پرچم همچنان دست محفل است
نگاهی به ویژه برنامههای تلویزیون در ماه رمضان؛ کدامیک خاص بودند و کدامیک معمولی؟ پرونده هفت صبح به این موضوع اختصاص یافته است
هفت صبح| امسال به دلیل همزمانی نوروز با رمضان و نیز تعطیلات ابتدایی سال و بعد از آن انتشار صفحاتی برای بررسی محصولات نوروز، فرصت تحلیل ویژه برنامههای مناسبتی تلویزیون به شکل جداگانه فراهم نشد. از این رو تصمیم گرفتیم 10 مورد را در قالب یک پرونده ارزیابی کنیم که حاصل آن پیش روی شما است.
به دلیل حجم صفحه، چند مورد مثل ویژه برنامههای سحر شبکه یک، سحر و افطار شبکه افق و ... جا ماندند. البته این محصولات از حد متوسط بالا نرفتند؛ درست مثل اغلب برنامههایی که در این پرونده ملاحظه میکنید. اتفاق اصلی رمضان امسال، «محفل» است که سری دوم آن نیز برنامهای استاندارد در میان محتواهای معارفی تلویزیون بود.
حرفی دیگر نمیماند جز مرور خبری که هفته پیش توسط روابط عمومی صدا و سیما با موضوع نظرات ارسالی مخاطبان به سامانه ارتباط مردمی (۱۶۲) این سازمان منتشر شد و نام سه ویژه برنامه رمضانی هم در آنها دیده میشود: « مهمترین محورهای نظرات مخاطبان درباره برنامه «محفل»، شامل تشکر از محتوای جذاب، اثرگذار، آموزنده و معنوی، اجرای مسلط رسالت بوذری، حضور داوران شایسته و همچنین تشکر از عوامل برنامه بوده است. مهمترین محورهای نظرات مخاطبان درباره برنامه «زندگی پس از زندگی»، شامل تشکر از محتوای روشنگرانه، مفید، آموزنده و اثرگذار، اجرای توانمند عباس موزون است. مهمترین محورهای نظرات مخاطبان درباره برنامه «چهارگاه»، شامل تشکر از محتوای فاخر، وزین و نوآورانه و تشکر از عوامل برنامه بوده است.»
محفل
سال گذشته ویژه برنامه افطار شبکه سه، تغییری اساسی نسبت به محصولات پیشین داشت و پیشنهادی جدید برای برنامهسازی قبل از افطار عرضه کرد. «محفل» برنامهای است با محوریت دعوت از قاریان و حافظان قرآن. در عین حال مهمانان دیگر هم سهمی از برنامه دارند. نتیجه فصل اول «محفل» مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و با این پیشینه فصل دوم آن برای رمضان امسال ساخته شد.
فصل دوم «محفل» هم مثل سری اول، توانست رضایت پیگیران را باعث شود. «محفل» همچنین زمینه روایتگری مبتنی بر امید و حس خوب را فراهم کرد. ساختار سری جدید شکیلتر بود و استفادهای بهینه از تماشاچیان داخل استودیو شد.
رسالت بوذری سابقه اجرای برنامههای متعددی در کارنامه دارد و پیش مخاطب با برنامههای معارفی شناخته میشود. بعد از «ماه عسل» او کاری سخت پیش رو داشت؛ چرا که جایگزین احسان علیخانی در ویژه برنامه افطار شبکه سه شده بود. بوذری از پس ماموریت برآمد و وجهی دیگر از توانایی خود را نشان داد. حالا هم در «محفل» جزو ارکان موفقیت برنامه است و توانست ارتباطی خوب میان شرکت کنندگان و داوران برقرار کند. داوران متشکل از غلامرضا قاسمیان، احمد ابوالقاسمی، حامد شاکرنژاد، رضوان درویش و حسنین حلو نیز بده بستانهایی خوب با هم داشتند که منجر به شاد شدن فضا و همچنین ارتقای کیفی ویژه برنامه افطار شبکه سه شد.
چهارگاه
اتفاق خوشایند رمضان امسال، تولد یک برنامه متفاوت برای لحظات سحر بود: «چهارگاه» با محور گونههای شعر، ادبیات، آوازخوانی و مناجاتخوانی در نقاط مختلف ایران. این برنامه در عمارت تاریخی عینالدوله (نگارخانه برگ) ضبط شد و از این منظر میتوان گفت، ساختار و محتوا با هم انطباق داشتند.
«چهارگاه» باب طبع مردم با احساس بود؛ برنامهای پر از آواز و غزل و مضامین دینی-اخلاقی. اصولاً توجه به میراث فرهنگی کشور (شعر، ادبیات، عرفان و غیره) اتفاق خوشایندی است و اگر برنامهای با چنین رویکردی، ضعفهایی هم داشته باشد، قابل چشمپوشی است. «چهارگاه» مثل هر محصول دیگری ایراداتی داشت اما در مجموع توانست به هدفی که برای خود تعیین کرده بود، دست یابد.
