبت فروش 70میلیارد تومان فاصله دارد.
عماد| فروشنده - ۱۳۹۴
فیلم سینمایی «فروشنده» را اصغر فرهادی در سال 1394 کارگردانی کرد و شهاب حسینی در آن نقش «عماد» بهعنوان هنرمندی را که همسرش مورد تعرض قرار گرفته، ایفا کرده است.
بعد از فیلم «جدایی نادر از سیمین» فیلمسازی اصغر فرهادی نه فقط در داخل کشور که در رویدادهای بینالمللی هم در کانون توجه قرار گرفت. او «گذشته» را در فرانسه و با حضور بازیگران بینالمللی کارگردانی کرد و طبیعتا پروژه بعدیاش در ایران میتوانست کنجکاویبرانگیز باشد. نام اولیه فیلمنامهاش «برسد به دست آهو» بود و بعدها در فرآیند تولید به دلیل نگاه اقتباسی به نمایشنامه «مرگ فروشنده» آرتور میلر، نام فیلم به «فروشنده» تغییر پیدا کرد. این فیلم در سایه التهابات سیاسی پس از روی کار آمدن ترامپ در آمریکا، دومین فیلم اسکاری ایران شد.
داستان فیلم «فروشنده» درباره زوجی است که وارد خانهای جدید میشوند. خانهای که اطلاعی از سابقه ساکن قبلیاش ندارند. آنها بدون آنکه بدانند چرا، تاوانی سنگین را پرداخت میکنند. در روزی که مرد با تاخیر به خانه میرسد، همسرش حین دوشگرفتن از سوی مردی غریبه مورد تعرض قرار میگیرد و این آغاز یک بحران تکاندهنده برای این زوج است. عماد، حالا باید همزمان با تلاش برای بازگرداندن آرامش همسرش، آتش درون خود را هم مهار کند. او بهشدت در تلاش است که فرد متعرض را شناسایی کند اما نمیداند چرا.
بخش عمدهای از بار تراژیک داستان «فروشنده» روی کاراکتر رعنا متمرکز است. زنی که در حریم خانه خود و در خصوصیترین موقعیت، در معرض تعرض قرار گرفته و حالا از درون تمام روح و روانش، دچار فروپاشی شده است. رعنا دیگر به هیچ چیز نمیتواند اعتماد کند و این نهایت فروپاشی یک زن است. ترانه علیدوستی که پیشتر همکاری درخشانی با اصغر فرهادی و شهاب حسینی در «درباره الی...» داشت، اینبار هم ایفاگر نقش اصلی زن شد تا این مثلث طلایی بار دیگر کنار هم قرار بگیرند. فرید سجادیحسینی هم نقشآفرینی تحسینبرانگیزی در این فیلم دارد.
در سال 95 و در شرایطی که فیلم «من سالوادور نیستم» بر پایه همه قواعد گیشه میتوانست صدر جدول فروش را به تسخیر خود درآورد، فیلم سینمایی «فروشنده» تبدیل به پدیدهای غیرمنتظره شد و با عبور مجموع فروش خود از مرز 15میلیارد تومان، عنوان پرفروشترین فیلم سال را از آن خود کرد. این فیلم در همان سال توانست بالغبر 2 میلیون مخاطب را به سینماها بکشاند.
خسرو | برادرم خسرو - ۱۳۹۴
فیلم سینمایی «برادرم خسرو» را احسان بیگلری در سال 1398 کارگردانی کرد و شهاب حسینی در آن نقش «خسرو» بهعنوان یک بیمار دوقطبی را ایفا کرده است.
اولینبار و در سیوچهارمین جشنواره فیلم فجر بود که «برادرم خسرو» رونمایی شد. فیلمی که احسان بیگلری به عنوان اولین تجربه کارگردانی خود آن را به سرانجام رسانده بود و به همین دلیل هم در بخش نگاه نو روی پرده رفت. آن هم درست در سالی که سعید روستایی با «ابد و یک روز» و محمدحسین مهدویان با «ایستاده در غبار» در این بخش حضور داشتند. «برادر خسرو» هرچند در سایه رقابت این فیلمهای شاخص در ایام جشنواره سروصدای چندانی به پا نکرد اما آرامآرام تبدیل به یکی از فیلمهای محبوب منتقدان شد.
