کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۴۶۶۵۱
تاریخ خبر:
‌پیام سفر احتمالی ساوایا؛ تغییر معنادار معادلات در عراق

حلقه‌ای جدید در کنار سفر مقام‌های ترکیه و عربستان به تهران

حلقه‌ای جدید در کنار سفر مقام‌های ترکیه و عربستان به تهران

بررسی سفر ناگهانی تام باراک، نماینده ویژه آمریکا به عراق و ابعاد تازه تحرکات منطقه‌ای

هفت صبح،‌ حسین فاطمی| در دو گزارش متوالی «هفت صبح» به ابعاد و اهداف سفر هاکان فیدان، وزیر خارجه ترکیه و همچنین سعود بن‌محمد الساطی، معاون وزیر خارجه عربستان به تهران پرداخته شد؛ دو سفری که مجموعه‌ای از گمانه‌زنی‌های منطقه‌ای و بین‌المللی را درباره نقش آنکارا و ریاض در مدیریت معادلات حساس خاورمیانه به همراه داشت‌ اما اکنون یک تحول مهم، تصویر پیشین را وارد مرحله‌ای تازه کرده است که آن هم به سفر ناگهانی تام باراک، نماینده ویژه آمریکا به عراق و دیدار او با محمد شیاع السودانی، نخست وزیر این کشور باز می‌گردد.

 

طبق ادعای شبکه «الحدث»، باراک در بغداد به نخست‌وزیر عراق هشدار داده که اسرائیل عملیات گسترده‌ای علیه حزب‌الله در لبنان آغاز خواهد کرد که تا زمان خلع سلاح کامل حزب‌الله ادامه می‌یابد. این ادعا بدون توجه به صحت یا اغراق در آن در شرایطی مطرح می‌شود که منطقه در هفته‌های اخیر در سطحی بی‌سابقه از تهدید، تنش و مانورهای روانی قرار گرفته است.

 

باراک در بخش مهمی از گفته‌های خود به السودانی هشدار داده اگر گروه‌های نزدیک به ایران در عراق «به نفع حزب‌الله» مداخله کنند، واکنش اسرائیل می‌تواند دامنه‌ای فراتر از لبنان داشته باشد. صرف‌نظر از واقعیت یا سناریویی بودن این گزاره، پیام روشن است که «آمریکا می‌خواهد بغداد را در موقعیتی قرار دهد که مسئولیت کنترل گروه‌ها و نظارت بر رفتار آنان را بپذیرد، آن‌ هم در زمانی که فضای منطقه‌ای در سوریه، عراق و لبنان به‌شدت در حال تغییر است.» علاوه بر گزارش الحدث، یک منبع عراقی نیز به «العربی الجدید» گفته که جلسه باراک و السودانی حدود ۷۰ دقیقه طول کشیده و در آن درخواست مستقیم از بغداد مطرح شده است که آن هم «مهار کامل جریان‌هایی که ممکن است هرگونه حمایت مالی یا عملیاتی از حزب‌الله داشته باشند.»

 

در عین حال از بغداد خواسته شده که «عراق در هرگونه تقابل میان بازیگران منطقه‌ای یا فرامنطقه‌ای بی‌طرف باقی بماند». این خبر در کنار سفرهای اخیر مقام‌های ترکیه و عربستان به تهران، تصویری کاملا تازه از تحرکات بازیگران منطقه‌ای ارائه می‌دهد. برخلاف تصور اولیه که سفرهای ترکیه و عربستان را نشانه‌ای از تلاش برای میانجیگری یا مدیریت بحران هسته‌ای یا تنش ایران و آمریکا تلقی می‌کرد، اکنون نشانه‌های جدید حکایت از آن دارد که ریاض و آنکارا بیش از آنکه در پی نقش‌آفرینی مستقیم در پرونده‌های تهران-واشنگتن باشند، در تلاش برای مدیریت تحولات منطقه‌ای در مثلث «لبنان- سوریه-عراق» هستند.