اسماعیل آذر، ادیبی است که آداب اجرا را میداند و به خاطر اندوخته مطلوب از شعر شعرای مختلف و تسلط بر ادبیات، هر محفلی را برای علاقمندانِ به شعر، موسیقی، ادب و عرفان جذاب میکند. حجم بالای اطلاعات اما گاهی باعث میشد، بیش از کارشناسان برنامه صحبت کند و جز این ضعفی بر اجرای آذر وارد نیست. وزن کارشناسان «چهارگاه» هم بالا بود؛ حسامالدین سراج (خواننده)، حسن بلخاری قهی (استاد زیباییشناسی) و متین رضوانی (پژوهشگر موسیقی). آنها در حوزههای خود چهرههایی مطرح هستند که گفتهها و نظراتشان برای پیگیران برنامه نکات زیادی داشت.
هلال
خبر رسمی که درباره «هلال» منتشر شد، گویای درون مایه این برنامه است: «هلال» با حضور مهمانهایی از ملیتهای مختلف، دریچهای به سبک زندگی مسلمانان جهان اسلام در ماه امت باز میکند و پیوندهای مشترک امت اسلامی را از دل قصه و سرگذشت مهمانها به تصویر می کشد.
شبکه یک برای اینکه برنامه افطارش از سایه قیاس با «ماه عسل» خارج شود، دست به نوآوری زد. این اتفاق یک امتیاز محسوب میشود؛ چرا که تا سالها ویژه برنامه افطار شبکه یک، دنبالهروی از برند شبکه سه بود. در این برنامه مسلمانانی از کشورها و ملیتهای مختلف، از خود و کشورشان گفتند. «هلال» نکات قابل توجه کمی نداشت و روایت دست اول مهمانان، حتماً برای مخاطبان دارای جذابیت بوده است؛ ایراد اصلی به مصاحبههای طولانی برمیگردد تا جاییکه اغلب گفتوگوها در میانه راه، هیجان خود را از دست میدادند. «هلال» در استودیویی با حضور تماشاگران و گروه تواشیح پخش شد و اجرای زنده آنها جزو اتفاقات خوب برنامه است. مستندها نیز جایی در «هلال» داشتند اما کیفیت و کمیت آنها واجد نقد است.
محمد دلاوری که با تاکشو شناخته میشود، کار سختی پیشرو نداشت؛ او از پس مأموریت برآمد اما نمیتوان «هلال» را گام رو به جلویی برایش دانست.
از مامان بگو
فصل جدید «از مامان بگو» تغییراتی اساسی نسبت به قبل داشت؛ قبلتر محور برنامه، مادرانی از میان چهرههای شناخته شده بود که از تجربیات خود، تربیت فرزند و غیره میگفتند؛ اینبار اما کسانی مقابل مجری نشستند که تجربیات خاصی در زندگی داشتند. محور این تجربیات مادر بود؛ گاه چهرهای مشهور (مثلا ژیلا صادقی) مهمان بود و گاه فرزند (پسر یا دختر) و گاه خود مادر.
«از مامان بگو» در انجام هدف مورد نظر موفق عمل کرد؛ هرچند قسمتهای زیادی از آن نیز درست قوام نیافت و مهمانان نتوانستند حق مطلب را ادا کنند. چند اتفاق خاص اما توانست به کمک برنامه بیاید؛ مثل دختری که پس از سالها اعتیاد را کنار گذاشته و به زندگی عادی بازگشته است؛ یا دیدار یک فرزند و مادر پس از سالها و ... . «از مامان بگو» گاه به «ماه عسل» پهلو می زد و گریزی نیست؛ اما رویکرد برنامه با محوریت مادر، وجه تفاوت آن محسوب میشود.
بخش زیادی از موفقیت برنامه افطار شبکه دو، حاصل اجرای محیا اسناوندی است. او به جای مطولگویی، با مهمان همراه میشد تا در فرصتی معین، همه ماجرا گفته شود. مجری ابایی نداشت تا در لحظات احساسی (که کم هم نبود) اشک بریزد و همین تأثیر روایتها را دوچندان میکرد.
زندگی پس از زندگی
پخش چهار فصل از برنامه «زندگی پس از زندگی» باعث آشنایی مخاطبان با موضوع آن شده بود. آنها میدانستند و میدانند که در این برنامه روایت افرادی که خارج شدن از کالبد انسانی و سفر به عالم برزخ را تجربه کردهاند، بیان میشود.
