دیپلماسی ایرانی در تنگنای زمان

سفر پزشکیان به نیویورک فقط زمانی میتواند نقطه عطفی ایجاد کند که با مجموعهای از پیششرطها، اختیارات و ابتکارهای عملی همراه باشد
هفت صبح، حسین فاطمی| در فاصله کمتر از یک هفته تا بازگشت احتمالی قطعنامههای شورای امنیت، توجه دیپلماتیک و رسانهای به سفر رئیسجمهور پزشکیان به نیویورک دوخته شده است. این سفر در شرایطی صورت میگیرد که شورای امنیت سازمان ملل در جلسه اخیر خود، پیشنویس قطعنامهای برای تداوم لغو تحریمها علیه ایران را تصویب نکرد و در نتیجه در صورت عدم اتخاذ تصمیمی تازه، بازگشت تحریمها و فعال شدن دوباره مکانیزم اسنپبک به واقعیتی قریبالوقوع تبدیل میشود.
ایران سرزمینی کهن با نمادی همچون منشور کوروش که امروزه به عنوان اولین سند حقوق بشری از آن یاد میشود و قدمت سیاستورزی در ایران را آشکارا به نمایش میگذارد امروز میکوشد به عنوان عضوی در جامعه ملل از قرار گرفتن زیر فصل هفتم منشور ملل متحد بگریزد.
امیرسعید ایروانی، نماینده ایران در سازمان ملل پس از نشست روز جمعه شورای امنیت تأکید کرد که مسعود پزشکیان، رئیسجمهور پزشکیان و عباس عراقچی، وزیر خارجه در جریان سفر به نیویورک با همتایان اروپایی خود دیدار خواهند داشت و ارائه امتیازات به روند مذاکرات بستگی دارد.
ایران اعلام کرده است که برای دیپلماسی آمادگی کامل دارد، اما هیچ پیششرطی را در این مرحله نمیپذیرد. به باور ناظران هدف اصلی سفر رئیس جمهور به سازمان ملل باید کسب حداقل دستاورد، یعنی تمدید ششماهه مکانیزم اسنپبک و جلوگیری از بازگشت تحریمها باشد، در حالی که موفقیت کامل، شامل رسیدن به توافق جامع، به دلیل محدودیت زمانی و ظرفیت دیپلماتیک نماینده فعلی، بعید به نظر میرسد.
یک تصمیم برای تغییر معادلات
در جلسه شنبه شب شورای عالی امنیت ملی تصمیم گرفته شد که با وجود ادامه همکاریهای وزارت امور خارجه با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اقدامات کشورهای اروپایی مسیر این همکاریها را عملا به حالت تعلیق درخواهد آورد. این تصمیم در پی عدم تصویب پیشنویس قطعنامه کره جنوبی برای تداوم لغو تحریمها و بازگشت فشارها علیه ایران اتخاذ شده است و نشاندهنده حساسیت بالای تهران نسبت به فعال شدن مجدد مکانیزم اسنپبک و فشارهای بینالمللی است.
این اقدام تهران در آستانه سفر رئیسجمهور به سازمان ملل، میتواند معادلات دیپلماتیک را بیش از پیش پیچیده کند. از یک سو، توقف موقت همکاری ایران با آژانس یک سیگنال سیاسی به طرفهای اروپایی و آمریکا تلقی میشود و میتواند توان چانهزنی ایران را در مذاکرات آتی افزایش دهد. از سوی دیگر، تبعات و ریسکهای قابل توجهی دارد و میتواند زمینه افزایش تنشها و اقدامات تلافیجویانه غربیها را فراهم کند.
ناظران معتقدند که تصمیم شورای عالی امنیت ملی بخشی از استراتژی تهران برای تقویت موقعیت دیپلماتیک خود در مذاکرات آتی است، اما همزمان، مدیریت این اقدام نیازمند دقت و هماهنگی کامل با تیم دیپلماتیک است تا تعلیق همکاری با آژانس، به جای ابزار فشار، به چالشی فراتر از کنترل تبدیل نشود.
تهران و آب باریکه دیپلماسی
سه کشور اروپایی حاضر در برجام با استفاده از ابزار حل اختلاف و فعال کردن مکانیزم اسنپبک، عملا تحریمها را تشدید کردهاند و این موضوع نگرانیهای ایران و دیگر پایتختهای منطقهای را افزایش داده است. تحلیلگران معتقدند که حفظ راه باریکه دیپلماسی باقیمانده، حتی اگر محدود باشد، میتواند از طریق مذاکرات مستقیم با اروپا و تاکید بر تعهد ایران به NPT و شفافیت برنامه هستهای، فضایی برای کاهش تنش و تعلیق تهدیدات ایجاد کند. رویکرد منطقی و واقعبینانه جمهوری اسلامی ایران، به ویژه پس از تفاهم اخیر با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در قاهره، میتواند ابزار موثری برای تقویت جایگاه تهران در هرگونه مذاکره و تعامل بینالمللی باشد.