 

اگر آنچه الحدث و العربی الجدید منتشر کرده‌اند به واقعیت نزدیک باشد، این تحرکات جدید بیش از آنکه در چارچوب تنش ایران-آمریکا معنا پیدا کند، در قالب یک صف‌بندی تازه در ریاض، دمشق و بیروت قابل تفسیر است. این نقاط اکنون به سه کانون اصلی تحولات آینده تبدیل شده‌اند؛ کانون‌هایی که ترکیه، عربستان و آمریکا هر سه به‌طور موازی و با شدت بیشتر بر آن‌ها متمرکز شده‌اند.

 

در روزهای اخیر نیز خبرهایی از پرواز جنگنده‌ها در استان میسان عراق و شکستن دیوار صوتی منتشر شد؛ اخباری که برخی منابع آن را عملیات اسرائیلی و برخی دیگر سناریوی روانی دانستند. چه این اتفاق یک اقدام میدانی بوده باشد و چه یک عملیات رسانه‌ای، زمان‌بندی آن کاملا با سفر تام باراک همخوان است و نشان می‌دهد فضای منطقه به سمت افزایش فشار روانی و نمایش قدرت در مرزهای تنش پیش می‌رود.

 

مجموعه این تحولات، سفرهای اخیر ترکیه و عربستان به تهران را در چارچوبی بسیار وسیع‌تر قرار می‌دهد؛ چارچوبی که در آن ایجاد هماهنگی‌های منطقه‌ای، به‌ویژه درباره عراق و لبنان، در اولویت قرار گرفته است و احتمالا در هفته‌های آینده شاهد ابعاد تکمیلی آن خواهیم بود.

 

   شکل‌گیری پارادایم جدید از موازنه تهدید  تا موازنه وحشت  

تحولات اخیر، چه آنچه در بغداد رخ داده و چه موجی از خبرها درباره تنش در لبنان و تحرکات هوایی در عراق، همگی نشانه‌هایی از یک پارادایم جدید در منطقه هستند؛ پارادایمی که در محور آن، دو گزاره کلیدی دیده می‌شود؛ اول آنکه غربی‌ها با محوریت و مرکزیت آمریکا به دنبال جنگ مستقیم با ایران نیستند؛ نه هزینه آن را می‌پذیرد و نه اراده‌ای برای ورود به یک درگیری گسترده دارند و دومین گزاره که مکمل گزاره قبل است، ناظر بر این واقعیت خواهد بود که اتفاقا ایران نیز به دنبال جنگ نیست‌ اما می‌خواهد نشان دهد در برابر فشار، تهدید یا نمایش قدرت، حاضر به عقب‌نشینی نیست و قدرت بازدارندگی خود را حفظ می‌کند.

 

 این دو گزاره در کنار هم، وضعیت موجود را به فضایی تبدیل کرده‌اند که می‌توان آن را منظومه‌ای از تحمیل اراده ذیل موازنه تهدید و موازنه وحشت نامید؛ وضعیتی که در آن هر دو طرف به‌خوبی می‌دانند ورود به درگیری مستقیم، هزینه‌ای فراتر از تحمل دارد‌ اما در عین حال هر کدام تلاش می‌کنند سطح بازدارندگی خود را از دست ندهند. در همین چارچوب است که پیام‌های سفر تام باراک نیز معنا پیدا می‌کند. او تلاش دارد عراق را در موقعیتی قرار دهد که تنش را کنترل کند اما همزمان تهدید و حتی وحشت را احساس کند.

 

این همان سیاستی است که آمریکا در سال‌های اخیر در عراق دنبال کرده است. در سوی دیگر، ایران سعی دارد نشان دهد محور مقاومت بخشی از معادلات بازدارندگی منطقه‌ای است و هرگونه بازی با این محور، هزینه خود را برای طرف مقابل خواهد داشت. از این منظر، سفرهای اخیر ترکیه و عربستان به تهران نیز با این پارادایم قابل فهم است؛ آنکارا و ریاض می‌دانند که منطقه در حال ورود به یک مرحله جدید موازنه است و برای حفظ جایگاه خود باید از تهران تا ریاض و از بغداد تا دمشق، سطحی از هماهنگی و گفت‌وگو را دنبال کنند.

