اهرم تهران| فرصتهای رسانهای و دیپلماسی عمومی در نیویورک

نیویورک صحنهای سرنوشتساز برای گفتوگوهای حساس ایران و اروپا با محور آینده تحریمها و توافقات هستهای
هفت صبح، حسین فاطمی| تصمیم شنبه شب شورای عالی امنیت ملی ایران برای تعلیق همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در آستانه سفر مسعود پزشکیان به نیویورک و نشست احتمالی او با سران سه کشور اروپایی، نقطه عطفی در معادلات دیپلماسی تهران به شمار میرود. این تصمیم در حالی اتخاذ شد که روز جمعه گذشته شورای امنیت سازمان ملل نتوانست قطعنامه کره جنوبی برای تداوم لغو تحریمها علیه ایران را تصویب کند و خطر بازگشت تحریمها و فعال شدن مکانیسم اسنپبک بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
آنطور که تسنیم خبر داده در این میان، قرار است مذاکراتی در سطح وزرای خارجه ایران، آلمان، فرانسه و انگلیس با حضور خانم کالاس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در روز دوشنبه یا سهشنبه در نیویورک برگزار شود؛ نشستی که میتواند نقش تعیینکنندهای در سرنوشت پرونده هستهای ایران و آینده تحریمها داشته باشد. تهران با تعلیق همکاری با آژانس، در پی ارسال پیامی قاطع به غرب است تا نشان دهد ادامه فشارها میتواند مسیر تعاملات را به نقطهای غیرقابل بازگشت بکشاند. البته تا لحظه تنظیم گزارش این نشست برگزار نشده بود.
با این حال، تحلیلگران باور دارند که تعلیق همکاری تهران و آژانس در آستانه سفر رئیسجمهور به نیویورک با ریسکهایی جدی نیز همراه است. چرا که این تصمیم میتواند از یک سو بهعنوان اهرم فشار عمل کند و از سوی دیگر، در صورت نبود مدیریت دیپلماتیک هوشمندانه، بهانهای برای غرب جهت تشدید فشارها فراهم آورد. در چنین شرایطی، موفقیت ایران در گروی بهرهگیری هوشمندانه از فرصتهای نشست نیویورک، همافزایی میان تصمیمات امنیتی و دیپلماسی و پرهیز از اقدامات شتابزده خواهد بود.
چکش کاری مواضع
در آستانه سفر رئیسجمهور به نیویورک و برگزاری نشست حساس با سران تروئیکا، آغاز گفتوگوهای عباس عراقچی، وزیر امور خارجه با همتایان اروپایی خود میتواند نقطه شروعی برای شکلگیری تفاهمات مقدماتی باشد. این گفتوگوها که پیش از عزیمت رئیسجمهور انجام میشود، ظرفیت آن را دارد که ضمن تبیین مواضع اصولی جمهوری اسلامی ایران، بستر لازم برای یک نشست با دستور کار روشن و اهداف مشخص را فراهم کند؛ نشستی که در سطح سران که شاید بتواند به نتایج ملموس و توافقات قابل اجرا منتهی شود.
به باور تحلیلگران، تجربه دیپلماسی چندجانبه نشان داده است که بدون آمادهسازی دقیق و انجام مذاکرات مقدماتی در سطوح کارشناسی و وزرا، رسیدن به توافقات مهم در سطوح عالی دشوار خواهد بود. در این چارچوب، رایزنیهای عباس عراقچی میتواند به «چکشکاری اولیه» اختلافات و کاستن از پیچیدگیهای فنی و سیاسی مناقشات منجر شود تا روسای کشورها در نشست اصلی با متنی نسبتا هموارتر برای مذاکره مواجه باشند.
همچنین این گفتوگوهای مقدماتی، فرصت ارزشمندی برای ارزیابی مواضع و خطوط قرمز طرفهای اروپایی فراهم میکند و امکان میدهد هیأت ایرانی با شناخت دقیقتری از فضای حاکم بر مذاکرات، در نشست سران با راهبردی منسجم و هدفمند حضور یابد. بدین ترتیب، مذاکرات اولیه میان وزرای خارجه، نه صرفا مقدمهای تشریفاتی، بلکه ضرورتی راهبردی برای تسهیل دستیابی به توافقات پایدار در نشست سران و گامی موثر در مسیر کاهش تنشها و باز شدن مسیرهای تعامل دیپلماتیک ارزیابی میشود.
تعلیق همکاری با آژانس؛ پیام هشدار تهران به غرب
با توجه به نکته فوق، تصمیم شورای عالی امنیت ملی ایران برای تعلیق همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در شرایطی اعلام شد که فضای پرونده هستهای کشور بار دیگر به نقطهای حساس و شکننده رسیده است. نشست اخیر شورای امنیت سازمان ملل، که نتوانست قطعنامه کرهجنوبی برای تمدید لغو تحریمها علیه ایران تصویب کند، خطر بازگشت تحریمها و فعال شدن مکانیسم اسنپبک را به واقعیتی قریبالوقوع تبدیل کرده است. در این فضا، تهران با توقف موقت همکاری با آژانس، سیگنالی صریح به طرفهای اروپایی و آمریکا ارسال کرده است: ادامه فشارها و بیتوجهی به تعهدات برجامی میتواند مسیر تعاملات دیپلماتیک را به سمت بنبست سوق دهد.
