آنالیز | افت سریال شریک جرم
تحلیلی بر قسمتهای اخیر شریک جرم که روی یک دور تکراری افتاده.
روزنامه هفت صبح| سریال «شریک جرم» دومین تجربه کارگردانی مازیار میری پس از «خسوف» در شبکه نمایش خانگی است. او این سریال را به تهیهکنندگی همایون اسعدیان ساخته.
منظر اول| شروع خوب
آغاز داستان «شریک جرم» با یک شوک همراه بود: محسن (سجاد بابایی) به دلیل شک و نیز اصرار همسر (ندا با بازی المیرا دهقانی) ابتدا او را کشت و سپس یک گلوله در مغز خود خالی کرد. این اتفاق در دفتر خانم وکیل (سارا بهرامی) رخ داد و یکی از عوامل میخکوب شدن طیفی از مخاطبان بود.
در ادامه کشیده شدن پای وکیل در این قتل، داستان را جذابتر کرد. همچنین تلاش او برای یافتن سرنخ گذشته ندا، باعث بالا رفتن حجم درام «شریک جرم» شد. در قسمت بعدی، ماجرای قاچاق دختران بهمیان آمد که بهرغم تکراری بودن، باز هم پرداختن به آن مهم است.
یعنی هم میتواند شاخک مخاطب را تیز کند و هم احتمالا هشداری به خانوادهها و مسئولان است. پیشتر آثاری مثل «لاتاری»، «نگین»، «آقازاده» و «قلب یخی» به همراه مستندهایی چون «فقر و فحشا»، «پول و پورن» و... به این موضوع پرداخته بودند.
منظر دوم| افت سریال
این اولینبار نیست که یک سریال، خوب شروع میشود اما بعد از چند قسمت میزان اتفاقات و داستان آن رنگ میبازد. «شریک جرم» نیز در قسمتهای اخیر، روی یک دور تکراری افتاده و حجم درام آن اندک است. مثلا قسمت اخیر را میتوان در 10 دقیقه روایت کرد. کش دادن آن اما به سریال لطمه زده و آن را تبدیل به اثری خستهکننده کرده.
چالش اصلی خانم وکیل یعنی گیر افتادن در ماجرای قتل در دفترش، رها شده و او بهتنهایی سراغ مسببان قاچاق دختران رفته و نیز در تلاش است تا پاکدامنی ندا و عدم خیانت به همسر را اثبات کند. خط عشقی و رابطه بهظاهر مرموز برادرش با یک دختر هم، کمکی به خوشریتم شدن سریال نکرده. «شریک جرم» بر یک داستان خوب بنا نهاده شده اما در اجرا بیش از حد کش آمده است.