 

به همین دلیل است که در این هفته‌ها هیچ طرفی به‌سوی جنگ نمی‌رود‌ اما همه در حال افزایش سطح تهدید هستند. غرب می‌خواهد فشار بگذارد، ایران می‌خواهد انعطاف‌ناپذیری در برابر فشار را نشان دهد‌ و بازیگران منطقه‌ای تلاش دارند زمین بازی را مدیریت کنند تا از تبعات احتمالی آن مصون بمانند. این پارادایم جدید باعث شده لبنان، سوریه و عراق به میدان اصلی فشار روانی تبدیل شوند.

 

پرواز جنگنده‌ها در عراق، چه واقعی و چه رسانه‌ای دقیقا در همین چارچوب قابل تفسیر است که نمایش قدرت از یک سو و سنجش واکنش طرف مقابل از سوی دیگر به دقت در حال اجراست. در چنین فضایی هر بازیگری که بتواند «تعادل جدید» را سریع‌تر بفهمد و سازوکار خود را با آن هماهنگ کند، در موقعیت بهتری قرار خواهد گرفت؛ و به نظر می‌رسد سفرهای اخیر به تهران دقیقا با چنین هدفی دنبال شده است.

 

پیام سفر احتمالی ساوایا؛  تغییر معنادار معادلات در عراق

در کنار تحرکات اخیر و سفر تام باراک، احتمال سفر مارک ساوایا، دستیار دونالد ترامپ در امور عراق، می‌تواند نقطه عطف دیگری در تحولات پیش رو باشد؛ به‌ویژه با توجه به مواضع جدید او که در رسانه‌های مختلف منتشر شده است. ساوایا در یک رشته اظهارات، که به وضوح لحن «هشدار و توصیه» را توأمان دارد، گفته است که عراق باید پرونده «سلاح‌های خارج از کنترل دولت» را ببندد.

 

همچنین عراق در نقطه‌ای قرار دارد که «یا باید مسیر تقویت نهادهای رسمی را انتخاب کند یا به چرخه مشکلات گذشته بازگردد». اینها علاوه بر آن است که ساوایا تاکید کرده که «هیچ اقتصادی در محیطی که سیاست با قدرت غیررسمی در هم آمیخته باشد، توان رشد ندارد». مهم‌تر از همه، او اعلام کرده «پیامی ویژه از سوی دونالد ترامپ برای رهبران عراق و اقلیم کردستان دارد.» این سخنان و سفر پیش روی ساوایا نشان می‌دهد که تحولات عراق از نگاه واشنگتن وارد مرحله‌ای تازه شده است. مرحله‌ای که اول ‌آمریکا تلاش دارد نقش خود را پیش از تشدید احتمالی تنش در لبنان تثبیت کند.

 

دوم اینکه واشنگتن می‌خواهد بغداد را در چارچوب قواعد جدید امنیتی منطقه‌ای قرار دهد و دست آخر ‌‌واشنگتن در حال طراحی رویکرد متفاوتی نسبت به عراق پس از انتخابات پارلمانی در این کشور و جدایی بغداد از تهران است؛ رویکردی که ممکن است با سیاست سال‌های گذشته تفاوت‌های جدی داشته باشد. اگر سفر مارک ساوایا انجام شود، مجموعه تحولات عراق وارد فاز تازه‌ای خواهد شد.این تحولات تأثیر مستقیمی بر معادلات منطقه‌ای ایران خواهد داشت. عراق در سال‌های اخیر تلاش کرده میان بازیگران مختلف تعادل ایجاد کند‌ اما ورود چهره‌هایی مانند باراک و ساوایا نشانه‌ای است از اینکه رقابت بر‌سر آینده عراق وارد فاز تعیین‌کننده شده است.

 

از مجموع سفرها، پیام‌ها، تهدیدها و تحرکات اخیر می‌توان چنین نتیجه گرفت که منطقه در آستانه یک بازتعریف جدید قرار دارد که بین جنگ و آرامش در تعلیق است. لذا نه عقب‌نشینی طرفین محتمل خواهد بود و نه درگیری مستقیم. در این میان، لبنان، سوریه و عراق کانون‌های اصلی این بازتعریف هستند و بازیگران مختلف از ترکیه و عربستان تا آمریکا و ایران در تلاشند جایگاه خود را در این صفحه جدید شطرنج تثبیت کنند.


 

آخرین تحولاتسیاسیرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۶۴۶۶۵۱
تاریخ خبر:
ارسال نظر