داستان فیلم «برادرم خسرو» درباره یک بیمار دوقطبی است. نگهداری از خسرو که مبتلا به این بیماری است حالا تبدیل به یک چالش برای برادر و خواهرش شده است و این موقعیت دراماتیک، بستر روایت داستان فیلم را فراهم آورده است. خسرو تا مدتها با خواهرش زندگی میکرده اما بنا به دلایلی خواهر او مجبور به مسافرت شده و خسرو مجبور میشود برای مدتی در منزل برادرش ناصر که دندانپزشک است، زندگی کند. در این مدت اتفاقاتی برای او در منزل برادرش رخ میدهد و گره رابطه آنها کورتر میشود.
ایفای نقش برادر بزرگتر خسرو را، ناصر هاشمی برعهده دارد. بازیگری که مدتها بود به دلیل گزیدهکاری حضور چندان پررنگی در سینما نداشت و برخی حضور او در این فیلم را در حکم بازگشتش به پرده نقرهای به حساب آوردند. بهخصوص که هاشمی در این فیلم حضور تحسینبرانگیزی هم دارد. نقش همسر ناصر را که در مدیریت روابط دو برادر، نقشی کلیدی هم دارد، هنگامه قاضیانی ایفا کرده است و ناهید، یعنی همان خواهری که خسرو دلبستگی بسیاری به او دارد هم با نقشآفرینی بیتا فرهی جان گرفته است.
موقعیتی که «برادرم خسرو» در چرخه اکران سال 96 داشته را تا حدودی میتوان قابلقبول توصیف کرد. در سالی که «نهنگ عنبر» با ۲/۵ میلیون مخاطب صدرنشین گیشهها بود، فیلم اول احسان بیگلری توانست حدود 250هزار مخاطب را به سینماها بکشاند و فروش خود را هم از مرز 2میلیارد تومان فراتر ببرد اما در مجموع نمیتوان حکم به موفقیت این فیلم در گیشه داد.
رضا |حوض نقاشی - ۱۳۹۱
فیلم سینمایی «حوض نقاشی» را مازیار میری در سال 1391 کارگردانی کرد و شهاب حسینی در آن نقش «رضا» بهعنوان یک پدر مبتلا به معلولیت جسمی و ذهنی را ایفا کرده است.
مازیار میری در دهه 80، ورودی پرانگیزه به عرصه کارگردانی سینما داشت و بعد از فیلمهای «به آهستگی» و «پاداش سکوت» که آثاری جدی و حتی تلخ بودند، با «کتاب قانون» بخش دیگری از توانمندیهایش برای ارتباط با مخاطب عامتر را هم به رخ کشیده بود. با این همه او چند سالی از فیلمسازی در سینما فاصله گرفت و سراغ سریالسازی رفت. کارگردانی فیلم «حوض نقاشی» از این منظر بازگشت دوباره میری به سینما بود آن هم با داستانی متفاوت که تهیهکننده معتبری چون منوچهر محمدی، پشتوانه تولیدش بود.
ایده محوری «حوض نقاشی» را میتوان روایت زندگی روزمره یک زوج نامتعارف دانست. زوجی که هر دو از معلولیت جسمی و ذهنی رنج میبرند، سالهاست که زندگی عاشقانهای با یکدیگر دارند و حاصل این زندگی هم فرزندی است که اتفاقا مشکلات جسمی و ذهنی پدر و مادرش را ندارد. سهیل پسر این خانواده است و حالا ورودش به مدرسه و ارتباط بیشترش با آدمهای دیگر، او را در وضعیت تعارض نسبت به والدینش قرار داده است. شهاب حسینی در تجربهای متفاوت، نقش رضا یعنی پدر سهیل را در این فیلم ایفا کرده است.