طبعاً همراهان و علاقهمندان، سری جدید را هم پسندیدند؛ چون از نظر ساختار و رویکرد، تداوم قسمتهای پیشین بود؛ حتی پختگی برنامه در مصاف با سوژهها، دکور و آیتمسازی مشهود بود. منتقدانِ این دست از آثار اما همچنان بر سر موضع منفی خود هستند. این بحث در سالهای قبل در رسانهها جریان داشت اما امسال رویکردهای مخالف درباره رویه «زندگی پس از زندگی» جایی در رسانههای رسمی نداشت.
عباس موزون، مجری و محقق ویژه برنامه افطار شبکه چهار، بار دیگر از پس مأموریت برآمد. این را هم اضافه کنیم که پیش از رمضان شایعه عدمپخش «زندگی پس از زندگی» به گوش رسید؛ موزون اما این طور واکنش نشان داد: «چندی پیش گفته بودند که عباس موزون استعفا داده یا حواشی دیگری برای برنامه ساختند. با هر روشی میخواهند مخاطب برنامه را دور کنند و من از این رفتارهای غیررحمانی گلایه دارم. دلیل اصلی و پشت پرده هجمهها، این است که «زندگی پس از زندگی» مخاطبان را به سمت نور، روشنایی و پاکیزگی راهنمایی میکند.
پناه
در شرح رویکرد برنامه اینطور آمده است: «برنامه «پناه»، هر شب با حضور میهمانانی ویژه همراه با موضوعی از جنس مهربانی و روایتهایی شنیدنی از بازخوانی قصه میهمانان آقا علیبن موسیالرضا(ع) همراه مخاطبان است. هدیه مهربانی و نجوا به همراه شگفتانههایی برای میهمانان از دیگر بخش های این برنامه است.»
«پناه» در مجموع برنامه محترمی است اما نفهمیدیم منظور از شگفتانه چیست؟ اذانگویی بنیامین بهادری در قسمت های ابتدایی یا اشک های قدرتالله ایزدی؟ این اتفاقات ابزارهایی برای دیده شدن بیشتر برنامه بودند و ایرادی هم ندارد. باید دید «پناه» در رسیدن به هدفی که برای آن طراحی و تولید شده، موفق بوده است؟ پیشتر برنامههای زیادی با موضوع امام هشتم شیعیان روی آنتن رفت و «پناه» نتوانست گام بلندی نسبت به محصولات قبلی بردارد؛ از نظر ساختاری هم برنامه ضعفهایی داشت که طولانیشدن قسمتهایی، بخشی از آن است. پویش گرهگشا در این برنامه راه افتاد که هدف آن نذر مخاطبان و بافت یک قالی برای صحن حرم امام رضا(ع) بود و ایدهای ارزشمند محسوب میشود.
مصطفی امامی جزو مجریان خوب این روزهای تلویزیون است؛ او با پرهیز از حاشیه و با تمرکز بر بالارفتن کیفیت «پناه» کارش را انجام داد و موفق هم بود. امامی در انجام مصاحبه نیز درست عمل کرد.
ماه من
شبکه سه در رمضان امسال بار دیگر ویژه برنامه «ماه من» را به شکل زنده روانه آنتن کرد. این بار هم اجزای برنامه شبیه سالهای قبل بود. «ماه من»، به سیاق چند سال گذشته در دکوری قرارگرفته بر آب و با اجرای نجمالدین شریعتی پخش شد. دکور زیبا بود اما میشد برای سری جدید، به ایدههای تازهتری هم فکر کرد. یکی از محورهای اصلی برنامه، روایتگری درباره دوران دفاعمقدس بود و مثل سال پیش، رزمندگان مقابل مجری قرار میگرفتند و از خاطرات و درسهای آن زمان میگفتند. برنامه کارشناس ثابت مذهبی، پخش دعایسحر و ... هم داشت؛ مثل همیشه.
«ماه من» به دلیل عدم نوآوری، می تواند جزو ناکامان رمضان لقب بگیرد. اما با چرخش زاویه دید و طرح این پرسش که آیا در رسیدن به هدف موفق بوده، میتوان نظر را تعدیل کرد. «ماه من» بهواسطه صحبتهای کارشناس (حجتالاسلام پناهیان) درباره پیامبر اسلام(ص) حاشیهساز هم شد؛ کمی بعد هم توضیح داده شد که حرف های او تقطیع شده است.
نجمالدین شریعتی، به عنوان چهره شاخص برنامههای معارفی تلویزیون، کارش را بلد است؛ این بار هم حضور او در «ماه من» را میتوان یکی از مهمترین امتیازات برنامه سحرگاهی شبکه سه دانست.
سحرنشینی
شبکه دو بجز برنامه افطار یعنی «از مامان بگو»، به برنامه سحر یعنی «سحرنشینی» هم ماموریت داده بود تا به جایگاه مادران بپردازد. آیتمهای روتین مثل پخش دعای سحر، حضور کارشناسان مذهبی، حضور مهمانان و ... هم بخش های دیگر «سحرنشینی» بودند.
