پشت صحنه شلوغ دیپلماسی و یک دیدار احتمالی

در آستانه گفتوگوی احتمالی عراقچی و ویتکوف، رفتوآمدهای فشردهای در دالانهای سیاسی جریان دارد
هفت صبح| در دنیای درهمتنیده امروز، نمیتوان درباره ایران سخن گفت بیآنکه سایه روسیه، آمریکا، کشورهای حاشیه خلیجفارس یا حتی اوکراین بر بوم تحلیل سنگینی نکند. مرزهای دیپلماسی دیگر همان خطوط جغرافیایی نیستند و هر دیدار و بیانیهای، بهویژه در آستانه گفتوگوهای احتمالی میان وزیر امور خارجه ایران و فرستاده ویژه کاخ سفید در هفته جاری، تنها حلقهای از زنجیرهای است که از دامنه آن از تهران تا ریاض، از کوالالامپور تا واشنگتن، از تلآویو تا مسکو کشیده شده است.
در چنین شرایطی، هر دیدار و هر جمله آن هم از زبان دیپلماتهایی که با لبخندهای منجمد و ثابت و زبان رسمی و مبهم سخن میگویند نه فقط یک حرکت سیاسی، بلکه حامل پیامی است که میتواند نوری هرچند اندک بر صحنه سیاست بینالملل بیفکند.
تبادل پیام در فضای گرگومیش منطقه
از قرار معلوم و بر اساس آنچه ویتکاف در جلسه دیدار با نتانیاهو و ترامپ گفت احتمال دارد گفتوگوهای هستهای میان ایران و آمریکا یکبار دیگر از سر گرفته شود. هرچند ایران اعلام کرده است که برای آنکه دوباره وسط مذاکرات با حمله نظامی مواجه نشود تضمین میخواهد.
در همین فضاست که تحرکات دیپلماتیک شتاب گرفتهاند. در نخستین حلقههای این زنجیره پررمز و راز، شاهزاده خالد بنسلمان، وزیر دفاع عربستان سعودی، پیش از آنکه یارغار ترامپ به واشنگتن برسد، راهی کاخ سفید شد تا با دونالد ترامپ به گفتوگو بنشیند. محتوای رسمی دیدار، کلیشهای به نظر میرسید.
همان حرفهای معمول همیشگی که در این دیدار به بررسی تحولات منطقه پرداختیم و بر امنیت و ثبات منطقه تاکید کردیم. اما در لایههای زیرین، موضوع ایران، بهویژه پس از جنگ ۱۲روزه با رژیم اسرائیل، حضوری پررنگ داشت. به ویژه آنکه بن سلمان، که برادر ولیعهد قدرتمند عربستان است، همچنین با استیو ویتکوف، نماینده ویژه کاخ سفید و پیت هگست، وزیر دفاع آمریکا نیز دیدار کرد که نشانهای از تلاشی هماهنگ برای تنظیم مجدد روابط منطقهای بود.
گویند خالد بنسلمان بلافاصله پس از دیدار با مقامات آمریکایی با رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح ایران تلفنی تماس گرفت. که باز هم در این گفتوگوی تلفنی آنها روابط دفاعی دوجانبه بین دو کشور، تحولات منطقه و تلاشها برای حفظ امنیت و ثبات منطقه را بررسی کردند!
چند روز بعد، سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، وارد ریاض شد و با شاهزاده جوان سعودی دیدار کرد. محتوای رسمی این دیدار نیز آکنده از کلیات دیپلماتیک بود.اما عراقچی با صراحت از جنایت نابخشودنی سخن گفت و عربستان نیز با زبانی مشابه از قانونشکنی خطرناک اسرائیل یاد کرد. موضعگیری مشترک ایران و عربستان علیه اسرائیل بیتردید حامل پیامی به کاخ سفید و ویتکوف بود. ایران و عربستان، بهخوبی میدانند که چگونه در بزنگاههای حساس از ادبیات مشترک برای انتقال پیام استفاده کنند.
ماجرای دیدارها در کوالالامپور
در میانه این تحرکات منطقهای، یک دیدار دیگر نیز اهمیت دارد و آن گفتوگوی سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، با مارکو روبیو، همتای آمریکاییاش، در حاشیه اجلاس وزرای خارجه آسهآن در کوالالامپور است. در نگاه نخست، این دیدار شاید بیشتر درباره اوکراین به نظر برسد. اما لاوروف و روبیو، نهتنها درباره اوکراین بلکه برای مناقشه هستهای ایران گفتوگو و توافق کردند تماسهای مستقیم و بدون مانع میان مسکو و واشنگتن احیا شود.