بعد از «طلاومس» و «اینجا بدون من» این فیلم سومین تجربهای بود که نگار جواهریان در آن قرار بود ایفاگر نقش کاراکتری باشد که از یک بیماری یا معلولیت رنج میبرد. از نگاه برخی استمرار این نقشآفرینی میتوانست منجر به کلیشه شدن او در این قالب شود اما جواهریان در «حوض نقاشی» حضوری تحسینبرانگیز در کنار شهاب حسینی داشت و یک زوج بهیادماندنی را در قاب این فیلم جان بخشیدند. فرشته صدرعرفایی و الهام کردا دیگر بازیگران شناختهشده این فیلم بودند؛ سپهراد فرزامی هم نوجوان گمنامی بود که در نقش اصلی فیلم خوش درخشید.
قرار گرفتن در ترکیب اکران نوروزی، اتفاق ویژهای برای «حوض نقاشی» بود که بهترین بهره را هم آن برد. این فیلم بهرغم داستان ملودرام و در سالی که فیلم تلخ «هیس دخترها فریاد نمیزنند» در گیشه سالانه قدرتنمایی کرد، توانست بیش از 350هزار مخاطب را به سالن سینما بکشاند و فروش یکونیم میلیارد تومانی را هم در گیشه خود ثبت کند.
حجت |جدایی نادر از سیمین - ۱۳۹۸
فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین» را اصغر فرهادی در سال 1398 کارگردانی کرد و شهاب حسینی در آن نقش «حجت» بهعنوان یک کارگر متعلق به طبقه آسیبپذیر جامعه را ایفا کرده است.
اولین فیلم اسکاری سینمای ایران؛ این حالا بهترین توصیفی است که میتوان از فیلم «جدایی نادر از سیمین» ارائه کرد. در همین پرونده درباره فیلم درخشان و محبوب «درباره الی...» نوشتهایم. طبیعی بود که اصغر فرهادی بعد از آن فیلم بهصورت ویژهتر در کانون توجهها قرار بگیرد. ولی نمیتوان از «جدایی» گفت و یادآوری نکرد که این همان فیلمی است که در مرحله تولید، طعم توقیف را هم چشید و جواد شمقدری در مقام مدیر وقت سینما، در مقطعی به واسطه موضعگیری اصغر فرهادی در یک جشن سینمایی، تولید آن را متوقف کرد!
از نام فیلم مشخص است که روایت فیلم درباره زندگی نادر و سیمین است. زوجی از طبقه متوسط که حالا تصمیم به جدایی گرفتهاند. چالش زندگی آنها زمانی اوج میگیرد که پای مرضیه به خانهشان باز میشود و اهمال او در نگهداری از پدر نادر، منجر به یک درگیری میشود. وقتی کار به سقط فرزند مرضیه میرسد، پای حجت شوهر مرضیه هم به داستان باز میشود. شهاب حسینی چنان اجرای درخشانی از این کاراکتر ارائه کرد که بیراه نیست اگر بگوییم بیش از کاراکترهای اصلی روایت، در حافظهمان ماندگار شده است.
«درباره الی...» اولین فیلمی بود که اصغر فرهادی در فرآیند ساخت آن، به پیمان معادی پیشنهاد بازیگری داد. فیلمنامهنویسی که پیشتر کارنامه موفقی در نگارش فیلمنامههای مخاطبپسند داشت و اینبار به یک چالش جدی تن داد. بازیگری پیمان معادی اما آنقدر درخشان بود که فرهادی در تمدید این همکاری تردید نکرد. اینگونه بود که نقش نادر به پیمان رسید. برای نقش مقابل او یعنی سیمین هم چه بازیگری میتوانست به درخشانی لیلا حاتمی ایفای نقش کند؟ ساره بیات هم در یکی از معدود نقشآفرینیهای قابل تحسین خود در این فیلم ایفاگر نقش مرضیه بود.