«سحرنشینی» قصد توجه به مقام مادر را داشت اما فاقد مهمانانی ویژه بود تا نتیجه مطلوب بهدست آید. تازه، همین موضوع نیز به دلیل عدم پرداخت متنوع، آن چنان که باید، قوام نیافت. شاید اگر دست برنامهساز برای دعوت از مهمانان مختلف باز بود، نتیجهای بهتر به بار مینشست. امتیاز اصلی به حضور یاسین حجازی (نویسنده) برمیگردد. او به شکل زنده بخشهایی از کتب معروف را میخواند و به وقت نیاز، تفسیر و تحلیل میکرد. همچنین «سحرنشینی» در فضایی باز روی آنتن میرفت که این تصمیم با هدف تغییر ذائقه انجام شد؛ البته پیشتر این اتفاق، تجربه شده بود.
راحله امینیان جزو مجریان بیحاشیه تلویزیون است که در «سحرنشینی» کاری را که باید انجام داد. به اجرای او نقدی گلدرشت وارد نیست؛ حتی میتوان آرامش در بیان و تسلط بر موضوعات را امتیازی برایش دانست؛ اصلاً حضور این مجری زن در برنامه سحرگاهی تلویزیون که توسط مردان اجرا میشود، یک خطشکنی به حساب میآید.
سدره
«سدره» ویژه برنامه سحر شبکه تهران با حالوهوای حرم امام حسین(ع) از بینالحرمین روانه آنتن شد. این برنامه در هر قسمت از میهمانانی میزبانی کرد که خادم حرم حضرت سیدالشهدا(ع) و حضرت عباس(ع) هستند. حضور کارشناسان مذهبی در برنامه و پرداختن به مباحث مختلف ماه رمضان، بخش دیگری از برنامه سدره بود. مداحی و پخش گزارشهای مختلف در کربلا، نجف و ... هم از دیگر بخشهای «سدره» بود.
این نخستین بار نیست که دوربین یک برنامه، حرم امام حسین(ع) را قاب میگیرد و از آن محل، به شکل زنده روی آنتن میرود. حتی در شبکههای تلویزیون این اتفاق به شکل هفتگی رخ میدهد؛ پس چنین رویکردی ابتدا به ساکن امتیاز «سدره» نیست. بهدلیل ایجاد تنوع برای ویژهبرنامه شبکه تهران اما میتوان ایده را قابل توجه دانست. «سدره» از نظر برنامهسازی محصولی متوسط لقب میگیرد، همان طور که در طول سال نیز نتوانسته است تبدیل به برنامهای جریانساز شود.
مهیار عبداللهی مجری و تهیهکننده «سدره» بود. او در مجموع، عملکردی متوسط داشت و اصلاً جزو مجریان شاخص قرار نمیگیرد. صرف بیان پلاتوهای احساسی و انجام گپوگفتهای معمولی با مهمانان، یک نفر را تبدیل به مجری شش دانگ نمیکند. برای این کار ابزارهای مهم دیگری نیاز است که فعلاً عبداللهی از آنها بهره نمیبرد.
جشن رمضان
«جشن رمضان» برنامهای با قدمت است که اوج و فرودهای زیادی داشته است. هر بار با مجریان مختلف پخش شده و هر بار ساختارش تغییر کرده است. «جشن رمضان» امسال در پارک لاله هرشب میزبان مردم بود و به شکل زنده روی آنتن میرفت. دعوت از چهرههای مختلف، اجرای نمایش، ترانه و ... هم از بخشهای این برنامه بود.
جنس محصولاتی مثل «جشن رمضان» برای فراگیر شدن، نیازمند ایدههای تازه است و با شیوه قبل دیگر نمیتوان مخاطب حداکثری را جذب کرد. «جشن رمضان» یک برنامه شلوغ و گاه سرسامآور بود و به زور میخواست شادی را تزریق کند! این برنامه یک حاشیه هم داشت که صحبتهای عجیب حسن ریوندی درباره مرتضی حسینی و بهمن هاشمی بود. حرفهای این کمدین اعتراضهایی را نیز به همراه داشت.
مرتضی حسینی جزو مجریان متوسط تلویزیون است که در جُنگهای شبانه حضوری ثابت دارد! او در «جشن رمضان» هم کاری را که باید انجام داد؛ همین! فریبا باقری همکار او در این برنامه بود که عملکرد بهتری داشت. سابقه فعالیت رادیویی، ابزاری مهم برای فریبا باقری، محسوب میشود. او فنبیان خوبی دارد، با مطالعه مقابل دوربین میآید و سوالاتی هدفمند از مهمانان میپرسد. این نکتهای است که برخی از رسانهها هم به آن اشاره کردهاند.