سیاستمداران اینستاگرامی | چهرههای تازه، بازیهای تازه

سایبرپوپولیسم یعنی ظهور رهبرانی که به جای تریبونهای رسمی، با فالوئرها حرف میزنند؛ سیاستی که مرز میان واقعیت و روایت را کمرنگ کرده است
هفت صبح، ملک میرمهدی| در دنیای سیاست امروز، دیگر شعارهای بلندگودار، گردهماییهای خیابانی یا پوسترهای رنگارنگ به تنهایی پاسخگو نیست. در قرن بیستویکم، میدان نبرد قدرت به نمایشگرهای کوچک موبایلها منتقل شده و سیاستمدارانی ظهور کردهاند که بهجای تجمعهای میلیونی، فالوئرهای میلیونی را بسیج میکنند. به این پدیده، سایبرپوپولیسم میگویند: نسخه دیجیتالی و شبکهای از پوپولیسم سنتی.سایبرپوپولیسم یعنی سیاستمدارانی که از طریق شبکههای اجتماعی، به ویژه اینستاگرام، خود را به توده مردم نزدیک میکنند؛ بیواسطه، بینیاز از رسانههای رسمی و با زبانی که بیشتر شبیه حرف زدن در یک کافه دوستانه است تا نطقهای رسمی در پارلمان.
چرا اینستاگرام؟
در میان همه پلتفرمهای اجتماعی، اینستاگرام محبوبیت ویژهای برای سیاستمداران سایبرپوپولیست دارد. اینجا خبری از متنهای بلند یا بحثهای پیچیده نیست. همه چیز خلاصه میشود در یک عکس خوش آب و رنگ، یک ویدئوی کوتاه و چند خط کپشن ساده و خودمانی. اینستاگرام به سیاستمدار اجازه میدهد تا «تصویر» بسازد؛ تصویری از یک اهل قدرت نزدیک به مردم، صمیمی، بیآلایش و همیشه در دسترس.
از آمریکا گرفته تا برزیل، از ایتالیا تا هند، سیاستمداران زیادی توانستهاند با اتکا به اینستاگرام، بر موج احساسات عمومی سوار شوند و مسیر قدرت را طی کنند. دونالد ترامپ، ژائیر بولسونارو، ماتئو سالوینی و حتی نارندرا مودی، بخشی از محبوبیت و موفقیت خود را مدیون قدرت شبکههای اجتماعی، به ویژه تصویرسازی در اینستاگرام هستند.
چهرههای تازه، بازیهای تازه
برخلاف سیاست سنتی که سالها نیاز به کار حزبی، تجربه مدیریتی و شبکهسازی درون حاکمیت داشت، سایبرپوپولیسم درها را برای چهرههای تازهنفس باز کرده است. حالا هر کسی که بتواند قصهای جذاب از خودش روایت کند و در اینستاگرام دست به دل مردم بزند، این شانس را دارد که در سیاست جدی گرفته شود.
در این مدل جدید، مهارتهای کلاسیک مثل سخنرانی فصیح یا اطلاعات ژرف درباره اقتصاد و سیاست جهانی، جای خود را به ویژگیهایی مثل طنز، شوخطبعی، خودافشایی و حتی جنجالآفرینی دادهاند. سیاستمداران اینستاگرامی میدانند چطور خود را «واقعی» نشان دهند، از نقاط ضعفشان حرف بزنند، در لحظههای شخصی شریک شوند و مهمتر از همه: داستانپردازی کنند.
تیغ دولبه
سایبرپوپولیسم البته هم فرصت است و هم تهدید. از یک سو، باعث میشود سیاست به مردم نزدیکتر شود و صدای گروههای حاشیهای راحتتر شنیده شود. از سوی دیگر، خطر بزرگ آن است که سیاست را به یک شوی بیپایان تبدیل کند؛ جایی که ظاهر، مهمتر از مضمون میشود و تعداد لایکها جای تحلیلهای عمیق را میگیرد.از همین روست که برخی تحلیلگران، سایبرپوپولیسم را عامل رشد احساسات ضدنخبگانی، نفرتپراکنی و بیاعتمادی به نهادهای رسمی میدانند. در این فضا، روایتها جای واقعیت را میگیرند و مرز میان حقیقت و دروغ محو میشود.
ایران و سایبرپوپولیسم
در ایران هم نشانههای سایبرپوپولیسم به چشم میخورد. برخی چهرههای سیاسی، به ویژه در سالهای اخیر، فهمیدهاند که برای جلب نظر جوانان و طبقه متوسط شهری، دیگر نمیشود تنها با حضور در مناظرههای تلویزیونی یا انتشار بیانیههای رسمی کار را پیش برد. اینستاگرام و حتی دیگر پلتفرمهای تصویری مثل روبیکا، به میدان تازهای برای بازیگری سیاسی تبدیل شدهاند.
بعضی سیاستمداران ایرانی با انتشار ویدئوهای خودمانی از جلساتشان، سفرهایشان یا حتی زندگی شخصیشان، تلاش میکنند تصویری صمیمیتر و متفاوت از خود بسازند. آنها دیگر نه فقط در مقام سیاستمدار، بلکه بهعنوان «اینفلوئنسر سیاسی» ظاهر میشوند؛ شخصیتی که باید هم آگاه باشد، هم جذاب، هم صمیمی و هم سرگرمکننده.
آیندهای که باید شناخت
سایبرپوپولیسم یک پدیده گذرا نیست. سیاست در عصر دیجیتال، خواه ناخواه، به سمت تصویرمحوری، روایتهای فردی و ارتباط بیواسطه حرکت میکند. این تغییر، قواعد بازی را بهکلی دگرگون کرده است؛ به نفع کسانی که میتوانند دل مردم را در دنیای مجازی به دست آورند.
اما فراموش نکنیم که سیاست فقط بازی احساسات نیست. در نهایت، تصمیمات مهم هنوز در میدانهای واقعی گرفته میشوند، نه در استوریهای اینستاگرام. آینده سیاست در دنیای سایبری، نیازمند توازن هوشمندانهای میان جذابیتهای تصویری و مسئولیتهای واقعی است. بازی با احساسات میتواند نردبانی برای صعود باشد، اما برای ماندن در قله، چیزی فراتر از لایک و فالو لازم است: صداقت، دانش و تعهد.