جنگ فتوشاپی دشمن با موشک کاغذی

استعفانامه جعلی پزشکیان در شب داغ موشکها
هفت صبح| در بحبوحه حملات نظامی به تأسیسات هستهای ایران و افزایش فشارهای خارجی، ناگهان نامهای در فضای مجازی دستبهدست شد که مدعی بود مسعود پزشکیان استعفا داده است. این شایعه در حالی منتشر شد که کشور در وضعیت جنگی بهسر میبرد، دولت جلسات اضطراری خود را برگزار میکند و رئیسجمهور در میان مردم حضور داشت. اما آیا انتشار چنین خبری تنها یک «فتوشاپ» ساده بود؟ یا بخشی از نقشهای دقیقتر در میدان جنگ روانی؟
یک نامه، دو میدان
نامه جعلی استعفای رئیسجمهور دقیقاً در روزی منتشر شد که حملات سنگین آمریکا به فردو، نطنز و اصفهان انجام شده بود. همزمانی این دو واقعه نشان میدهد که شایعه مذکور، بخشی از یک عملیات روانی هدفمند بوده است؛ تلاشی برای القای فروپاشی از درون و تضعیف روحیه مردم.
حبیبالله عباسی، مدیرکل روابط عمومی دفتر رئیسجمهور، بلافاصله این شایعه را تکذیب کرد و آن را «نامهای جعلی، ساختگی و فتوشاپشده» خواند. او تأکید کرد که پزشکیان نهتنها استعفا نداده، بلکه با ارادهای راسختر، در میدان اداره کشور و مدیریت بحرانهای جنگی حاضر است. در عین حال، بررسی لایههای مختلف این شایعه، ما را به سه سناریوی تحلیلی میرساند.
رقابتهای داخلی در میدان دشمن
در حالی که دولت وفاق با ترکیبی از نیروهای متفاوت سیاسی در حال مدیریت بحرانهای امنیتی و اقتصادی است، انتشار چنین شایعهای میتواند نشاندهنده تلاش جریانهایی برای بیثباتسازی داخلی باشد. این جریانها باید بدانند در زمان جنگ، حتی رقابت سیاسی نیز نیازمند رعایت منافع ملی است. بازی در زمین دشمن، حتی بهقصد ضربهزدن به رقیب، عواقب غیرقابل جبرانی دارد.
عملیات روانی دشمن در جنگ ترکیبی
فتوشاپ، امروز تنها ابزار یک گرافیست نیست؛ در میدان جنگ ترکیبی، تصویری جعلی میتواند مانند بمبی دقیق عمل کند. همانطور که موشکها زیرساختها را میزنند، تصاویر ساختگی هم اعتماد عمومی را هدف میگیرند. در این نگاه، انتشار نامه استعفا تنها بخشی از پازل بزرگتری است که دشمن برای شکستن انسجام ملی طراحی کرده است.
همپوشانی تهدیدهای بیرونی و خلأهای درونی
تجربه تاریخی نشان داده است که در فضای مبهم، خبرهای جعلی بهتر نفس میکشند. زمانی که دولت شفافیت رسانهای کافی نداشته باشد و جریان رسمی از اطلاعرسانی هوشمندانه غفلت کند، میدان برای شایعهسازان آمادهتر میشود. هرچند اینبار واکنش سریع دولت، از گسترش این خبر جلوگیری کرد، اما هشدار مهمی برای آینده نیز بود.
شاید در نگاه اول، شایعه استعفا تنها یک اتفاق رسانهای تلقی شود. اما وقتی در روز دهم یک جنگ تمامعیار مطرح میشود، باید آن را در قامت یک حمله حسابشده تحلیل کرد. هدف، زیر سؤال بردن ثبات سیاسی در روزهایی است که بیش از هر زمان دیگری، کشور به انسجام و آرامش نیاز دارد.
این نخستینبار نیست که چنین شایعهای علیه پزشکیان مطرح میشود. در دیماه سال گذشته نیز نسخه مشابهی در فضای مجازی پخش شد. اما اینبار، در روزی که خاک ایران زیر آتش دشمن است، همان شایعه قدیمی، کاربردی جدید یافته است؛ ایجاد چنددستگی، تشویش و بیاعتمادی.
فراتر از تکذیب؛ مسئله اصلی اعتماد است
در شرایطی که دسترسی به اینترنت و امکان راستیآزمایی خبرها کاهش یافته ماجرای این نامه جعلی، هرچند در ظاهر با یک تکذیبیه رسمی پایان یافت، اما مسئلهای عمیقتر را پیش روی دولت قرار میدهد: شکاف خاموشی که میان دولت و بخشی از افکار عمومی در حال شکلگیری است، فقط با انکار یا توضیح برطرف نمیشود.
در وضعیت جنگی، دولت فقط مسئول تصمیمگیری اجرایی نیست؛ حامل بار روانی، نماد تداوم و نقطه تمرکز امید اجتماعی هم محسوب میشود. اگر خلأیی در این تصویر شکل بگیرد، حتی از جنس سکوت، تأخیر یا روایتگری ناتمام، حتماً دیگران برای پر کردن آن پیشقدم خواهند شد. دشمن اگر امروز نامه استعفا جعل میکند، فردا ممکن است اعتبار هر تصمیم ملی را زیر سؤال ببرد.
دولت اگر میخواهد در این جنگ ترکیبی پیروز باشد، باید از «مدیریت تکذیب» عبور کرده و وارد مرحله «بازسازی اعتماد» شود؛ اعتمادی که این روزها نه با وعده، بلکه با روایت شفاف، حضور بیواسطه، و تصمیمهایی قابل لمس ساخته میشود.
حضور روز یکشنبه مسعود پزشکیان در اجتماع جمعی از مردم تهران که در اعتراض به حمله آمریکا به تاسیسات هستهای کشورمان در میدان انقلاب تهران برگزار شد، نشان داد دولت همراهی با مردم را از نزدیک پیگیری میکند. رئیسجمهور همچنین شامگاه یکشنبه با حضور در یکی از بیمارستانهای تهران، ضمن عیادت از تعدادی از مجروحان جنایات رژیم صهیونیستی، در گفتوگو با مسئولان بیمارستان، از روند درمان آنها مطلع شد.