اکران سینماها در سال 90 با یک دوقطبی عجیب همراه شد. فیلم «جدایی نادر از سیمین» همزمان با «اخراجیها3» روی پرده رفت و در فضای رسانهای طرفداران دو طیف سیاسی تصمیم به صفکشی پشتسر این دو فیلم گرفتند. در این شرایط فیلم فرهادی هر چند نتوانست از فیلم دهنمکی پیشی بگیرد اما بیش از یک میلیون مخاطب را به سینماها کشاند و نزدیک به 3 میلیارد فروخت.
امین | پرسه در مه - ۱۳۸۸
فیلم سینمایی «پرسه در مه» را بهرام توکلی در سال 1388 کارگردانی کرد و شهاب حسینی در آن نقش «امین» بهعنوان هنرمندی که چشمه خلاقیتش خشک شده را ایفا کرده است.
اگر بخواهیم از یک مقطع زمانی به عنوان دوران اوج فیلمسازی بهرام توکلی نام ببریم، قطعا باید به نیمه دوم دهه 80 اشاره کنیم. او که در میانه همین دهه با «پابرهنه در بهشت» ورودی امیدوارکننده به عرصه کارگردانی داشت با ساخت «پرسه در مه» در سال 88 ناگهان نگاهها را به سمت خود معطوف کرد و در ادامه همین درخشش هم تجربههای ماندگاری چون «اینجا بدون من» و «آسمان زرد کمعمق» را کارگردانی کرد. «پرسه در مه» روایتی پیچیده دارد و از این منظر، اجرای درست آن، مورد تحسین منتقدان قرار گرفت.
هنرمندی که به انتهای خلاقیت رسیده و به تعبیر مرسوم چشمه آفرینش او خشک شده، موقعیتی بهشدت دراماتیک دارد. این کاراکتر را در هر بستر و فضایی میتوان تعریف کرد اما بهرام توکلی شخصیت اصلی خود را در میانه تعریف مرگ و زندگی سرگردان کرده است. امین یک هنرمند است که سالها تلاش داشته از کلیشهها فرار کند و تن به تحمیل شرایط ندهد اما حالا در سختترین شرایط گرفتار آمده است. شهاب حسینی یکی از بهترین نقشآفرینیهای کارنامهاش را در این فیلم و با نقش امین به یادگار گذاشته است.
روایت فیلم «پرسه در مه» بر دوش دو ستاره است. از یک سو شهاب حسینی که درباره نقشآفرینیاش نوشتیم و در نقطه مقابل او شاهد قدرتنمایی لیلا حاتمی هستیم. این فیلم اولین همکاری مشترک این دو بازیگر توانمند بود. حاتمی در فیلم، نقش رویا را ایفا میکند. دختر پرانرژی که زمانی دل از امین برده و اما حالا در زندگی مشترک با او دچار چالش در ارتباط شده است. او تلاش دارد امین را به فعالیتهای خلاقانه ترغیب کند اما امین حتی در نفس وجود او هم دچار تردید است!
«پرسه در مه» بهرغم ظرفیتهای سینمایی و جذابیتهای ویژهای که برای منتقدان و فیلمبازها داشت، در زمینه ارتباط با مخاطب عام چندان موفق نبود و احتمالا به همین دلیل در جدول فروش سال 1389 رتبهای بهتر از 44 بهدست نیارود! این فیلم در مجموع 33هزار نفر را به سینماها کشاند و در حدود 92میلیون تومان هم فروش کرد. این فیلم البته هنوز محبوب منتقدان است.
احمد| درباره الی - ۱۳۸۷
فیلم سینمایی «درباره الی...» را اصغر فرهادی در سال 1387 کارگردانی کرد و شهاب حسینی در آن ایفاگر نقش «احمد» بهعنوان یک جوان تازه از خارج بازگشته بود.
