شکست مطلق خیابانی و احمدی
دو ویژهبرنامه اصلی تلویزیون، برای پوشش مسابقات فوتبال جام ملتهای آسیا چنگی به دل نزدند
روزنامه هفت صبح، گروه تلویزیون | بیانصافی است اگر همین ابتدا زحمت کسانی که با دو ویژهبرنامه فوتبالی شبکه سه و ورزش همکاری داشتند را نادیده بگیریم. خسته نباشند اما وقتی شاکله برنامهها خراب باشد، این تلاشها هم بیثمر میماند. ایراد اصلی فوتبالبرتر و جام آسیا 2023 به طراحی اصلی برمیگردد که فاقد نوآوری بودند. تمرکز اصلی گزارش بر دو چهره است که رسانهها متفقالقول آنها را بازندههای جام هجدم ملتهای آسیا میدانند: جواد خیابانی و محمدرضا احمدی. به موارد دیگر هم اشاره شده است.
مورد اول| مشاجرههای خیابانی
شرح ریز آنچه جواد خیابانی در یک ماه اخیر رقم زد، در این صفحه جا نمیشود. کافی است بیننده شبکه ورزش بوده باشید یا سری به فضای مجازی بزنید. تقریبا هر روز یک ویدئو از خیابانی نشر داده میشد. چه زمانی که قول داد با قهرمانی ایران، موی سر خود را خواهد تراشید؛ چه وقتی با خداداد عزیزی بحثهایی کشدار و خستهکننده داشت؛
چه جایی که با فکری و الهویی مشاجره میکرد و... جواد خیابانی در رسانهای مثل تلویزیون قد کشیده و باید بهتر از هر کسی مطلع باشد که «اندازه نگه داشتن» برای «تاثیرگذاری» یعنی چه. باید بداند رسیدن به نتیجه، نسبتی با واکنشهای احساسی ندارد. باید بداند نتیجه پافشاری بیهوده بر یک نظر، معکوس است.
او اما در اغلب مواقع به این بدیهیات پایبند نبود. گویی شبکه ورزش و بهطور مشخص صاحبان برنامه جام آسیا 2023 هم به جای اینکه دنبال حرفهای عمیق باشند، کلکل خیابانی و عزیزی را بیشتر میپسندیدند. صفحه اینستاگرامی «تیوی بان» در این باره اشاره کرد: «آیا دعوای خیابانی و عزیزی، جز جذابیت لحظهای، کارکرد دیگری هم داشت؟ دوستان برنامهساز، فریب ویدئوهای وایرالی را نخورند لطفا. برگردید به دورانی که امثال حاج رضایی و زندهیاد صدر کارشناس برنامههای فوتبالی بودند.»
مورد دوم | اشتباه احمدی
محمدرضا احمدی، به عنوان گزارشگر اختصاصی بازیهای ایران، عازم قطر شد. او این فرصت را داشت تا با یک عملکرد درخشان، محبوبیت از دست رفته خود را بازیابد. احمدی اما به بیراهه رفت و از ظرفیت ایجاد شده بهره نبرد. طبعا گزارشگر باید با هیجان گزارش کند و در لحظه جملهای به زبان بیاورد که تبدیل به تکیهکلام و خاطره دستهجمعی شود.
نمیخواهیم از عادل فردوسیپور مثال بیاوریم چون برچسب میخوریم! خیلی راه دور نرویم و گزارش پیمان یوسفی در بازی سال گذشته ایران و ولز را در ذهن مرور کنیم؛ با آن شرایط عجیبی که تیم ایران داشت. جملههای یوسفی و اشک واقعی او خاطرتان هست که چه کرد با مردم؟! حتی مردمی که دچار سردرگرمی میان دوست داشتن یا نداشتن تیم ملی بودند.
این دست گزارشها از دل برمیآید و بر دل مینشیند. نه چون گزارشهای اخیر احمدی که «خودنمایانه» بودند! اجازه دهید بخشی از مطلب «ورزش مدیا» را هم ضمیمه مطلب کنیم:« اغراقهای تهوعآور احمدی تا جایی ادامه یافت که استاد بعد از گل زودهنگام به قطر گفت« الان تماشاگرانی که در حال ورود به ورزشگاه بودند، پشیمان شدهاند.» هیچ سادهلوحی که در عمرش فقط دو بازی فوتبال دیده باشد، فکر نمیکند مسابقه با گل دقیقه چهار تمام میشود اما خب داستان احمدی در این تورنمنت چیز دیگری بود!»
مورد سوم| کریخوانیهای نچسب
کریخوانی جزئی از فوتبال است. از این رو بود که جواد خیابانی و مهدی توتونچی در شبکه ورزش و محمدرضا احمدی در شبکه سه، برای قطریها کری خواندند. این اتفاق با دو گل که ایران زد به اوج رسید و آنها با جملاتی مثل«اسمع قطری/ بشنو قطری» خواستند جواب حریف را بدهند.
حتی احمدی خطاب به تماشاگران گفت که صدایشان را نمیشنوند! مگر میدان جنگ است؟ این کری نبود دیگر؛ رجزخوانی بود. حتما باید جواب حریف را اینگونه داد؟ چنین شیوهای زیبنده مجریان تلویزیون است؟ راستش این حجم غلظت احساسات آقایان که یادآور تیفوسیهای استادیوم است، عجیب بود.
مورد چهارم| نادیده گرفتن بانوان
حالا که ویژه برنامههای جام ملتهای آسیا به پایان رسیده است، این یک مورد را دلمان نیامد نادیده بگیریم. شبکه ورزش، سال پیش و همزمان با مسابقات تیم ایران در جامجهانی، یک ایده خوب را اجرایی کرد: حضور هواداران در استودیو.
این بار هم نوجوانان با لباس تیم ملی بخشی از برنامه شبکه ورزش، حین برگزاری مسابقات تیم ایران را شکل دادند. در جمع آنها اما هیچ دختری وجود نداشت! مگر خود تلویزیون و مجریانش مدام انتقاد نمیکردند که چرا زمینه حضور بانوان در استادیومها فراهم نمیشود؟! پس چرا خودشان به دختران توجهی نکردند؟