اژدهای زرد در سایه | چرا چین، ایران را تنها گذاشت؟

قرارداد تسلیحاتی ایران و چین و سیاست محتاطانه پکن در قبال تهران
هفت صبح، حسین فاطمی | جنگ ۱۲ روزه تحمیلی اسرائیل علیه ایران در ژوئن ۲۰۲۵ که به تخریب زیرساختهای نظامی و هستهای ایران منجر شد، نیاز مبرم تهران به بازسازی توان دفاعیاش را برجسته کرد. در این میان، گزارشهایی درباره قرارداد احتمالی میان ایران و چین برای خرید جنگندههای پیشرفته «چنگدو جی-۱۰ سی» و گمانهزنیهایی درباره انتقال سامانههای موشکی HQ-9B، توجهات را به روابط راهبردی دو کشور جلب کرده است. با این حال، رویکرد محتاطانه و دوپهلوی چین، مشابه رفتار روسیه در ارائه حمایت نظامی ملموس به ایران، پرسشهایی درباره عمق این شراکت و تعهد پکن به تهران ایجاد کرده است.
زمینههای قرارداد تسلیحاتی
الجزیره در گزارشی به تحلیل میزان توانایی جنگافزارهای چینی و تبعات فروش آن به ایران پرداخت و نوشت: «جنگنده چنگدو جی-۱۰ سی معروف به اژدهای نیرومند، از زمان ورود به خدمت در سال ۲۰۰۶، به یکی از ستونهای اصلی نوسازی نیروی هوایی چین تبدیل شده است.
این جنگنده نسل ۴.۵، مجهز به رادار آرایه فازی فعال (AESA) و موتور WS-10B، با قابلیت مانور بالا و تسلیحات پیشرفته، ازجمله موشکهای هوا به هوای دوربرد، توانایی رقابت با جنگندههای غربی و روسی را دارد. ایران که نیروی هواییاش به ناوگانی قدیمی از جنگندههای آمریکایی و روسی وابسته است، سالهاست به دنبال چنین جنگندههایی برای جبران کمبودهای دفاعی خود است».
روزنامه «ساوث چاینا مورنینگ پست» هم در ۲۶ ژوئن ۲۰۲۵ گزارش داد این قرارداد در چارچوب توافق ۲۵ ساله همکاری راهبردی ایران و چین (امضا شده در مارس ۲۰۲۱) شکل گرفته که بستری برای همکاری در حوزههای اقتصادی، انرژی، زیرساختی و دفاعی فراهم کرده است. این توافق با تعهد ۴۰۰ میلیارد دلاری چین برای سرمایهگذاری در ایران، بخشی از «ابتکار کمربند و راه» پکن است که ایران از آن برای کاهش فشار تحریمهای غربی بهره میبرد.
پیامدهای منطقهای و جهانی
این قرارداد در صورت نهایی شدن، فراتر از یک معامله تسلیحاتی، نشانهای از تحول ژئوپلیتیکی در خاورمیانه است و میتواند نقش چین را از یک شریک اقتصادی به یک تضمینکننده امنیتی در منطقه تغییر دهد. این تحول پاسخی راهبردی از سوی تهران برای جبران خسارات و تقویت بازدارندگی هوایی تلقی میشود. علی شمخانی دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی ایران، در ۲۸ ژوئن ۲۰۲۵ این همکاری را «تحولی راهبردی» خواند که به بازسازی توان هوایی ایران کمک میکند.
با این حال، این قرارداد نگرانیهایی را میان قدرتهای منطقهای و جهانی برانگیخته است. منابع اطلاعاتی اسرائیلی، طبق گزارش «ایندیا تودی» از احتمال تبادل فناوریهای حساس نظامی ابراز نگرانی کردهاند، زیرا جنگندههای «جی-۱۰ سی» میتوانند برتری هوایی اسرائیل را در رویاروییهای آینده کاهش دهند. سکوت رسمی اسرائیل، احتمالاً برای جلوگیری از تنش با چین یا بزرگنمایی رسانهای به نفع ایران، نشانهای از محاسبات پیچیده تلآویو است.
سناتور جیم ریش آمریکایی در ژوئیه ۲۰۲۵ این قرارداد را عبور از «خطوط قرمز» خواند و خواستار تحریم نهادهای چینی دخیل در آن شد. با این حال، واکنش تند واشنگتن میتواند به تشدید تنش با پکن منجر شود. از سوی دیگر، روسیه، تأمینکننده سنتی تسلیحات ایران، از ورود چین به بازار تسلیحاتی تهران نگران است. «سرگئی ریابکوف» معاون وزیر خارجه روسیه، این روند را «شتاب در مسلحسازی خارج از تفاهمات سنتی» خواند که نشاندهنده رقابت پنهان مسکو و پکن در منطقه است.
