دومهایی مهمتر از اول
درباره جنجالیترین نقشهای مکمل سینمای ایران
روزنامه هفت صبح| حضور ستارهها در نقشهای دوم و به عبارتی مکمل، از آن چالشهای خاص بازیگران است. برای بسیاری از چهرههایی که بهدنبال ورود به دنیای ستارگان هستند، ایفای یک نقش فرعی در یک فیلم مهم میتواند سکوی پرتاب آنها به شهرت و موفقیت باشد و اگر باهوش باشند چنین فرصتهایی را از دست نمیدهند. از طرفی برخی ستارههای تثبیت شده هم برای نشان دادن توان بازیگری خود گاه میپذیرند که در نقشی فرعی ظاهر شوند. اینجا چند نمونه از مهمترین حضور ستارههای سینما در نقشهای دوم را مرور کردهایم:
هدیه تهرانی و بیتا فرهی در خانهای روی آب: دو ستاره سینمای ایران در فیلمی از فرمانآرا ظاهر میشوند و نقشهای بسیار کوچکی را برعهده میگیرند. بیتا فرهی، سوپروایزر خوشتیپ و خوشلباس بیمارستانی است که رضا کیانیان جراح بخش زنان آن بیمارستان است و هدیه تهرانی هم منشی مشکوک مطب رضا کیانیان. خانه روی آب از منظر استفاده از ستارههای مشهور در نقشهای فرعی جایگاهی منحصر به فرد دارد.
بیتا فرهی در اعتراض: استفاده از خانم شیک سینمای ایران در نقش زنی سبزیفروش که کمپانی معرفت است. از آن ریسکهای خاص مسعود کیمیایی که البته جواب مثبتی بههمراه داشت. در سال78 برخی منتقدان ایراد گرفتند که ما تا بهحال زن سبزیفروش با بینی عمل کرده، ندیده بودیم که دیدیم.
ماهایا پطروسیان در پرده آخر: یکی از درخشانترین نقشهای مکمل سینمای ایران. پطروسیان جوان بهعنوان یکی از اعضای گروه دوره گرد نمایشی حضوری خیرهکننده در نقشی فرعی و آن هم در حضور بازیگرانی مثل فریما فرجامی و سعید پورصمیمی دارد.
گلچهره سجادیه، یکی از بهترین پرسوناها و کاراکترهایی که در سینمای ایران برای بازیگر نقش مکمل نوشته شد ه و گلچهره سجادیه هم به بهترین شکل ممکن از پس آن برآمده است.
رویا نونهالی در بوی کافور عطر یاس -اولین فیلم فرمانآرا در سالهای پس از انقلاب- بیشتر بهخاطر سکانسی در یادها مانده است که رویا نونهالی همان دختر چشمآبی فیلم عروسی خوبان، در یک سکانس کوتاه حضوری طوفانی دارد؛ در نقش زنی از طبقه محروم. این سکانس، سیمرغ بلورین بازیگر نقش دوم را برای نونهالی به ارمغان میآورد.
ترانه علیدوستی در چهارشنبه سوری؛ ستاره جوان سینمای ایران در سومین فیلم مهمش در نقش دختری کارگر و نظافتچی ظاهر میشود که شاهد مجادله طوفانی مرد و زنی از طبقه متوسط با بازی فرخ نژاد و هدیه تهرانی است. ترانه برای این نقش تلاش میکند، اما حاصل چندان مناسبی در پی ندارد.
ترانه علیدوستی در درباره الی؛ ترانه این بار در سومین همکاریاش با اصغر فرهادی یک نقش کلیدی را عهدهدار میشود هرچند باز هم در نقش دوم. او خود الی است و درام فیلم بر پایه حضور و سپس غیبت او شکل میگیرد.
طناز طباطبایی در شنای پروانه؛ در همان ده دقیقه ابتدای فیلم حضوری سرنوشتساز دارد. خشم و اشک و مرگ او کلیت فیلم را شکل میدهد. او همان پروانه است. این نقش کوتاه، یک سیمرغ بلورین نقش دو برای طناز رهآورد داشت.