سفر پزشکیان به نیویورک با هدف شکستن سکون دیپلماتیک و ایجاد امکان ادامه مذاکرات، نه به عنوان راه حل نهایی بلکه به عنوان نقطه شروع برای تحرکات دیپلماسی موثر و بهرهگیری از ابزارهای موجود، اهمیت ویژهای یافته است. این اقدام میتواند در کوتاهمدت زمینه تمدید ششماهه مکانیزم اسنپبک را فراهم کند و در میانمدت، شانس ایران برای رسیدن به توافق جامع و پایدار را تقویت نماید.
محسن جلیلوند: بدون اختیارات کامل، سفر پزشکیان به نیویورک نمادین خواهد بود
پیرو آنچه گفته شد محسن جلیلوند در گفتوگو با «هفت صبح» با تبیین شرایط فعلی و تشریح محدودیتها و فرصتهای پیشروی دیپلماسی ایران، معتقد است که «این سفر اگرچه میتواند بهعنوان نقطه عطف تلقی شود، اما موفقیت آن منوط به مجموعهای از پیششرطها، اختیارات و ابتکارهای عملی است که باید با نگاه واقعبینانه و نه صرفا شعاری دنبال شود.»
به باور کارشناس مسائل بینالملل، «یکی از نخستین مسائل در چنین مقاطعی تعیین اختیارات دقیق هیئت ایرانی است.» او توضیح میدهد که «در مذاکرات بینالمللی، اختیارات مذاکرهکنندگان از پیش و بهطور مکتوب مشخص میشود. اینطور نیست که وزیر امور خارجه یا حتی رئیسجمهور در حین مذاکره بدون محدوده تصمیمگیری عمل کند.
برای نمونه، در دورههای پیشین، دیپلماتهای ایرانی پیش از عزیمت به هر نشست بینالمللی، حدود اختیارات خود را از مقامات عالی کشور دریافت میکردند و دقیقا مشخص بود که چه توافقاتی را میتوانند امضا کنند و کجا باید صرفا شنونده باشند. به همین دلیل، اگر پزشکیان در سفر به نیویورک بدون چنین اختیاراتی حاضر شود، عملا انتظار تحول جدی از این سفر دور از واقعیت خواهد بود.»
مفسر حوزه سیاست خارجی همچنین تأکید میکند که «زمان اندک باقیمانده تا فعال شدن مکانیسم بازگشت تحریمها شرایط را بغرنجتر کرده است.» به گفته او، «ایده و طرح توقف در برابر توقف که بارها در دولتهای پیشین مطرح شده بود، امروز دیگر نمیتواند بهعنوان راهحلی موثر مطرح شود؛ زیرا طرفهای غربی بهویژه اروپا و آمریکا، بهدنبال تضمینهای جدیتری هستند.» از نگاه جلیلوند، «غربیها بهخوبی میدانند که با گذر زمان و فعال شدن کامل بندهای قطعنامه ۲۲۳۱، دست ایران در مذاکرات خالیتر خواهد شد و همین مسئله موقعیت تهران را در معادلات سیاسی تضعیف میکند. لذا تمایلی به طرح «توقف در برابر توقف» ندارند.»
به اعتقاد تحلیلگر ارشد حوزه بینالملل، «مسئله موشکی ایران و حضور منطقهای کشور نیز یکی از نقاط اصلی اختلاف با غرب و اسرائیل باقی مانده است» و در همین رابطه، او یادآور میشود، «تا زمانی که ایران بر حفظ توان بازدارندگی موشکی و حمایت از جریانهای مقاومت در منطقه تأکید دارد، نه واشنگتن و نه تلآویو حاضر به کاهش فشارها نخواهند بود. این شرایط بهویژه پس از هرگونه فعالسازی مکانیسم اسنپبک میتواند به افزایش حضور و فشار اسرائیل در فضای بینالمللی علیه ایران منجر شود، چه بسا که این رژیم در همین نشستهای سازمان ملل نیز برای تحت فشار قرار دادن تهران تلاش کند.»