اکران شبانه فیلم در سینما فلسطین، در میانه بیستوهفتمین جشنواره فیلم فجر هنوز هم از آن خاطرات فراموشنشدنی در حافظه سینمادوستان است. فیلمی که بیراه نیست اگر آن را سکوی پرتاب اصغر فرهادی به عرصههای جهانی سینما هم بدانیم. «درباره الی...» بهمعنای واقعی فیلمی درگیرکننده و تکاندهنده بود که تبدیل به آغازگر یک جریان نو در سینمای ایران شد. فیلم تم قضاوت را در متن خود دارد و از همین منظر فراتر از داستانگویی، مخاطب خود را به یک چالش فرا میخواند. همین رویکرد هم بعدها در سینمای اصغر فرهادی قوام پیدا کرد.
«درباره الی...» از آن فیلمهایی است که بیش از تک کاراکترها، موقعیت گروه و جمع در آن موضوعیت دارد. داستان فیلم درباره گروهی است که با مهمانی غریبه عازم سفری دوستانه میشوند. احمد یکی از اعضای این گروه است. دانشجویی که سالها فرانسه بوده و حالا بعد از یک ازدواج ناکام به ایران بازگشته است. قرار است دوستان، زمینهساز آشنایی و نزدکی بیشتر او با الی شوند. شهاب حسینی در یک سال «درباره الی» و «سوپراستار» را در جشنواره داشت و خیلیها سیمرغی را که به فیلم دوم دادند، متعلق به فیلم اول دانستند.
«درباره الی...» ویترینی از بازیهای درخشان دارد. فیلمی که گویی همه بازیگران نقشهای اصلی و فرعیاش در کمال وسواس و دقت انتخاب شده بودند و به همین دلیل هم بهعنوان یکی از درخشانترین ترکیبهای بازیگری، خاطرهاش در حافظهمان ثبت شده است. ترانه علیدوستی، گلشیفته فراهانی، مریلا زارعی و رعنا آزادیور ستارههای زن این فیلم بودند و در کنار آنها مانی حقیقی، پیمان معادی، احمد مهرانفر و حتی صابر ابر به رغم حضور کوتاهش، خوش درخشیدند. حتی بازیگران کودک و نوجوان فیلم هم هرچند شناختهشده نبودند اما بازیهای دلنشینی را ارائه کردند.
سال 88 سال غریبی بود و در لابهلای خاطراتی پراکندهای که از آن سال داریم، تجربه استقبال از اکران «درباره الی...» جایگاه و طعم متفاوتی دارد. هرچند این فیلم اصغر فرهادی نتوانست از پس رقبای قدری همچون «اخراجیها2» و «خروس جنگی» بربیاید اما با فروش ۱/۵ میلیارد تومانی و جذب نزدیک به 900هزار مخاطب، بهعنوان یک فیلم غیرکمدی، عملکرد موفقی در گیشه داشت.
کوروش |سوپراستار - ۱۳۸۷
فیلم سینمایی «سوپراستار» را تهمینه میلانی در سال 1387 کارگردانی کرد و شهاب حسینی در آن ایفاگر نقش «کوروش زند» بهعنوان یک بازیگر سرشناس سینما بود.
تهمینه میلانی از اواخر دهه 60 کارگردانی سینما را آغاز کرد و از این منظر جزو زنان پیشگام در عرصه کارگردانی در سینمای ایران محسوب میشود. او در میانه دهه 80 فیلم «آتشبس» را روانه پرده سینماها کرد تا برای اولینبار رقم فروش یک فیلم در سینمای ایران از مرز یک میلیارد تومان فراتر برود. دو سال بعد او با سوژهای مرتبط با بازیگران سینما، «سوپراستار» را کارگردانی کرد. فیلمی که برخلاف اغلب فیلمهای میلانی، یک کاراکتر مرد در محوریت آن قرار داشت اما همچنان نیمنگاهی به مصائب زنان هم داشت.