این نکته از آن جهت اهمیت دارد که ترامپ نیز وعده داده سخنرانی مهمی درباره روسیه ایراد خواهد کرد. ترکیب این تحرکات دیپلماتیک از یکسو و فضای سیاسی واشنگتن از سوی دیگر، نشان میدهد که گفتوگوی لاوروف و روبیو، بخشی از یک صحنهآرایی وسیعتر در آستانه مذاکرات احتمالی ایران و آمریکاست.
ویتکاف: لحظه دیدار نزدیک است
استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ترامپ، پس از دیدار با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، به خبرنگاران گفت که «دیدار با ایرانیها خیلی زود اتفاق خواهد افتاد، شاید همین هفته». این اظهار نظر، گرچه با احتیاط بیان شد، اما بسیار معنادار بود. ویتکوف پیش از آن نهتنها با نتانیاهو، بلکه با بن سلمان، وزیر دفاع عربستان و مقامات قطری نیز دیدار کرده بود. قطر نیز در همین روزها هیأتی به کاخ سفید فرستاده بود و چند ساعت با مقامهای ارشد آمریکایی درباره تحولات منطقه گفتوگو کردند.
این حجم از دیدارهای فشرده، آنهم در یک بازه زمانی کوتاه، از نوعی هماهنگی پشتپرده حکایت دارد. کوشش برای آمادهسازی صحنه، جمعآوری نظرات متحدان منطقهای، ارزیابی دقیق واکنشهای ایران و سپس آغاز گفتوگویی که اگرچه نامش «احیای مذاکرات هستهای» است، اما محتوایش بسیار فراتر از آن خواهد بود. نکته قابل تأمل اینکه، برخلاف تصور رایج، گاهی سفرهای موازی و همزمان، معنایی مهمتر از دیدارهای مستقیم دارند.
عراقچی با خالد بن سلمان دیدار میکند، پیش از آن همان خالد با ترامپ و ویتکوف گفتوگو کرده است. روبیو با لاوروف مذاکره میکند، لاوروف با دیگران درباره ایران و اوکراین حرف زده، یا پوتین با ترامپ تماس تلفنی داشته است. در چنین بافتی، معنای واقعی دیپلماسی، نه در یک ملاقات، بلکه در رشتهای از پیوندهای موازی و هوشمندانه شکل میگیرد.
تحلیلی بر سطرهای نانوشته
دیدار عراقچی و ویتکاف قطعاً انجام خواهد شد؟ هنوز پاسخ روشنی وجود ندارد. اما از سخنان ویتکوف گرفته تا سکوت معنادار رسانههای آمریکایی و افزایش تحرکات در منطقه نشان میدهد که در حال نزدیک شدن به نقطهای حساس هستیم.
اگر این دیدار انجام شود، میتوان آن را نه آغاز مذاکرات، بلکه آغاز آزمونهای جدیتری دانست. آزمون حسننیت، آزمون سطح مطالبات و آزمون تعریف مشترک از «امنیت منطقهای». اگر انجام نشود، همین فشردگی دیدارهای اخیر نشان میدهد که مسیرهای دیپلماتیک بهکلی بسته نیستند، بلکه هنوز تلاش برای ساختن یک چارچوب جدید ادامه دارد.
با این حال، ایران در این دور تازه نباید فریب فضای گفتوگو را بخورد. تجربه تلخ دور پیشین هنوز از حافظه دیپلماتهای ایرانی پاک نشده است، زمانی که همزمان با جریان داشتن مذاکرات و اظهارات ضدونقیض ترامپ درباره پیشرفت گفتوگوها، تهران به این باور رسیده بود که دستکم در چنین فضای دیپلماتیکی، حملهای در کار نخواهد بود.
اما ناگهان، حملهای نظامی از سوی اسرائیل صورت گرفت که نهتنها به مراکز حساس هستهای ایران آسیب زد، بلکه با شواهد متعدد، نقش ایالات متحده در آن نیز غیرقابل انکار بود. همین سابقه است که اکنون ایران را به سمت مطالبه «تضمین» سوق میدهد، تضمینی برای آنکه مذاکرات، نه پوششی برای تهاجم، بلکه مقدمهای واقعی برای تنشزدایی باشد.