در بخش دیگری از تحلیل، مفسر حوزه سیاست خارجی به موضوع اختلافات درونی غرب نیز اشاره کرده و میگوید که، «هرچند در ظاهر گاه از اختلاف میان کشورهای اروپایی و آمریکا سخن گفته میشود، اما در عمل، وقتی پای مسئله ایران در میان باشد، اجماع نهایی آنها علیه تهران شکل خواهد گرفت». در راستای این برداشت، جلیلوند یادآور میشود که «تجربه گذشته نشان داده است در بزنگاههای حساس، حتی کشورهایی که در ظاهر مواضع ملایمتری دارند، در پشت پرده با سیاستهای سختگیرانه علیه ایران همراه میشوند.»
به باور کارشناس مسائل برجامی «در چنین شرایطی اگر جمهوری اسلامی بتواند حداقل شش ماه تمدید در روند بازگشت تحریمها ایجاد کند، این خود میتواند یک دستاورد تلقی شود. اما رسیدن به همین هدف حداقلی نیز نیازمند طرح ابتکارات جدید و ارائه تضمینهای قابلاتکا به طرفهای مقابل است.»
این کارشناس با اشاره به پیشنهادات متعدد مطرحشده از سوی برخی مقامات ایرانی معتقد است «این پیشنهادها تاکنون نتوانسته اجماع لازم در شورای امنیت را ایجاد کند. در واقع، طرفهای غربی به دنبال تعهدات روشن و عملی از سوی تهران هستند و صرف بیان کلیات یا پیشنهادهای تکراری نمیتواند مانع از بازگشت قطعنامهها شود.» به باور جلیلوند، «فعال شدن مکانیسم ماشه صرفا به معنای بازگشت تحریمهای اقتصادی نیست، بلکه میتواند پیامدهای سیاسی و امنیتی گستردهتری نیز به همراه داشته باشد.»
او هشدار میدهد که «با اجرایی شدن کامل این قطعنامهها، اسرائیل و حتی برخی کشورهای منطقه ممکن است جسورتر شده و برای افزایش فشارها یا حتی اقدامات تحریکآمیز علیه ایران تلاش کنند. این همان سناریویی است که میتواند وضعیت را از یک بحران دیپلماتیک به یک چالش امنیتی تمامعیار تبدیل کند.»
در بخش پایانی، مفسر حوزه سیاست خارجی تأکید دارد که، «ایران برای عبور از این شرایط نیازمند یک استراتژی چندلایه است؛ استراتژیای که همزمان بر حفظ توان بازدارندگی، ارائه طرحهای عملی در حوزه دیپلماسی و ایجاد اجماع حداقلی در سطح بینالملل استوار باشد.» او یادآور میشود که «انفعال یا تداوم سیاستهای صرفا شعاری، تنها زمان را به نفع طرف مقابل خواهد خرید و تهران را در موضع انفعالیتری قرار خواهد داد.»
به اعتقاد این کارشناس مسائل اروپا، سفر پزشکیان به نیویورک میتواند فرصتی برای آغاز یک مسیر جدید باشد؛ مسیری که اگر با برنامهریزی دقیق، اختیارات روشن و ابتکارهای دیپلماتیک همراه شود، شاید بتواند دستکم بخشی از فشارهای موجود را کاهش دهد و فرصتی تازه برای گفتوگو و تعامل ایجاد کند. اما اگر این سفر بدون دستور کار عملی، بدون هماهنگی در سطوح عالی تصمیمگیری و بدون در نظر گرفتن واقعیتهای میدانی انجام شود، بهسختی میتوان انتظار داشت که نتیجهای فراتر از تکرار مواضع گذشته و صدور بیانیههای نمادین به همراه داشته باشد.
در نهایت، این تحلیلگر ارشد حوزه بینالملل معتقد است که ایران امروز در نقطهای ایستاده که هرگونه تصمیمگیری شتابزده یا واکنش احساسی میتواند پیامدهای سنگینی به دنبال داشته باشد. از اینرو، بهرهگیری از ظرفیتهای باقیمانده دیپلماسی، ایجاد اجماع حداقلی در سطح جهانی و حرکت بهسوی توافقات عملی، نه یک انتخاب بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر برای عبور از این پیچ تاریخی است.
سیدجلال ساداتیان: تنها راه فعلی تهران برای خروج از بحران اسنپ بک، معرفی یک دیپلمات کارکشته به عنوان مذاکره کننده ارشد ایران با اختیارات کامل است
سیدجلال ساداتیان هم دیگر کارشناسی بود که در گپ و گفتش با «هفت صبح» از زاویهای کاملا متفاوت با جلیلوند به موضوع سفر پزشکیان به نیویورک ورود کرده و با نگاه تحلیلی و با تجربهای که از سالها فعالیت در حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی در کارنامه دارد، فضای بغرنج و حساس این روزهای ایران را در آستانه بازگشت احتمالی تحریمها و قطعنامههای شورای امنیت تشریح میکند.