فیلم «سوپراستار» همانطور که از نام فیلم هم برمیآید، روایتگر زندگی خصوصی یک ستاره سینمایی است. کوروش زند، بازیگری بهشدت سرشناس در سینماست که بهواسطه شهرت فراگیر و محبوبیتی که در میان عامه مردم دارد، گرفتار غرور شده است. مواجهه با یک دختر نوجوان اما مسیر زندگی او را تغییر میدهد. یکی از مهمترین برگبرندههای تهمینه میلانی برای ساخت این فیلم، قطعا دعوت از شهاب حسینی برای ایفای نقش اصلی فیلم خود یعنی کوروش زند بود. نقشی که ایفای آن سیمرغ بلورین بهترین بازیگری را برای حسینی به ارمغان آورد.
بخشی عمدهای از روایت «سوپراستار» مربوط به مواجهه کوروش زند با دختری نوجوان است. فتانه ملکمحمدی در سن 20سالگی ایفای نقش این دختر را در فیلم برعهده داشت و نکته عجیب اینکه هرچند در کنار شهاب حسینی قرار گرفت و اتفاقا از نگاه داوران فجر شایسته دریافت دیپلم افتخار بازیگری هم شناختهشد اما در ادامه، از دنیای بازیگری فاصله گرفت و نقشآفرینی شاخص دیگری هم نداشت. افسانه بایگان، رضا رشیدپور، نسرین مقانلو و فریبا کوثری هم از دیگر بازیگران «سوپر استار» بودند که البته در سایه نقش پررنگ شهاب حسینی قرار داشتند.
اشاره کردیم که میلانی در میانه دهه 80 و با «آتش بس»، فتح گیشهها را تجربه کرده بود اما «سوپراستار» با وجود اکران نوروزی، نتوانست تجربه آن فیلم را برای میلانی تکرار کند. این فیلم در سالی که صدر گیشه با 5میلیون مخاطب در اختیار «اخراجیها2» بود، تنها 680هزار نفر را به سینماها کشاند و مجموع فروشش هم حدود یک میلیارد و 100میلیون تومان شد.
امیرعلی| دلشکسته - ۱۳۸۶
فیلم سینمایی «دلشکسته» را علی روئینتن در سال 1386 کارگردانی کرد و شهاب حسینی در آن ایفاگر نقش «امیرعلی» بهعنوان یک دانشجوی مذهبی بود.
شبی که برای اولینبار «دلشکسته» در سالن سینما صحرا برای اصحاب رسانه رونمایی شد، کمتر کسی تصور میکرد این اثر بتواند چنین جایگاهی را در میان مخاطبان عام پیدا کند. علی روئینتن آن سال اولین فیلم بلند کارنامهاش را به جشنواره فجر رسانده بود و شاهد بازخوردهای متفاوتی از سوی منتقدان و اصحاب رسانه هم بود اما این فیلم نه فقط در فرآیند اکران عمومی که بعدها در اکرانهای خانگی و تلویزیونی، دامنه گستردهای از مخاطبان را با خود همراه کرد و نمیتوان کتمان کرد که یکی از دیدهشدهترین فیلمهای دهه 80 محسوب میشود.
امیرعلی فرزند شهیدی است که در بافت مذهبی دانشگاهی مشغول به تحصیل است و همین جایگاه هم او را در معرض دیگر دانشجویان قرار داده است. سردسته افرادی که تلاش دارند موقعیت و باورهای مذهبی امیرعلی را تمسخر کنند، دختر دانشجویی به نام نفس است که با تصمیم استاد، باید حالا پروژهای مشترک را با یکدیگر به سرانجام برسانند. هممسیر شدن امیرعلی و نفس، زمینهساز ارتباط عاطفی میان آنها میشود اما شرایط متفاوت خانوادگی آنها، وصالشان را با چالشهای بسیاری مواجه کرده است. شهاب حسینی، اجرایی دوستداشتنی از نقش امیرعلی داشت.
بخش عمدهای از ماندگاری فیلم «دلشکسته» در حافظه مخاطبان، مرهون درخشش زندهیاد خسرو شکیبایی در فیلم است. او بازیگر نقش پدر نفس است که از خاستگاه سرمایهداری، بهکل منکر همه اعتقادات است و به همین دلیل تصمیم به تقابل با امیرعلی گرفته است. بریده دیالوگهای این کاراکتر با بازی خسرو شکیبایی هنوز هم در فضای مجازی، همرسانی میشود. بیتا بادران هم ایفاگر نقش نفس بود. بازیگری بهشدت کمکار که پیش از «دلشکسته» با ایفای نقش همسر عباس در فیلم «آژانس شیشهای» هنرنمایی ماندگاری را در سینما به ثبت رسانده بود.