پریناز ایزدیار در خط ویژه؛ او را قبلا در ورود آقایان ممنوع در نقش یکی از دختران بازیگوش دسته پگاه آهنگرانی دیده بودیم، اما در خط ویژه است که جلب نظر میکند. لحن بم و تسلطش در کلام و اعتماد بهنفسش موجب میشود که درهای سینما به روی او گشوده شود.
سحر دولتشاهی در طلا و مس؛ او نقش کوتاهی در فیلم مهم چهارشنبهسوری ایفا کرده بود، اما بازیاش در فیلم طلا و مس در نقش یک پرستار که به زندگی مشترک طلبه جوان و همسرش (شعیبی و نگار جواهریان) علاقمند و کنجکاو میشود و آن حس طنز زیرپوستی در نقشآفرینیاش موجب جلب توجه اهالی سینما و فیلمسازان معتبر به استعداد او میشود.
سحر دولتشاهی در عصر یخبندان؛ در نقشی هیستریک و پرتنش. دولتشاهی بخش دیگری از استعدادهای بازیگری خود را به رخ میکشد و این بار برعکس بازی درخشانش در طلا و مس که از سوی داوران نادیده انگاشته شده بود، سیمرغ بازیگری نقش دوم را بهدست میآورد.
مهناز افشار در سعادت آباد؛ نقطه عطف حرکت خانم افشار از سینمای تجاری به سینمای جدی. در یکی، دو صحنه بسیار درخشان ظاهر میشود و در فیلم پرستاره سامان مقدم، نمایشگر رابطهای پرتنش با زوج خود امیرآقایی میشود و در نهایت برنده سیمرغ بلورین نقش دوم.
هانیه توسلی در جهان با من برقص؛ انتخاب چنین نقشی هم میتوانست نشان از اهمال هانیه در حفظ حایگاه خود بهعنوان یک ستاره سینما باشد و هم از زاویهای دیگر نشانه تعهد او به هنر بازیگری. به هرحال او در این فیلم در نقش پارتنر جوان و زیبا و شیرینمغز یک مرد جا افتاده ثروتمند ظاهر میشود و از پس نقش خود خوب بر میآید.
مهتاب کرامتی در بیست؛ تضاد چهره لوکس و مشهور خانم کرامتی در نقشی از اعماق اجتماع حاصل شگفتانگیزی به ارمغان آورد. یک سیمرغ بلورین نقش مکمل زن.
افسانه بایگان در فیلم کنعان؛ خانم بایگان در نقشی سخت و در پرسونای بهترین کاراکتر فیلم مانی حقیقی، سنگ تمام میگذارد. او مستحق سیمرغ بلورینی بود که از او دریغ شده بود. بایگان موفق میشود به شکل غریبی شیمی رابطه خود و بهرام رادان در این فیلم را تامین کند.
پگاه آهنگرانی در دربند؛ او یکی از متخصصین ایفای مطمئن نقشهای دوم است، اما بهترین نقشآفرینی او به همین فیلم دربند میرسد که پرویز شهبازی ترجیح داده بود نقش اول را به یک چهره تازه نفس یعنی نازنین بیاتی بسپارد. هرچند در تیتراژ اسمش بالای اسم بیاتی درج میشد. یک سیمرغ بلورین رهاورد بازی در نقش یک دختر فروشنده بود که با یک دختر دانشجو همخانه میشود.
آزاده صمدی در خوب بد جلف؛ او سلطان ایفای نقشهای دوم است. دو بازی شگفتانگیز او در دو کمدی 50 کیلو آلبالو و خوب بد جلف نشانههایی از استعداد این بازیگر همه فنحریف است. او در ایفای نقش و کاراکتر، از ملاحظات دست و پاگیر برخی ستارهها کاملا رهاست و دربست به ایفای ممتاز نقش خود میاندیشد.
پریناز ایزدیار در فیلم خوک؛ مانی حقیقی ایزدیار معمولا خشک و قراردادی را ناگهان به یک بازیگر متفاوت بدل میکند. با قریحه طنز و سبکبال و در نقشی جالب و تماشایی. ایزدیار بازیگر خوبی است، اما در این فیلم کلا با شکل دیگری از ایشان روبهرو هستیم.