او در همان ابتدا تاکید دارد که «در شرایط کنونی، تنها مسیر قابل اتکا برای پیشبرد مذاکرات و مدیریت بحران بازگشت قطعنامههای شورای امنیت، معرفی یک دیپلمات کارکشته به عنوان مذاکرهکننده ارشد ایران با اختیارات کامل است.» به باور سفیر اسبق ایران در انگلستان، «سفر پزشکیان به نیویورک در فاصله کمتر از یک هفته تا بازگشت تحریمها و قطعنامهها، اگرچه میتواند دستاوردهایی نسبی ایجاد کند، اما محدودیتهای زمانی و قابلیتهای دیپلماتیک نماینده فعلی، امکان دستیابی به موفقیت کامل و حلوفصل جامع مسائل را از او سلب کرده است.»
این مدرس دانشگاه اشاره میکند که «حتی کارنامه یکساله عباس عراقچی در مقام وزیر خارجه دولت چهاردهم نیز نشان داده است که او نیز توانایی لازم برای پیشبرد مذاکرات پیچیده و حساس را ندارد. از این منظر، سفر پزشکیان بیشتر جنبهای تاکتیکی و نمادین دارد و نمیتواند به تنهایی معادلات پیچیده برجام و فشارهای بینالمللی را تغییر دهد.» با این حال، ساداتیان بر این نکته مانور میدهد که، «این سفر میتواند فضایی ایجاد کند که حضور دیپلمات کهنهکار در مراحل بعدی مذاکرات، به ویژه در تعامل مستقیم با طرفهای غربی، اثرگذار و کارآمد باشد.»
به گفته نماینده ادوار مجلس، «ایجاد چنین فضای موقت در سازمان ملل ضروری است تا ایران بتواند از ابزار دیپلماسی به شکل بهینه استفاده کند و مذاکرات آتی با پشتوانه اختیارات کامل نماینده ارشد خود ادامه یابد. این رویکرد نه تنها امکان دستیابی به تمدید ششماهه مکانیزم ماشه را فراهم میکند، بلکه شانس ایران برای رسیدن به توافقی جامع و قابل قبول در آینده را نیز تقویت میکند.
به عبارت دیگر، سفر پزشکیان باید به عنوان نقطه شروعی برای تحرکات دیپلماتیک قدرتمندتر و موثرتر در مراحل بعدی تلقی شود، نه به عنوان راهحل نهایی.» سفیر اسبق ایران در انگلستان در عین حال هشدار میدهد که «اگر بازگشت قطعنامهها قطعی شود، تبعات آن میتواند بسیار سنگین و حتی فاجعهبار باشد و نه تنها فشارهای آمریکا و اروپا شدت خواهد گرفت، بلکه زمینه برای اقدامات بعدی علیه ایران نیز فراهم خواهد شد.»
در این میان، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس چهارم بر این باور است: «شرایط به نقطهای رسیده که دیگر بحث بر سر سناریوها نیست؛ بلکه تاکتیکهای دیپلماتیک و ابتکار عملهای لحظهای میتواند مسیر آینده را مشخص کند». به گفته او، «اروپا و آمریکا در حال حاضر دیگر به وعدهها و اظهارات روی کاغذ قانع نیستند و تنها به دنبال اقدامات عملی و ملموس از سوی تهران هستند.
آنها خواستار شفاف شدن تکلیف فعالیتهای هستهای و آغاز گفتوگوهای مستقیم با آمریکا هستند و در غیر این صورت هیچ پیشنهادی را جدی نخواهند گرفت.» نماینده ادوار مجلس در همین زمینه معتقد است که «سفر پزشکیان به نیویورک تنها در صورتی میتواند نتایجی در بر داشته باشد که از سوی تهران اختیارات ویژه و کامل به او داده شود.»
به باور او، همانطور که در گذشته شخصیتهایی مانند محمدجواد ظریف با اختیارات ویژه وارد میدان میشدند و میتوانستند گرههای دیپلماتیک را باز کنند، امروز نیز باید چنین اختیاراتی در اختیار رئیسجمهور یا نماینده ویژه او قرار گیرد تا بتواند با قدرت و پشتوانه لازم در برابر طرفهای غربی مذاکره کند. در غیر این صورت، این سفر صرفا جنبه نمادین خواهد داشت و دستاوردی برای کشور نخواهد داشت.»