تحلیلگران معتقدند این اقدام تهران را باید در چارچوب یک راهبرد فشار هوشمندانه ارزیابی کرد. ایران تلاش دارد با این حرکت، فضای جدیدی برای مذاکرات ایجاد کرده و طرفهای غربی را به بازنگری در سیاستهایشان وادارد. با این حال، چنین اقدامی بدون مدیریت دقیق میتواند خطر کاهش اعتماد بینالمللی به برنامه هستهای ایران و زمینهسازی برای اقدامات تنبیهی جدید را نیز در پی داشته باشد. به همین دلیل، زمانبندی و هماهنگی این تصمیم با سفر رئیسجمهور پزشکیان به نیویورک، نقش کلیدی در تعیین نتایج آن خواهد داشت.
آزمون بزرگ دیپلماسی
تهران امیدوار است با استفاده از ابزار فشار ناشی از تعلیق همکاری با آژانس، در این نشست اروپاییها را متقاعد کند که تمدید حداقل ششماهه مکانیسم اسنپبک ضروری است و ادامه فشارها تنها به پیچیدهتر شدن اوضاع منجر خواهد شد. در مقابل، اروپاییها نیز با نگرانی از افزایش تنشها در خاورمیانه و احتمال خروج کامل ایران از توافقات هستهای، ممکن است انعطاف بیشتری در این مذاکرات نشان دهند.
با این حال، این نشستها در نیویورک آزمونی جدی برای دیپلماسی ایران خواهد بود. اگر تیم مذاکرهکننده بتواند از فرصت نیویورک بهطور موثر استفاده کند، امکان کاهش فشارهای بینالمللی و باز کردن مسیر تعاملات دیپلماتیک فراهم خواهد شد. در غیر این صورت، خطر بازگشت تحریمها و تشدید انزوای ایران بیش از پیش افزایش خواهد یافت.
فرصتهای رسانهای و دیپلماسی عمومی در نیویورک
حضور رئیسجمهور پزشکیان و تیم دیپلماسی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل تنها به مذاکرات رسمی محدود نمیشود. این رویداد با حضور هزاران خبرنگار و رسانه بینالمللی، بستری کمنظیر برای دیپلماسی عمومی فراهم میآورد. ایران میتواند از این ظرفیت برای ارائه روایت خود از تحولات منطقه، بهویژه جنگ ۱۲ روزه و نقشآفرینی تهران در مقابله با تروریسم و حمایت از مردم فلسطین استفاده کند؛ روایتی که در برابر تصویرسازی رسانههای جریان اصلی غربی و متحدان منطقهایشان قرار خواهد گرفت.
علاوه بر این، نشستها و کمیتههای تخصصی حاشیهای فرصتی برای طرح ابتکارات ایران در حوزه امنیت منطقهای، همکاریهای اقتصادی و انرژی فراهم میکنند. تهران میتواند با ارائه طرحهایی برای تقویت امنیت درونزا در خلیج فارس و غرب آسیا، تصویر خود را بهعنوان یک بازیگر مسئول در نظام بینالملل تقویت کرده و ادعاهای اسرائیل درباره تهدیدآمیز بودن نقش ایران را به چالش بکشد.
از منظر رسانهای، تعامل موثر با افکار عمومی جهانی میتواند فشار بر دولتهای غربی را برای اتخاذ مواضع متعادلتر در قبال ایران افزایش دهد. در شرایطی که برخی دولتها تحت تأثیر تبلیغات منفی علیه تهران قرار دارند، ارائه تصویری واقعبینانه و مستند از مواضع و اقدامات ایران میتواند در تغییر این فضا نقش موثری ایفا کند.
معادلات شکننده و ضرورت یکپارچگی داخلی
تصمیم برای تعلیق همکاری با آژانس و برگزاری مذاکرات حساس در نیویورک، نشان میدهد که ایران در مقطعی سرنوشتساز قرار دارد. هرگونه موفقیت در این مسیر نیازمند ترکیبی از دیپلماسی هوشمندانه، انسجام داخلی و پرهیز از اقدامات شتابزده است. اختلافنظرهای داخلی یا ارسال پیامهای متناقض میتواند مواضع ایران را در مذاکرات تضعیف کرده و بهانهای برای طرفهای غربی جهت تشدید فشارها فراهم آورد.
از سوی دیگر، تعامل هماهنگ میان نهادهای امنیتی و دیپلماتیک، بهویژه میان شورای عالی امنیت ملی و وزارت امور خارجه، برای مدیریت بحران ضروری است. تنها در صورت وجود این هماهنگی است که میتوان از ابزار فشار ناشی از تعلیق همکاری با آژانس در مسیر کاهش تحریمها و باز کردن افقهای جدید دیپلماتیک بهره گرفت.
در نهایت، فرصت نیویورک میتواند نقطه عطفی در روابط ایران و غرب باشد؛ فرصتی که اگر با هوشیاری دیپلماتیک، ابتکار عمل رسانهای و اجماع داخلی همراه شود، امکان عبور از بحران تحریمها و کاهش فشارهای بینالمللی را فراهم خواهد کرد. اما در صورت از دست رفتن این فرصت، خطر تشدید انزوا و بازگشت تحریمها بیش از هر زمان دیگری کشور را تهدید خواهد کرد.