آنالیز | پایان سریال شریک جرم
تحلیلی کوتاه درباره سریال شریک جرم.
روزنامه هفت صبح| روز یکشنبه اول بهمن با پخش قسمت هشتم «شریک جرم» پرونده این سریال در پلتفرم نماوا بسته شد.
منظر اول| محتوا
فیلمنامه «شریک جرم» را امیر عربی نوشته است. او در راس قصه، ماجرای یک خانم وکیل (سارا بهرامی) را روایت کرد که ناخواسته درگیر یک پرونده قتل در دفتر خود میشود. او بیکار ننشست و تلاش کرد راز قتل ندا (المیرا دهقانی) توسط همسرش محسن (سجاد بابایی) را کشف کند.
ابتدا شائبه خیانت پیش آمد اما در ادامه مشخص شد پای یک شبکه قاچاق دختران و نیز باند مواد مخدر در میان است. «شریک جرم» با یک شوک تمام شد و در ادامه هم شوک و رودست داشت. داستان این مینیسریال میتوانست به جای هشت قسمت، در پنج قسمت روایت شود.
اگر این اتفاق رخ میداد ضرباهنگ بالا میرفت و یکی دو قسمت خالی از اتفاق نمیبود. ضمن اینکه مواردی مثل گرهافکنی و گرهگشاییها هم معقولتر میشد. با این همه یکی از قوتهای اصلی «شریک جرم» به داستان مهیج و معماگونه آن برمیگردد.
منظر دوم|ساختار
در مجموع، مازیار میری به خوبی توانست فیلمنامه «شریک جرم» را تبدیل به یک مینیسریال قابل قبول کند. ضعف او جایی است که در چند قسمت، روایت بیهوده کش آمد و سریال از نفس افتاد. نمیدانیم چنین اتفاقی خواست تهیهکننده و پلتفرم بوده یا نه!
در «شریک جرم» شاهد بازیهای خوبی بودیم؛ سارا بهرامی در قامت یک وکیل دغدغهمند عملکردی قابل دفاع داشت و توانست انگیزههای انسانی او را به درستی منتقل کند. امین شعرباف که به دام آوا (مهتاب ثروتی) افتاد، چهار چالش موفق را پشت سر گذاشت: عشق، خشم، کینه و گذشت.
ثروتی نیز مصافی درست با یک دختر که به ناچار سراغ کار خلاف رفته است، داشت. علیرضا ثانیفر یک نمایش خوب دیگر مقابل دوربین از خود نشان داد. بهناز جعفری را فراموش نکنیم که شمایل باورپذیر از زنی خلافکار را به تصویر کشید. وحید آقاپور در «شریک جرم» یک بار دیگر نقش جدی بازی کرد و نتیجه گرفت.