تحلیلگر ارشد حوزه بینالملل در ادامه به اهمیت «دیپلماسی عمومی» اشاره میکند و میگوید که، «اگر در همین مقطع حساس اعلام شود که یک چهره برجسته و مورد قبول جهانی، نماینده ویژه رئیسجمهور در مذاکرات است و با مأموریت مشخص وارد عمل میشود، این پیام میتواند معادلات را تغییر دهد و دنیا را متوجه جدیت ایران در حلوفصل مسائل کند. او حتی معتقد است چنین اقدامی میتواند فضایی ایجاد کند که فرصت تعلیق یا تعویق تحریمها فراهم شود و راهحلهای جدیدی روی میز قرار گیرد.»
با این حال، مفسر ارشد حوزه سیاست خارجی هشدار میدهد که «اگر این فرصت از دست برود و تحریمها بازگردد، نه تنها فشارهای سیاسی و اقتصادی علیه ایران افزایش خواهد یافت، بلکه فضای بینالمللی نیز برای اقدامات سختگیرانهتر علیه تهران آماده خواهد شد.» ساداتیان با اشاره به مفاد فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد توضیح میدهد که «در صورت قرار گرفتن ایران ذیل این فصل، همه کشورها موظف خواهند بود که علیه تهران اقدام کنند و این میتواند شرایطی شبیه دوران قبل از برجام ایجاد کند که شش قطعنامه الزامآور شورای امنیت ایران را در تنگنای شدید قرار داده بود.»
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس چهارم در این باره تأکید میکند که «در چنین شرایطی، حتی گروهها و کشورهایی که تاکنون روابطی متوازن با تهران داشتهاند، ممکن است تحت فشارهای بینالمللی تغییر موضع دهند و این میتواند به انزوای بیشتر ایران در عرصه جهانی منجر شود.» به گفته او، «بازگشت تحریمها نه تنها اقتصاد کشور را تحت فشار قرار میدهد، بلکه زمینه را برای اقدامات نظامی احتمالی نیز فراهم خواهد کرد و این همان سناریویی است که مخالفان ایران در واشنگتن و تلآویو سالها به دنبال آن بودهاند.»
ساداتیان در تحلیل خود تصریح میکند که «طرفهای غربی شاید در کوتاهمدت به دنبال اقدام نظامی مستقیم نباشند، اما با بازگرداندن تحریمها و قرار دادن ایران ذیل فصل هفتم، فضای حقوقی و سیاسی لازم برای هرگونه اقدام بعدی علیه تهران را فراهم خواهند کرد.» سفیر اسبق ایران در لندن هشدار میدهد که «این روند میتواند به تدریج ایران را در معرض خطرات جدیتری قرار دهد؛ خطراتی که نه تنها از سوی آمریکا و اروپا بلکه از جانب بازیگران منطقهای نیز ممکن است دنبال شود.»
در همین راستا، این مدرس دانشگاه تأکید میکند که «حضور پزشکیان در نیویورک باید فراتر از یک حضور تشریفاتی باشد و تهران باید با دستور کار مشخص و ابتکار عملهای دیپلماتیک وارد میدان شود.» او اعتقاد دارد که «هرگونه تعلل یا بیبرنامگی میتواند فرصتهای باقیمانده را از بین ببرد و کشور را در شرایطی قرار دهد که بازسازی روابط با جهان دشوارتر از گذشته شود.»
به باور مفسر ارشد حوزه سیاست خارجی، «جهان امروز در برابر ایران منتظر اقداماتی عملی و قابل سنجش است و دیگر با وعده و شعار نمیتوان مسیر تحریمها و فشارها را تغییر داد.» او میگوید که، «تنها در صورتی میتوان از این مرحله عبور کرد که تهران با نگاهی واقعبینانه، اختیارات لازم را به مذاکرهکنندگان بدهد، دستور کار روشن و قابل دفاعی ارائه کند و از همه ظرفیتهای دیپلماتیک برای تغییر فضا استفاده نماید.»
در پایان، دیپلمات اسبق کشورمان بار دیگر تأکید میکند که «فرصت باقیمانده بسیار محدود است و هرگونه غفلت میتواند تبعات جبرانناپذیری برای کشور در پی داشته باشد.» او معتقد است که «ایران در این مقطع حساس باید از هرگونه اقدام احساسی پرهیز کند و با تکیه بر تجربههای گذشته، راهکاری عملی و دیپلماتیک برای عبور از بحران فعلی بیابد؛ راهکاری که هم مانع بازگشت تحریمها شود و هم امکان بازگشت تدریجی ایران به تعامل سازنده با جهان را فراهم آورد.»