سیاست محتاطانه و متناقض چین
واکنشهای متناقض مقامات پکن پیرامون فروش تسلیحات به تهران نشان میدهد که چین بهرغم روابط رو به رشد با ایران در چارچوب سازمانهایی مانند بریکس و سازمان همکاری شانگهای، در ارائه حمایت نظامی ملموس به تهران، محتاط عمل کرده است. این رویکرد، مشابه رفتار روسیه در تأخیر یا عدم تحویل تسلیحات کلیدی مانند سوخو ۳۵، ریشه در اولویتبندی منافع ملی این کشورها بر تعهدات به ایران دارد. سفارت چین در اسرائیل هفته گذشته، گزارش میدل ایستآی درباره انتقال سامانههای موشکی HQ-9B به ایران را تکذیب و تأکید کرد که پکن با صادرات سلاح به کشورهای درگیر جنگ مخالف است که این نشاندهنده سیاست دوپهلوی چین است.
در مقابل، اظهارات سخنگوی وزارت دفاع چین درباره تمایل به اشتراک تجهیزات با «کشورهای دوست» بدون اشاره صریح به ایران، این تناقض را تشدید میکند. این رویکرد مبهم که به «ابهام راهبردی» معروف است، به چین امکان میدهد تا ضمن حفظ همکاریهای محدود نظامی با ایران، از تنش با آمریکا، اسرائیل و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس اجتناب کند.
این محاسبات، ریشه در وابستگی چین به انرژی خاورمیانه و روابط تجاری گسترده با کشورهای عربی مانند عربستان و امارات دارد. خاورمیانه، بهعنوان شریان اصلی تأمین انرژی و مسیرهای تجاری مانند تنگه هرمز، برای اقتصاد چین حیاتی است. هرگونه تشدید تنش در منطقه میتواند جریان انرژی و تجارت پکن را مختل کند.
حسابگری چین همتای روسها
رویکرد محتاطانه چین شباهت زیادی به رفتار روسیه در قبال ایران دارد. مسکو، بهرغم روابط راهبردی با تهران، در بزنگاههای حساس مانند تحویل سامانه S-300 یا جنگندههای سوخو-۳۵، منافع خود را بر نیازهای ایران ترجیح داده است. گمانهزنیهایی درباره توافقهای پنهان روسیه با اسرائیل، بهویژه در بحران سوریه، تردیدهایی درباره تعهدات مسکو ایجاد کرده است.
رفتار مشترک چین و روسیه، نشاندهنده حسابگری این دو قدرت در حفظ توازن با غرب و کشورهای عربی است. هر دو کشور، بهرغم محکومیت لفظی تجاوزات اسرائیل در سازمان ملل و بریکس، از ارائه پشتیبانی نظامی ملموس به ایران خودداری کردهاند. این رویکرد، اعتماد ایران به این شرکا را تضعیف کرده و ضرورت اتخاذ راهبردی مستقلتر را برای تهران برجسته میکند.
نیاز ایران به بازسازی دفاعی و حق مشروع دفاع
سامانه HQ-9B با برد ۲۶۰ کیلومتر و توانایی انهدام چندین هدف، میتواند شکافهای پدافند هوایی ایران را پر کند. با این حال، تحلیلگران چینی معتقدند که «جی-۱۰ سی» برای مقابله با نیروی هوایی پیشرفته اسرائیل کافی نیست و ایران باید بر تقویت پدافند هوایی تمرکز کند.
ایران، بهعنوان کشوری که در چهار دهه گذشته هدف تجاوزات مکرر بوده، حق مشروع دارد تا توان دفاعی خود را از هر منبعی تقویت کند. با این حال، تحریمهای بینالمللی و محدودیتهای دسترسی به تسلیحات پیشرفته، ایران را به شرکای غیرقابلاتکایی مانند چین و روسیه وابسته کرده است. رفتار متناقض این دو کشور، تهران را به سمت توسعه توان بومی، مانند سامانه باور-۳۷۳ و تنوعبخشی به منابع تسلیحاتی سوق میدهد.
چالشهای پیشرو و راهبرد ایران
برای ایران، مدیریت این روابط پیچیده نیازمند دیپلماسی هوشمندانه است. تهران باید ضمن حفظ همکاری با چین و روسیه، به دنبال تنوعبخشی به منابع تسلیحاتی و تقویت توان بومی خود باشد. توسعه سامانههای پدافندی و تهاجمی داخلی، همراه با دیپلماسی منطقهای برای کاهش تنشها، میتواند ایران را در برابر تهدیدات خارجی مقاومتر کند. علاوه بر این، ایران باید از اهرمهای ژئوپلیتیکی خود، مانند موقعیت استراتژیک و منابع انرژی، برای فشار بر چین جهت ارائه حمایت عملیتر استفاده کند.