اگر تصور میکنید «دلشکسته» که حالا بسیاری از مردم عادی هم آن را دیدهاند، در بازه اکران با استقبال ویژهای مواجه بوده است، در اشتباهید! این فیلم روئینتن یک سال بعد از رونمایی در فجر، روانه پرده سینماها شد و با جذب حدود 200هزار مخاطب، جایگاهی بهتر از رتبه بیستم در جدول فروش سالانه نصیبش نشد! «دلشکسته» بعدها در پخش خانگی و تلویزیونی محبوب شد.
فواد | رستگاری در ۸ و ۲۰ دقیقه - ۱۳۸۳
فیلم سینمایی «رستگاری در هشت و بیست دقیقه» را سیروس الوند در سال 1383 کارگردانی کرد و شهاب حسینی در آن ایفاگر نقش «فواد» بهعنوان یک کاراکتر تندروی مذهبی بود.
سیروس الوند از فیلمسازان موفق فعال در جریان سینمای بدنه در دهه 60 و 70 بود و بخش عمدهای از آثار کارنامهاش هم از همین جنس بود. او «رستگاری در هشت و بیست دقیقه» را با فیلمنامهای از محمدهادی کریمی تهیه و کارگردانی کرد تا تجربهای متفاوت را در کارنامه خود ثبت کند. البته فیلم هرچند تلاش داشت مفاهیمی عمیق و جدی را در نقد تفکرات متحجرانه به تصویر درآورد اما همچنان نسبت خود با سینمای بدنه را هم حفظ کرده بود و موقعیتهای آن بیشتر شبیه فیلمهای اجتماعی و عامهپسند آن سالها بود.
فواد یکی از نقشهای متفاوت در کارنامه شهاب حسینی محسوب میشود. این نکته که پرداخت این شخصیت کلیدی در فیلمنامه «رستگاری در هشت و بیست دقیقه» بهشدت گرفتار کلیشهها بوده و بیشتر از جنس تیپسازی محسوب میشود، به جای خود، اما شهاب حسینی در همین میدان محدودی که در اختیار داشت، حضور قابلقبولی در این نقش داشت و احتمالا به همین دلیل هم توانست برای آن کاندیدای سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شود. این کاراکتر با عقاید تند مذهبی تلاش دارد جامعه را پاک کند، حتی به قیمت جنایت.
بازیگر اصلی «رستگاری در هشت و بیست دقیقه» بهرام رادان بود که پیشتر و در فیلم «شمعی در باد» به کارگردانی پوران درخشنده، نقشآفرینی در کنار شهاب حسینی را تجربه کرده بود و حالا برای دومین بار در یک فیلم مقابل یکدیگر ایفای نقش میکردند. رادان یک جوان معتقد و باورمند است که در روایت فیلم، تحت تاثیر القائات انحرافی فواد دست به اقداماتی غیرمنطقی میزند. مهتاب کرامتی هم بازیگر زن اصلی این فیلم است که بهعنوان یک زن غریبه و تنها، به محله سکونت فواد میآید و در معرض تهدید او قرار میگیرد.
یکسال بعد از رونمایی «رستگاری در هشت و بیست دقیقه» در فجر این فیلم فرصت اکران هم بهدست آورد اما برخلاف انتظاری که از ترکیب بازیگرانش میرفت، عملکرد چندان موفقی در گیشه نداشت. در سالی که صدر جدول فروش را «شارلاتان» و «آکواریوم» با مخاطب بالای یک میلیون و 200هزار نفر در اختیار داشتند، فیلم سیروس الوند در حدود 490 هزار مخاطب را به سینماها کشاند.